تفریح و فراغت در شهر هم سویه جنسیتی دارد؛ وقتی زنی بچهاش را به پارک میبرد فکر میکنیم مشغول تفریح است، اما در واقع او دارد بچهداری میکند.
اوقات فراغت در گفتمان امروزی فرصت تفریح و شادی و رهایی از کار نیست، بلکه ابزاری است که با آن تدارک روانی و جسمی لازم برای کار مجدد فراهم میشود؛ یعنی حتی فراغت نیز در خدمت کار است. تلاش برای تحقیر تنآسایی و آرمیدن بیش از همه از سوی دانشگاهیان شکمسیر و سرمایهداران بیدردی است که پایان کار از نظر آنها معنایی ندارد.