تاریخ به خوبی نشان داده است وقتی کشوری وارد یک بحرانِ سیاسیِ جهانی میشود، هنر آن جغرافیا، بهطور ناگهانی برای غرب اهمیت پیدا میکند؛ نمایشگاههایی از هنرمندان کشور مربوطه به راه میافتد و اقتصاد هنر آن منطقه شکوفا میشود . حال اگر این جغرافیا، شرقِ رازآلود و خاورمیانهی پُر تنش باشد، اهمیت ماجرا دوچندان میشود. اما چقدر این آثار هنری به خصوص عکاسی به زندگی روزمره ما شباهت دارد؟
مارتین فرانک یکی از مشهورترین عکاسهای زن قرن بیستم بود. او که یکی از بنیانگذاران آژانس ویوا بود، به اندازهای پیشرفت کرد که عضو تماموقت مگنوم شد. کارهای او شامل پرتره، عکاسی از منظره و رپورتاژ میشدند و از لحاظ سوژه نیز، سوژههای او از تلاش زنان برای برابری تا پرترههای دلسوزانه از بزرگسالان متفاوت بودند.
سباستیائو سالگادو عکاس فجایع بزرگی چون قحطی در منطقهی ساحل، جنگهای داخلی رواندا و... است. آثار سالگادو، همانگونه که سوزان سانتاگ با الهام از «سه گینی» ویرجینیا ولف میگوید، به دلیل صراحت و برملا کردن بربریت و توحشی که در نابرابریها و جنگها بر انسان میگذرد، توجه به دیگران را چون امری نه تنها امکانناپذیر بلکه غیرقابل انکار، برجسته میکند.