سرمایه امروز دیگر متکی به تکنوکراتها و شیوههای مدیریت نیست، بلکه به جوکرهای اقتدارگرایی چون ترامپ، جانسون یا بولسونارو وابسته است. بهعقیدهی جورج مونبیو، ستوننویس روزنامهی گاردین و نویسندهی کتاب «بیرون از ویرانه: یک سیاست جدید برای یک عصر بحران»، این از آنروست که ماهیت سرمایهداری تغییر کرده است.
در ۱۹۲۷ سرگئی آیزنشتاین میخواست فیلمی بر اساس سرمایه مارکس بسازد، اما این طرح به دلایل مالی هیچگاه محقق نشد. هشتاد سال بعد، الکساندر کلوگه فیلمساز و فیلسوف آلمانی بهسراغ طرح آیزنشتاین رفت.
مترجم: اصل این گفتگو چند ماه قبل از شروع جنبش جلیقهزردها در هفتهنامهی اومانیته و ترجمهی آلمانی آن همزمان با اوج این جنبش در هفتهنامهی چپ فرایتاک منتشر شد. در این گفتگو، اتین بالیبار به خیزش راست افراطی، مرزهای اروپا و بحران کنونی نظام اروپایی میپردازد. دیدگاه او به آینده هرچند بدبینانه است، اما خواستار شکلهای جدید کنش سیاسی در قالب یک «چپ فرااروپایی» است، با این قید که مسالهی نمایندگی تا زمانی که نهادهای دولتی وجود داشته باشند از بین نخواهد رفت و از طرف دیگر پیامدهای خنثیسازی نیروهای سیاسی هژمونیک نیز غیرقابل پیشبینی است.
بنیامین در این مقالهی کوتاه با زبان انتقادی خاص خودش و با بیان انتقادهای سرراستتر به این موضوع پرداخته است که چرا دستاوردهای سینمای شوروی در آن دوره، بهرغم همهی ضعفهای آن، در خدمت شکل نوینی از آگاهیبخشی به تودهها بوده است.
محتوای اندک مطالبی که سهراب شهید ثالث به زبان آلمانی نگاشته است اغلب بازتاب مشکلاتی است که با تهیهکنندگان آلمانی فیلمهایاش داشته بود، و اینکه در فضای بهشدت محافظهکارانهی دهههای هفتاد و هشتاد آلمان، تکتک فیلمهایاش را با چه رنج و مشقتی ساخته است. در این نوشتهها هرچند سیمای فیلمساز غایب است، لیکن با صراحتی در نقد مواجهایم که تنها مشخصهی مولفان بزرگ است: بیهیچ شرم و کینهای همهچیز را جارو میزنند. امروزه شاید این مطالب صرفن از جهت تاریخی برای ما اهمیت داشته باشند، لیکن در عین سادگی از ثالثای میگویند که متولد حاشیه بود، در حاشیه زیست، در حاشیه آفرید، در حاشیه مرد، و همواره از حاشیه گفت.