skip to Main Content
روند صعودی فقر غذایی در ایران
جامعه زیراسلایدر

نتایج مطالعه معاونت رفاه وزارت تعاون در مورد ابعاد فقر در ایران نشان می‌دهد:

روند صعودی فقر غذایی در ایران

حداقل نزدیک به ۴۱ درصد کشور در حوزه سلامت و غذا فقیر است. تبعات این فقر چندبعدی برای زندگی مردم ایران چیست؟

گرانی اقلام اساسی و کوچک شدن سبد خانوارهای ایرانی در سال‌های اخیر، تنها در میان جداول و نمودارها نمایان نیستند. کوچک شدن سبد خانواده و حذف اقلام پروتئینی از آن تبعات فراوانی در سلامت و ابعاد دیگر جامعه دارد. مطالعاتی که در قالب مجموعه گزارش‌های اسناد پشتیبان برای تدوین برنامه هفتم توسعه توسط معاونت رفاه وزارت تعاون تهیه شده نشان می‌دهد ایرانی‌ها دچار فقر غذایی هستند و این روند در جامعه رو به افزایش است. منظور از فقر غذایی کاهش شدید در مصرف ویتامین، پروتئین، مواد مغذی و انرژی است. حذف اجباری اقلامی مثل گوشت و لبنیات از سبد خانوارها، تبعات و آثار بسیاری در آینده جامعه دارد. شاید در گذشته بخشی از جامعه با این شکل از فقر درگیر بودند، اما نتیجه تکثیر آن در سطحی گسترده را شاید در سال‌های آینده در کودکانی با عملکرد تحصیلی پایین که با بیماری‌های مختلف درگیر هستند و جامعه‌ای افسرده و منفعل شاهد باشیم.

سنجش فقر در گذشته تنها مبتنی بر میزان درآمد خانوار بود، اما با تغییراتی که جهان امروز تجربه کرده، متغیرهای مختلفی برای سنجش فقر در نظر گرفته می‌شود. در مطالعه‌ای که معاونت رفاه وزارت تعاون برای ارائه تصویری از ابعاد فقر در ایران انجام داده است، فاکتورهای موثر در زندگی ایرانیان مورد بررسی قرار گرفته است: «آموزش، انرژی، مسکن، سلامت، تغذیه و تسهیلات رفاهی» این مطالعه همچنین به فقر چندی بعدی در سطح کشور پرداخته و به این نتیجه رسیده که: «فقر چندبعدی در کشور از سال ۹۰ تا ۹۸ به طور متوسط روند نزولی داشته است. اما در برخی استان‌ها این روند از سال ۱۳۹۷ سیر صعودی به خود گرفته است که می‌توان آن را ناشی از شرایط اقتصادی مانند تحریم و تورم دانست. با توجه به اینکه این شرایط بعد از سال ۹۸ نیز ادامه پیدا کرده و البته شیوع ویروس کووید ۱۹ نیز بر بحران اقتصادی دامن زده است، می‌توان برآورد کرد که فقر چند بعدی در اکثر استان‌ها روند صعودی خود را ادامه دهد. مهم‌ترین بعد فقر که در طول سال‌های اخیر روند صعودی داشته است، بعد تغذیه در زمینه دریافت کالری (حداقل ۲۱۰۰ کیلوکالری در روز) و پروتئین در خانوار بوده است که گرانی اقلام غذایی می‌تواند یکی از مهم‌ترین دلایل آن باشد. داده‌های هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار نیز نشان می‌دهند مصرف اقلام ضروری در طول سال‌های اخیر روند نزولی داشته است. لذا سیاست‌گذاری در زمینه حمایت غذایی و تأمین سبد کالا برای خانوارها خصوصا در دهک‌های پایین درآمدی در شرایط فعلی بسیار حائز اهمیت بوده و می‌تواند شیب سیر صعودی فقر در آینده را کاهش دهد»

فقر غذایی می‌تواند از نتایج بلند مدت ناامنی غذایی باشد. در تعاریف ارائه شده از ناامنی غذایی فاکتورهایی مثل بی‌ثباتی در تولید و عرضه غذا، فقر، بیکاری، تورم اقتصادی، بیسوادی، ناآگاهی‌های تغذیه‌ای، حوادث، خشکسالی و… مد نظر قرار می‌گیرند. با آسیب‌هایی که به ویژه در یک سال اخیر در پی خشکسالی و عوامل متعدد دیگر به بخش دامپروری و کشاورزی کشور وارد شده است، بروز این پدیده که منجر به افزایش نرخ مواد غذایی اساسی می‌شود، یکی از عوامل صعودی شدن نمودارهای مربوط به فقر غذایی است.

همچنین بخوانید:  چرا تعداد کمی از مردان آثار نویسندگان زن را می‌خوانند؟

مطالعه معاونت رفاه وزارت تعاون نشان می‌دهد استانهای تهران و البرز بر خلاف سایر ابعاد فقر، در بعد سلامت و تغذیه، وضعیت خوبی نسبت به بسیاری از مناطق کشور ندارند.
یکی از دلایل بسیار مهم این موضوع نداشتن تغذیه مناسب و تامین نشدن کالری و پروتئین استاندارد است. سوء تغذیه در این استان‌ها از سویی نتیجه سبک زندگی و از طرفی به دلیل بالا بودن هزینه زندگی است. هزینه‌هایی مثل مسکن که در اولویت قرار داشته و در مواردی باعث حذف مواد پروتئینی از سبد غذایی خانواده‌ها می‌شوند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد به طور متوسط و بر اساس معیارهای تعیین شده، حدود ۴۱ درصد کشور در حوزه سلامت و غذایی فقیر است.

اهمیت موضوع تغذیه و سلامت در مباحث مربوط به فقر آنجا خودنمایی می‌کند که ریشه بروز بیماری‌هایی در افراد می‌شود. بیماری‌هایی که می‌تواند در سایه فقر تشدید شده و یا در نسل‌های مختلف تکثیر شود. یکی از این موارد که ریشه در فقر غذایی دارد، وضعیت مادران باردار و تولد فرزندانی با مشکلات عدیده است. مطالعات جهانی نشان می‌دهد کودکانی که در خانواده‌های فقیر متولد می‌شوند، شانس بیشتری در دچارشدن به بیماری دارند.

از طرفی مادرانی که در طول دوران بارداری خود از تغذیه مناسبی برخوردار نیستند، احتمال بیشتری دارد که فرزندانی با بهره هوشی پایین‌تر و جسمی ضعیف‌تر به دنیا بیاورند. فرزندانی که استعداد بیشتری برای ابتلا به بیماری‌های مختلف دارند. فقر مالی در خانواده موجب بی‌توجهی به درمان شده و بیماری را تشدید و در مواردی می‌تواند منجر به مرگ مادر یا نوزاد او شود.
در پژوهش مورد اشاره در مورد وضعیت سلامت مادران و نوزادان آمده است: «همه ساله، تعدادی از نوزادان قبل از رسیدن به یک سالگی به دلایلی چون نارس بودن، کم‌وزنی بدو تولد، بیماری‌ها و نقص‌های مادرزادی یا بیماری‌هایی چون تب و تشنج، اسهال، مننژیت یا بیمار‌ی‌های مسری از دنیا می‌روند. این آمار در مناطق محروم و در میان دهک‌های پایین درآمدی، به دلایلی بیشتر است. از جمله این دلایل می‌توان به: ضعف مراقبت‌های بهداشتی حین بارداری و زایمان، تغذیه نامناسب مادر هنگام بارداری و شیردهی، کمبود چشمگیر مراکز بهداشتی و درمانی و ضعف پوشش واکسیناسیون اشاره کرد.» این نرخ مرگ و میر می‌تواند در کودکان زیر پنج سال هم تکرار شود. بر اساس اطلاعات موجود در این پژوهش: «بسیار اتفاق می‌افتد که در مناطق محروم و در میان اقشار فقیر، به علت کمبود امکانات بهداشتی و شیوع بیماری‌های واگیر یا بیماری‌های ناشی از آلودگی‌های محیطی، کودکان دچار بیماری شده و جان خود را از دست می‌دهند. تغذیه ضعیف و نامناسب نیز می‌تواند در مرگ و میر این کودکان مزید بر علت باشد. این شاخص نیز یکی از معیارهایی است که بر اساس آن کشورها به لحاظ سطح رفاه و توسعه انسانی درجه‌بندی می‌شوند».

همچنین بخوانید:  پرتره موج‌سوار ایرانی چه چیزی از فانتزی‌های غربی را درباره خاورمیانه فاش می‌کند؟

علاوه بر موضوع تغذیه و بهداشت، موضوع فقر و نابرابری در بخش آموزش هم یکی از ابعاد مورد توجه این پژوهش بوده است. شاخص‌های این حوزه بیشتر پیرامون موضوع سواد، تحصیلات و دسترسی به خدمات آموزشی (نرخ پوشش تحصیلی) تعریف می‌شوند. بر این اساس استان سیستان و بلوچستان بدترین وضعیت را از نظر فقر در حوزه آموزش دارد و پس از آن استان‌هایی نظیر ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری و خراسان جنوبی قرار دارند. در این بخش استان‌های تهران، یزد، قم و البرز وضعیت بهتری دارند.

به طور متوسط با توجه به مولفه‌هایی که مورد بررسی قرار گرفتند (بیسوادی سرپرست خانوار، حضور کودک محروم از تحصیل در خانوار) حدود ۲۰ درصد کشور در بعد آموزش در فقر به سر می‌برد. این پژوهش علاوه بر مسایل اشاره شده، در بخش‌های مختلف به بررسی وضعیت فقر مسکن، انرژی، حوزه مالی و تسهیلات رفاهی هم پرداخته است. در این مطالعه در استان‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده که: «استان سیستان و بلوچستان با اختلاف زیاد، بیشترین میزان از محرومیت را نسبت به سایر مناطق کشور، در تمامی ابعاد اشاره شده، دارد و استان‌های تهران و اصفهان وضعیت به مراتب بهتری در ابعاد مختلف فقر دارند» تصویر ارائه شده از ابعاد فقر در ایران و همچنین محاسبات فقر چندبعدی نشان می‌دهد، اگرچه نرخ سرشمار فقر در سال‌های گذشته روند نزولی داشته، اما وسعت فقر در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است. استان‌های سیستان و بلوچستان و کرمان که در اغلب فاکتورهای مربوط به ابعاد فقر وضعیت بدتری داشتند، شدت فقر بیشتری نیز نسبت به سایر استان‌ها دارند.

مطالعه و بررسی مجموع این عوامل می‌تواند تصویری از فقر و ابعاد مختلف آن در کشور ترسیم کند. تصویری که نشان می‌دهد برخی استان‌ها به ویژه در جنوب شرق ایران، با فقری چندی بعدی که شامل فقر آموزش، بهداشت، سلامت، مسکن و انرژی است دست به گریبان هستند.

This Post Has 0 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗