سرمایهداری نئولیبرال در عنفوان پیدایش خود انبوهی از سوژههای ویران شده را بر جای گذاشته است؛ سوژههایی که بسیاریشان عمیقا باور دارند آینده نزدیک آنها پیوسته در معرض خشونت و تهدیدهای وجودی خواهد بود. در چنین شرایطی آیا تمدن بشری قادر به ایجاد هر شکلی از حیات سیاسی است؟
آیا فروشنده اصغر فرهادی، که حول داستان تجاوز به یک زن روایت میشود، به اندازه کافی آنچه را بر این زن گذشته روایت میکند یا داستان زن برایش بهانهای برای روایت مردانگی شوهر است؟