زمینهای ذخیره شهر، خرج دخل شهرداری
براساس آنچه در طرح جامع شهر تهران مصوب سال ٨٦ هنوز وجود دارد، شهر تهران تا این سال، ٦٣٣ قطعه زمین ذخیره احصاشده به مساحت پنجهزارو ٢٨ هکتار داشته است؛ اما از این تاریخ تا امروز هیچ آماری درباره وضعیت این زمینها در دسترس رسانهها و حتی اعضای شورای شهر تهران قرار نگرفته و حالا رئیس کمیسیون شهرسازی شورای چهارم میگوید نمیتوان درباره وضعیت فعلی زمینهای ذخیره شهر تهران اظهارنظری کرد؛ چون آماری نمیدهند. او میگوید مسئولان شهرسازی شهرداری رقمی معادل کاهش ١٥درصدی در این آمار را به او دادهاند؛ اما واقعیت در شهر و شواهد عینی و گزارشهای ما چیز دیگری است.
همهچیز از یک گلایه درباره شهرفروشی و تراکمفروشی از سوی رئیسجمهوری شروع شد و اینگونه بود که تا چند هفته و حتی همین روزها شهردار تهران و معاونانش و حتی مسئولان روزنامه همشهری در مقام دفاع در برابر این گلایه برآمدند. محمدباقر قالیباف پنجم مرداد در شورای شهر تهران به برخی از انتقادات مبنی بر شهرفروشی شهرداری تهران اشاره کرد و براساس اسناد و مدارکی که نه نشان داد و نه مختصاتی از آن ارائه داد، گفت که «نهتنها املاک شهر کم نشده است؛ بلکه ٢,۵ برابر شده است». او به تملک زمینهایی برای بوستان یاس، شهر آفتاب و زندان قصر اشاره کرد؛ اما نگفت که در مقابل خرید این زمینها در این وانفسای بیپولی شهرداری که به همهجا، حتی بانک شهر هم بدهکار هستند، چه مبالغی را و از چه محلی داده است؟ بماند که همین روزها صحبت فروش همین شهر آفتاب و شهروند و ورزشگاههای شهری برای دادن طلبهای بانک شهر مطرح است.
براساس مفاد تبصره ٣ صفحه ١٩ سند اصلی طرح جامع که در سال ١٣٨۶ به تصویب رسیده است، در هریک از پهنههای چهارگانه املاک و اراضی با ویژگیهای خاص که مساحت یک هکتار و بیشتر دارند، بهعنوان زمینهای ذخیره توسعه و نوسازی در شهر تهران محسوب میشوند. این زمینها در اسناد و مدارک طرح جامع و تفصیلی مشخص شدهاند و در تمام پهنههای توسعه شهری شامل G، R، S، M باید برای بازسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهر تهران، در اولویت بعدی برای بهبود سرانههای خدماتی در شهر و بافتهای فرسوده و در نهایت برای ایجاد کاربریهای چندمنظوره شهری برای ارائه خدمات به شهر اختصاص یابند.
این املاک میتوانند زمینهای بدون استفاده و خالی شهری یا ابنارهایی نامتجانس باشند که متعلق به افراد حقیقی و حقوقی یا دولت است. براساس اسناد طرح جامع پراکندگی این املاک در مناطق مختلف تهران نشان میدهد که این املاک در مناطق شمالی و شرقی یعنی مناطق ١، ٣، ۴ و ٨، ٨٩ قطعه از این اراضی بزرگمقیاس با مساحت ٨٢٩ هکتار، در مناطق جنوب و شرق شامل مناطق ١٣، ١۴، ١۵، ١۶ و ٢٠، ١۶٨ قطعه زمین بزرگمقیاس به مساحت ۵٠٠ هکتار، در مناطق جنوب غربی تهران، یعنی در مناطق ٩، ١٠، ١٧، ١٨، ١٩ و ٢١، ١۵٢ قطعه زمین به مساحت هزارو ٣٩٢ هکتار در مناطق شمال غرب تهران شامل مناطق ٢، ۵ و ٢٢ هم ٢٠۶ قطعه زمین بزرگمقیاس به مساحت دوهزارو ١١٣ هکتار و در حوزه مرکزی شهر تهران، یعنی در مناطق ۶، ٧، ١١ و ١٢ نیز ١٨ قطعه زمین بزرگمقیاس به مساحت ١٩١ هکتار در سال ٨۶ قرار داشته است.
محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران، با اشاره به این آمار به «شرق» میگوید مجموع زمینهای ذخیره شهر تهران در کلیه کاربریها تا سال ٨۶ که طرح جامع احصا شده، ۶٣٣ قطعه به مساحت ۵هزار و ٢٨ هکتار بوده است؛ اما درحالحاضر درباره وضعیت فعلی زمینهای ذخیره شهر تهران نمیتوانیم نظری بدهیم؛ چون آماری نداریم.
او میگوید که مدتهاست گزارشی را از معاونت شهرسازی و سازمان نوسازی شهرداری تهران خواستهاند؛ اما گزارشی داده نشده و تنها در پاسخی شفاهی و کوتاه گفته شده که از رقم اعلامشده در طرح جامع حدود ١۵ درصد کاسته شده است. البته سالاری معتقد است آنچه در شهر شاهد هستیم و گزارشها و مشاهدات ما نشان میدهد، این رقم بسیار بیشتر از ١۵ درصد است و به نظر میرسد بخش درخورتوجهی از این اراضی در سالهای پس از تهیه طرح جامع برای تهران ساختوساز شده است.
وی در پاسخ به این سؤال که گفته میشود بخش درخورتوجهی از زمینهای بزرگمقیاس شهر تهران در این سالها در قالب بازپرداخت بدهی شهرداری تهران به اشخاص و ارگانها در مدلهای متفاوتی به فروش رفته است، گفت: متأسفانه این روند را از سالها قبل شاهد هستیم و شهردار تهران هم بههیچعنوان دراینباره شفافسازی ندارد. درباره اینکه چه میزان از این زمینها فروخته شده، کاملا بستگی به نیاز پیمانکار و شرایط مالی شهرداری تهران دارد که ممکن است ملک یا مستحدثات یا تهاتر و یا هر چیز دیگری را به جای بدهی به پیمانکار داده باشند. مسئله مهم این است که ما آماری درباره اینکه چه میزان از بازپرداختها از محل این املاک بوده است، نداریم. رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران به گزارش چند هفته قبل معاون مالی شهردار تهران در صحن شورا اشاره کرد و گفت: اینکه معاون مالی شهردار میگوید میزان املاک فروختهشده شهرداری بیش از ٩ هزار میلیارد بوده است، برای ما شفاف نیست و نمیدانیم این مبلغ از محل فروش کدام زمینها بوده است.
وی به مراجعات و گزارشهای متعدد شورایاران درباره ازدسترفتن زمینهای بزرگ یا کوچکمقیاس محله خودشان اشاره کرد و گفت: در بسیاری از موارد شورایاران با پیگیری وضعیت این زمینها متوجه میشوند که ملک در فلان پروژه تهاتر شده و دیگر متعلق به شهرداری تهران نیست. این شرایط درباره پروژههای بزرگمقیاس شهر تهران هم وجود دارد و اتفاقا این پروژهها در رسانهها هم مطرح میشوند و نمونه آن هم بوستان مادر یا اطلاسمالها و اطلاسپلاطاها هستند. زمین این پروژهها بسیار باارزش بوده است و اگر شهرداری آنها را نمیفروخت حالا ارزشی بسیار داشتند. حالا اینکه اعلام میشود صدها ملک بزرگمقیاسی که در این سالها فروخته شده را کلا ٩ هزار میلیارد تومان فروختهاند، برای ما جای سؤال دارد.
سالاری به اظهارات شهردار تهران درباره دوبرابرکردن زمینهای ذخیره در شهر تهران اشاره کرد و گفت: این اظهارات باید به شکل مستند بررسی شود و نباید فراموش کنیم که اگرچه شهرداری تهران در این یک دهه اقدامات مؤثری برای توسعه شهری داشته است اما برای تملک و تعریض زمینهای تمام این پروژههای شهرداری لزوما پول نقد نداده و به جای پول تهاتر، فروش ملک و دارایی را در پیش گرفته است و درواقع داراییهای شهر را فروختهاند.
برای تملک و تعریض زمینهای تمام این پروژههای شهرداری لزوما پول نقد نداده و به جای پول تهاتر، فروش ملک و دارایی را در پیش گرفته است و درواقع داراییهای شهر را فروختهاند او میگوید ٢١هزارمیلیاردی که شهردار تهران ادعای خرید ملک جدید در تهران را دارد، در ازای فروش املاک ذخیره، تراکم غیرمجاز یا تراکم سیار بوده است و درواقع شهرداری تهران، برای پروژههای خود شهر را فروخته است.
براساس این گزارش، طبق آنچه در طرح جامع سال ٨۶ درج شده است، در آن زمان هفت درصد از املاک ذخیرهشده تهران در پهنه (M) به مساحت ٢٨٣ هکتار، ١٣ درصد از املاک ذخیره در پهنه (R) به مساحت ۵٢۶ هکتار، ۶٠ درصد در پهنه (S) به مساحت دوهزارو ۴١۴ هکتار و حدود ٢٠ درصد از املاک هم در پهنه (G) به مساحت ٧٨٨ هکتار قرار داشتهاند.
بر همین اساس ٣۵ درصد از املاک ذخیره شهر تهران به مساحت هزارو ۴٠٨ هکتار در تملک دولت، ٧,٢ درصد به مساحت ٢٨٨ هکتار در تملک شهرداری، ١١.٧ درصد به مساحت ۴۶٩ هکتار در تملک بخش خصوصی، ٢۶.٨ درصد به مساحت هزارو ٧۶ هکتار در تملک پهنههای مختلط و ١٩ درصد نیز به مساحت ١۶۴ هکتار در شرایطی نامشخص بودهاند.
نمونه اختلاف مدیران شهری درباره زمینهای ذخیره شهری را در زمان تعیینتکلیف برای پادگان قلعهمرغی دیدیم. آن زمان شهرداری ادعا داشت در یکی از همین برنامهریزیها قرار بود این زمین وسیع اما خالی و پرطرفدار تبدیل به یک مرکز جهانی شود که کاربریهای مختلفی را درون آن پیشبینی کرده بودند. درعینحال یکی از پیشنهادات که بیشتر از سوی اعضای شورای شهر در دوره سوم مطرح میشد، استفاده از این زمینها بهعنوان جایگزین برای نوسازی بافت فرسوده مناطق اطراف بود. چندصد هکتار پادگان قلعهمرغی سابق و بوستان ولایت این روزها، در نهایت به املاک شهرداری تهران اضافه شد درحالیکه تا امروز بخشهای زیادی از آن هنوز خالی و خاکی و در تملک ارگانهای خاص و نظامی است و در بخشهای دیگر تنها سرانه فضای سبز و تفریح مردم را پوشش میدهد. نمونه چنین خریدهای بزرگی را در سالهای گذشته زیاد شاهد بودهایم و زندان قصر نمونه دیگری از چنین اقدامی بود که البته قرار است با تملک زندان اوین تکمیل هم شود. سؤال اینجاست که شهرداری تهران برای خرید این زمینها که درواقع بخشی از همان زمینهای ذخیره شهری در تملک ارگانهای دیگر بوده، چه بخشی از املاک ذخیره خود را فروخته است؟ در ازای خرید این املاک چه بخشی از املاک ذخیره شهر با چه کاربریهایی و چه مبالغی فروخته شده است؟ رقم اعلامی از سوی معاون مالی شهرداری تهران یعنی فروش همه املاک شهر در ١١ سال گذشته به مبلغ ٩ هزار میلیارد تومان آنقدر عجیب و باورنکردنی است که نمیتوان آن را با آنچه در شهر به شکلی عینی وجود دارد، تطبیق داد.
درباره فروش املاک ذخیره در شهر تهران در دورههای دوم و سوم شورای شهر تهران حمزه شکیب و رسول خادم، دو رئیس در کمیسیونهای عمران و شهرسازی و برنامه و بودجه بارها تذکر دادند و در این مورد پیگیریهای مؤثری داشتند اما از آنجایی که بیش از ٧٠ درصد درآمد شهرداری تهران به اذعان مدیران این مجموعه از حوزه شهرسازی و صدور پروانه و تا حد زیادی فروش تراکم غیرمجاز و… صورت میگیرد، این روند درباره فروش اراضی ذخیره هم ادامه دارد، زیرا محمد سالاری در سال ٩٢ یعنی همان شروع به کار دوره چهارم درباره تخلف شهرداری در فروش اراضی ذخیره هشدار میدهد. او آن زمان به تهیه طرحی در مورد الزام شهرداری به جلوگیری از فروش اراضی ذخیره شهری و جلوگیری از فروش سهم شهرداری از پروژههای مشارکتی و حرکت به سمت درآمدهای پایدار اشاره میکند که البته سرنوشتش معلوم نیست و او آن زمان به اقدام شهرداری در فروش سهم خود از مشارکتهای مردمی در ابتدای پروژهها اشاره دارد و میگوید: در متمم بودجه سال ٩٢، ۵۵٠ میلیارد از سههزارو ۵٠٠میلیارد تومان درآمد شهرداری، ناشی از فروش املاک تهران بوده است. درحالیکه وقتی سههزارو ۵٠٠میلیارد تومان مازاد بودجه داشتیم، لزومی بر فروش املاک نبوده است.