مراد فرهادپور، مترجم، مدرس و نویسنده فلسفه در گفتار حاضر كه جمعه ٢٧ فروردین به مناسبت درآمدی بر سلسله نشستهایی آموزشی درباره چرخش رئالیستی فلسفه قاره و رئالیسم نو در موسسه فرهنگی هنری موج نو ارایه شد، كوشید با انتقاد از مواجهات سردستی مذكور با فلسفه، از طریق مرزگذاری میان گفتار علمی از یكسو و گفتار حكمی از سوی دیگر، به لوازم فلسفهورزی اشاره كند.
دولت یازدهم برای حل مسائل اقتصادی ایران یعنی مهار تورم، مهار بیکاری، حفظ ارزش پول ملی و تحریک رشد اقتصادی، با چشم امید به بخش خصوصی می کوشد زمینه سرمایه-گذاری صاحبان کسب و کار را مساعد کند و حاشیه سودشان را افزایش دهد. درعین حال، خط مشی های سیاسی و اقتصادی دولت عملا دستش را در رفع اصلی ترین موانع انباشت سرمایه در ایران و ازاینرو در افزایش حاشیه سود صاحبان سرمایه مولد می بندد. بنابراین دولت برای افزایش حاشیه سود سرمایه های مولد عمدتا می کوشد فشار را بر دو کانال اصلی وارد بیاورد که در آنها با هیچ مقاومت موثری مواجه نیست. اولین کانال عبارت است از فشار بر میزان سهم بری صاحبان نیروی کار در فعالیت های اقتصادی. دومی نیز فشار بر ظرفیت های محیط زیست برای فعالیت های اقتصادی است. در چنین چارچوبی است که از تهاجمی همه جانبه صحبت می کنم، تهاجم به منافع صاحبان نیروی کار و نیز به ظرفیت های محیط زیست