پنجم شهریورماه به عنوان روز ملی اعلامشدن معادن کشور است. این روز بهانهای است برای پرداختن به مطالبات پرداختنشده زمستان یورتیها. بهانهای برای سرککشیدن در میان غمنومه یورت و حدیث آدمهایی که ماندهاند با دلهای زخمیشده و دستهای خالی و وعدههایی که یکی در میان اجرا شدهاند، اجرا نشدهاند، اجرا شدهاند، اجرا نشدهاند... .
هفته گذشته، نشستی در دفتر انجمن حمایت از حقوق زنان و کودکان پناهنده که با نام «حامی» مشهور است، برگزار شد تا پس از فروکشکردن گردوخاکهای رسانهای درخصوص این پرونده، به صورت اجمالی به وضعیت دختران پناهنده افغانستانی و چالشهای حضور آنها در ایران پرداخته شود. بر همین اساس، فاطمه اشرفی، مدیر این انجمن از چند چهره مختلف در عرصه خدمات اجتماعی، امور فرهنگی کشور افغانستان، روانشناسان و... دعوت کرده بود تا به بهانه بررسی پرونده «ستایش قریشی»، از مسائل و مشکلات کمتردیدهشده زندگی افغانستانیهای مهاجر در ایران بگویند.
کارگران معدن چطور تفریح میکنند؟ این موضوع یادداشت کوتاهیست که از گفتگوی سعید برآبادی با کارگران معدن طبس حاصل شده است. خواندن همین چند پاسخ برهم زنندهی تصورات بیشکل و تکراری است که حول کارگر بودن و زندگی کارگری وجود دارد.
سعید برآبادی در این گزارش به مشکلات تجاری شدن فزاینده زندگی شهری در مشهد و نقایص مدیریت شهری در آن میپردازد.
قسمت اول گزارش سعید برآبادی در مورد وضعیت مسکن مهر در اطراف تهران در «شبکه آفتاب» پیش از این در میدان بازنشر شد. گزارشی که در پی میآید بخش دوم این گزارش در مورد شهر پردیس است.
ساکنان مسکن مهر پرند بارها برای بیان مشکلاتشان به تهران آمدهاند و مقابل مجلس تجمع کردهاند. تعدادی از آنها هفتم بهمنماه هم به تهران آمدند و به درخواست واریز مجدد وجوه برای واگذاری مسکن انتقاد کردند. ساکنان پردیس هم بارها نارضایتیشان را اعلام کردهاند. برای بازگویی واقعیت باید این خانهها را از نزدیک دید و با اهالی صحبت کرد. این گزارش، که در دو قسمت و در وبسایت شبکه آفتاب ارائه شده است، حاصل مشاهده و گفتوگو با ساکنان «مهر» است.
ماجرای آلودگی هوا در کلانشهرها مسئلهی تازهای نیست، که اغلب به جمعیت زیاد ساکنان، ترافیک ناشی از حمل و نقل این و جمعیت، و عدم استفاده از وسائل حملونقل عمومی نسبت داده میشود. آلودگی هوا در جایی مانند عسلویه اما دلایل دیگری دارد؛ بافت کارگری جمعیت و تمرکز کارخانهجات صنعتی، زندگی در شهر را برای جمعیت ساکن غیرممکن کرده است. یادداشت پیشرو بررسی موضوع زندگی در عسلویه است.
زلزلهی مرداد که ایلام را شخم زد، خوب و بد را ریخت روی دایره تا مردم جسم و جان خانههایشان را بیواسطهی نگاه بنگاهی ببینند و بفهمند که چه سقفی برایشان سرپناه بوده. حالا در کوچهپسکوچههای آبدانان که راه میروی، کارنامهی خانههای قدیمی شهر در دست راستشان است و کارنامهی مسکن مهر در دست چپ. روز زلزله، مردم با بهت به ترک خانهها، فروریختن سقفها، شکستن شیشهها و افتادن پنجرهها خیره مانده بودند و امروز در تلاش خانهای هستند که اندک خواستههایشان را برآورده کند.