فهم استعمارزده و نه غربزده درک مفهوم دگرگونی در لحظه اکنون را یکسره ناممکن میکند و بعد شما مسیر تاریخی زندیه تا امروز را تحت عنوان سنت نامگذاری کنید. مدرن بودن تنها یک وضعیت و حالت و فرم روابط اجتماعی ست و لزوما نه بد است و نه خوب و تاریخ اجتماعی باید بتوان این وضعیت را توضیح بدهد تا درک درستی از وضعیت داشته باشیم.
به کدام تاریخ میتوان اعتماد کرد؟ تاریخنگار چقدر در شکلگیری دیدگاه آیندگان نسبت به یک واقعه تاریخی نقش دارد؟ چقدر میتوان به وجود نگاه بیطرفانه به تاریخ امید داشت؟ منصوره اتحادیه، مورخ، نویسنده و ناشر ایرانی است در گفتگوی پیشرو پاسخ خود را به این سوالها در مورد نگارش تاریخ میدهد. به اعتقاد او «تاریخ، تفسیرِ مورخ است» و بر همین اساس وقتی مورخ یک واقعه را تشریح میکند، باید همزمان آن را تحلیل هم بکند و دلایل وقوع آن اتفاق را ذکر کند.
شعار «رضا شاه روحت شاد» که در تجمعات سال گذشته شنیده میشد، گویا نشان از میل شعاردهندگان به حضور قهرمانی یگانه برآمده از دل تاریخ میداد. اما سوژهای که در ذهن شعاردهندگان ایجاد شده بود، ریشه در شکلی از تاریخنگاری دارد. نوعی از تاریخنگاری نخبهگرا که تداوم این ایده را تاکنون ممکن کرده است.
ابراهیم توفیق در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» از نسبت میان مصدق امروزی و مصدق تاریخی میگوید؛ با تاکید بر اینکه مصدق زمانی برای ما غرورآفرین است که قابل دسترس و زمینی شود، چرا که اصلاحطلبی، دموکراتمنشی، ملیگرایی و پایمردی مصدق زمانی برای ما به منبعی الهامبخش تبدیل میشود که بتوانیم با او وارد گفتوگویی انتقادی شویم.