در بررسی سینمای «فرهادی»، امری که اغلب از آن غفلت شده، تحلیل و کنکاش در سازوکار تصویرسازی اوست؛ سازوکاری که موجب دستیابیاش بهگونهای واقعنمایی بهشدت ساختارمند شده است که از منظری جامعه شناختی-انتقادی میتواند دربردارنده سویهای ایدئولوژیک باشد.
سیاست «حفظ وضع موجود» که دولت در امتناع از اعلام شرایط استثنایی و جهتگیری به سمت نوعی «ایمنسازی جمعی» دنبال میکند، چه پیامدهایی برای ما در دوران پساکرونا خواهد داشت؟ این مقاله تلاشی است برای کنجکاوی در نسبت شعار «در خانه بمانیم» با استراتژیهای دولت و پیامدهای آن.
«هنرِ سیاسی» به شکل عام و «فیلمِ سیاسی» به شکل خاص نمیتواند از میدان رمزگذاری شده موجود رهایی یابد. برای رهایی از دوگانههای موجود باید از مفهوم سیاست عبور و به شیوههای دیگری فکر کنیم.