فقط ۸ درصد از اماکن ورزشی کشور در اختیار عموم مردم است
برخی آمارها میگویند ۸۲ درصد از مرگ و میرهای سالانه در ایران مربوط به بیماریهای غیرواگیر است و بخش عمده آن به کمتحرکی ارتباط دارد؛ در همین شرایط ۹۲ درصد اماکن ورزشی در اختیار مردم نیست.
رییس فدراسیون ورزشهای همگانی خبر داده «طبق آمار، سرانه ورزشی هر ایرانی معادل ۷۰ سانتیمتر است؛ متاسفانه ۹۲ درصد اماکن ورزشی وزارتخانهها، ارگانها و نهادها در اختیار عموم مردم نیست و تنها هشت درصد اماکن ورزشی ارگانها و نهادها در اختیار عموم مردم قرار میگیرد.»
ملایی هشدار داده در صورت ادامه روند کنونی در آیندهای نزدیک کشور با «بحران جدی و اپیدمی» روبرو خواهد شد و از اولویت ورزش قهرمانی در دریافت بودجه انتقاد کرده است؛ «سرنوشت یک باشگاه از سرنوشت میلیونها کودک برای مسوولان ما مهمتر است. اگر تغییرات جدی در این بخش صورت نگیرد و مسوولان ورود نکنند بحران بزرگی خواهیم داشت.»
وی با بیان این که کم تحرکی مردم ایران در ۱۰ سال گذشته بیش از ۲۵ درصد افزایش یافته است، چنین آماری را بسیار نگرانکننده دانسته و گفته«آیا کسی میداند ۵۱ درصد مردم ایران ورزش نمیکنند؟ آیا کسی متوجه است که حدود ۴۲ میلیون نفر از مردم ایران اصلا ورزش نمیکنند؟ آیا کسی آشفته و ناراحت میشود؟ آیا قرار نیست این مساله به چالش ملی تبدیل شود؟»
رییس فدراسیون ورزشهای همگانی تاکید کرده «۸۲ درصد از مرگ و میرهای هر سال کشور مربوط به بیماریهای غیرواگیر است که بخش عمده آن ناشی از کم تحرکی است؛ اگر میخواهیم میزان کم تحرکی را کاهش دهیم باید برنامههای فراگیر ملی داشته باشیم».
این مقام مسئول گفته «میانگین فعالیت ورزشی ایرانیان در سال ۱۳۹۹ تنها ۱۳ دقیقه است و اگر هر ایرانی روزانه ۱۳ دقیقه ورزش کند، با میانگین تراز هفتگی سازمان بهداشت جهانی یعنی ۱۵۰ تا ۳۰۰ دقیقه، فاصله بسیاری دارد؛ مجموع فعالیت بدنی هفتگی ایرانیان ۹۱ دقیقه است که از تراز جهانی بسیار فاصله دارد و نمیتواند سلامتی آنها را تامین کند.»
ملایی ادعا کرده «بر اساس آخرین سرشماری مرکز آمار ۶۴ درصد زنان دچار کمتحرکی هستند»؛ او که با نگاهی تقلیلگرایانه از برچسب «کمتحرکی» بهره گرفته، اشارهای به محدودیتهای زنان برای ورزش و نقش سیاستگذاریهای حاکم در این زمینه نکرده است؛ از نوع پوشش ورزشی گرفته تا ممنوعیت دوچرخهسواری در سطح شهر و امنیت فضاهای شهری برای ورزش در ساعات مختلف شبانهروز.
طبق مطالعات صورت گرفته، مردم زمان کافی برای ورزش کردن نداشته یا آن گروه عظیمی که علاقمند به ورزش هستند، دسترسی آسانی به مکانهای ورزشی با کیفیت ندارند؛ در شرایطی که خط فقر به ۱۰ میلیون تومان رسیده است و با توجه به محدودیت امکانات عمومی، ورزش کردن نیز به لیست دیگر فعالیتهای گرانقیمت برای خانوادهها اضافه شده است.