وقتی جنگل قربانی میشود
تخريب تدريجی جنگلهای حفاظتی به حدی پيشرفته است كه احيای آنها با واگذاری به خود در مدت زمانی کمتر سه یا چهار قرن ممکن نیست. تكرار وقوع سيلاب در عرصههای اين منابع شدت تخريب بيشتری را در آنها فراهم كرده و آنها را به سوی نابودی بيشتر سوق میدهد. حفاظت از جنگلها تنها با مراقبتها و مدیریت عواملی همچون خاک و آب امکانپذیر است.
عدم شناخت دقیق از چگونگی دینامیک جنگلهای طبیعی همراه با نگرانیهای زیاد، دست آخر منجر به تصویب قانونی موسوم به تنفس جنگل شده است. تا زمانی که عملکرد این منابع جنگلی، توان اکوسیستمی، سیکل رویشی و وضعیت کنونی آنها به طور کامل مطالعه و شناسایی نشده باشد؛ اتخاذ هرگونه تصمیمی به منظور دخالت کردن یا عدم دخالت در آنها خطایی جبرانناپذیر است. اکثر قریب به اتفاق منابع جنگلی کشور طی دورههای متوالی تحت تاثیر عوامل مختلف زنده و یا غیرزنده به طور مداوم تخریب و ساختار طبیعی آنها درهم ریخته شده و شدت تخریبها نیز در هر یک از مناطق رویشی کاملا با یکدیگر متفاوت است. یکی از عمدهترین اتفاقاتی که در سالهای اخیر به تکرار در حوزههای آبخیز این منابع مخصوصا در جنگلهای زاگرس و جنگلهای هیرکانی رخ داده و در آینده نیز امکان وقوع آن دور از ذهن نخواهد بود، طغیان آب رودخانهها و وقوع سیلابهای تخریبکننده است. سرچشمه آبهای جاری شده این سیلابها را باید در جنگلهای ارتفاعات بالا چه حفاظتی اعلام شده و چه قابل بهرهبرداری جستوجو کرد. به طور کلی جنگلهایی را حفاظتی به حساب میآورند که از لحاظ اکولوژیکی دارای شرایط منحصر به فرد هستند و عناصر تشکیلدهنده آنها باید کاملا حفظ و احیا شوند. علاوه بر این منابع، جنگلهای دیگری نیز وجود دارند که در ارتفاعات زیاد و بسیار پرشیب صخرهای در جهات مختلف بالاخص جبهههای جنوبی مستقرند. این جنگلها که بیشتر در شرایط آب و هوایی نامتناسب، وزش باد، فقیر بودن خاک، سنگلاخی و صخرهای بودن عرصهها قرار دارند؛ متاسفانه در اکثر مواقع بدون هیچگونه ممانعتی در معرض چرای دام و حیاتوحش گذاشته میشود. حضور فعال این علفخواران باعث ازبین رفتن پوشش گیاهی و تنوع گونهای میشود. درختان موجود در عرصههای این منابع اکثرا در اثر برفهای سنگین سر و شاخه شکسته، بیمار و تنه آنها توخالی است. موانع موجود امکان جذب آب بارانهای شدید را از آنها سلب و مقدمات جاری شدن سیل را در عرصههای آنها فراهم میکند. این جنگلها با توجه به اهمیت بسیار زیادی که در به وجود آمدن هوموس خاک و حفظ آن دارند اغلب بدون داشتن هرگونه طرح حفاظتی، احیایی در شرایطی بسیار ناگوار به حال خود رها میشوند.
طرحهایی که به منظور پرورش ماهی، زنبورداری، گردشگری، تغییر کار بری و غیره در آنها به اجرا در میآیند به هیچ وجه در استواری این جنگلها نقش موثری نداشته و چه بسا در بیشتر مواقع اجرای آنها خود نیز باعث درهمریختگی و نابسامانیهای گستردهتر در آنها میشوند.
جاری شدن سیلاب از این مناطق موجب فرسایش خاکها در بالا دست و رسوبگذاری آنها در پایین دست است. به این ترتیب زیستگاههای ماهی و دیگر جانوران نابود و درختانی که در مسیر آب قرار دارند ریشهکن میشوند. تخریب جادهها، پلها، ابنیه و مهمتر از همه تلفات انسانی، حیوانی بخشی دیگر از خسارتهای سنگین اقتصادی- اجتماعی است که سیلابها موجب آن هستند.
چه باید کرد؟
تغییرات شدید اقلیمی در سالهای اخیر باعث افزایش و شدت بیشتر سیلابها در نقاط مختلف جهان شده است. سیلاب زمانی رخ میدهد که درختان، گیاهان و خاک جنگلها نتوانند آب حاصل از بارش شدید بارانها را جذب کنند. آب جذب نشده نخست به صورت جوی سپس به شکل رودخانه و در نهایت به سیلاب منتهی میشود. جریان حرکت آب از این ارتفاعات پرشیب کوهستانی شروع و هر چه جلوتر میرود به تدریج بر سرعت و قدرت آن نیز افزوده میشود. رها کردن عرصههای این منابع پرشیب به حال خود و تنها توجه کردن به جنگلهای اقتصادی میان بند و یا احتمالا جنگلهای جلگهای مانع از طغیان آب رودخانهها و ایجاد سیلاب نمیشود. یکی از مهمترین راههای پیشگیری از وقوع سیل به وجود آوردن شرایطی مناسب برای نفوذ آب باران در محل فرود قطرات آن است. بدین منظور ضرورت دخالتهای احیایی پرورشی در عرصههای این جنگلهای ناپایدار برای افزایش ضریب نفوذ پذیری خاک و غیره امری حیاتی است. این قبیل جنگلهای کوهستانی که تحت نام حفاظتی قابل بهرهبرداری و یا غیر قابل بهرهبرداری نامگذاری شدهاند؛ نمیتوان به صرف اینکه حفاظتی هستند به حال خود رها و حفاظت از آنها را به حفاظت مکانیکی موکول کرد. این بخش از جنگلها با توجه به شرایط نامساعد زیستی جزیی از آسیبپذیرترین بخشهای جنگل محسوب میشوند. آنها با وجود آنکه به وظایف سنگینی که به عهده دارند از توان پتانسیلی بالایی برخوردار نیستند. مشکلات ناشی از حضور فعال دام، زخمی شدن تنه و گسترش بیماری درختان آنها را با خطرات جدی مواجه کرده است و از این رو نیاز وافر به احیا شدن دارند. از میان برداشتن نارساییها و حل معضلات این منابع نیازمند اجرایی کردن طرحهای جنگلداری مناسب آنها است. دخالتهایی که با توجه به شیوههای مختلف جنگلشناسی در این جنگلهای پرشیب کوهستانی به اجرا درآیند نخست معطوف به رعایت کلیه نیازمندییهای اکولوژیکی این منابع است. ضرورت بالا بردن توان اکوسیستمی این منابع، تهیه و اجرای طرحهای جنگلداری است که در چارچوب مفاد پیشبینی شده در آن تدابیری مناسب به منظور خروج بدون وقفه دام و ایجاد تعادل اکولوژیکی مناسب بین حیاتوحش و جنگل پیشبینی شده است. احیای مجدد زادآوری طبیعی، گسترش پوشش گیاهی متنوع کف جنگل، تثبیت خاک، ساختاری کردن رویشگاه، جوان کردن جنگل اقداماتی هستند که میتوانند به اجرا درآیند و در آینده نه چندان دور مانع از بروز سیل و خسارات ناشی از آن شوند. واگذاری این جنگلها به حال خود به منظور دستیابی به جنگلهای طبیعی دستنخورده به شرطی که حتی کلیه عوامل تخریبکننده در آنها از میان برداشته شوند نیازمند زمانی بس طولانی حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ سال است. تخریب تدریجی این جنگلها در این ارتفاعات پرشیب به حدی پیشرفته است که احیای آنها با واگذاری به خود از میان برداشته نخواهند شد. تکرار وقوع سیلاب در عرصههای این منابع شدت تخریب بیشتری را در آنها فراهم کرده و آنها را به سوی نابودی بیشتر سوق میدهد.
استفاده از فعالیتهای سازهای از قبیل احداث بند؛ آبخیزداری و غیره بدون درنظر گرفتن اهمیت این منابع حفاظتی در امر تثبیت خاک و ممانعت از جاری شدن سیلابها امری باطل و هزینهبر است که نتایج چندان ارزندهای نیز به همراه نخواهد داشت.
شایان یادآوری است که تخریب جنگلهای پرشیب کوهستانی یکی از مهمترین عوامل مهم بروز سیلاب به شمار میرود؛ تخریب پوشش گیاهی مراتع؛ گسترش روستاهای ییلاقی و زراعت در روستاهای بالادست و شخم در جهت شیب را باید از دیگر عوامل موثر در بروز سیل دانست.
محیط زیست ایران :
پلهکانی کردن تپه ماهور ها
گفتمانی کارشناسیک در باب محیط زیست ایران :
طرحی درخشان بدون کوچکترین آسیبزائی جهت سبز و خرم نمودن زیست بوم ایران :
برای بالا بردن حجم سفره آب های زیر زمینی که حاصل تنها درآمد ما از برف و بارانیست که آسمان مهربان به فرزندان کهن بوم ایران تقدیم میکند ، جهت افرایش رطوبت هوا ، گسترش پوشش گیاهی ، مهار بیابان زائی و به وجود آوردن چشمه سار ها در فلات ایران ، پلکانی کردن تپه ماهور ها و شیب های زمینهای صاف و صیقلی که آب باران و برف فرصت توفق داشته تا هرچه بیشتر در زمین فرو رود ، اجتناب نا پزیر است .
مزایای طرح پلکانی کردن تپه ماهور ها ،
۱. برای پلکانی کردن ، نیازی بکار گیری از ماشین آلات سنگین و مصرف بنزین ، نفت و گازوئیل نیست .
۲. با پلکانی کردن هزاران دختر و پسران بیکار که در شهر ها گرفتار انواع بزهکاری و پوچ بودن معنای زندگی هستند بکار گمارده میشوند که مستعد ترین آنها با در اختیار داشتن آب و زمین مرطوب در ابعاد کوچک می توانند انواع محصولات خوراکی مثل سیب زمینی ، پیاز و حبوبات به عمل آورند .
۳. با پلکانی کردن نگاه نسل جوان از آسمان و پرستش پدیدۀ انتزاعی و مهمل رب الله معطوب به زمین و طبیعت گرامی میشود و جمیع ساکنان گیاهی و جانورئ طبیعت گوهرین کهن بوم ایران که در هزاره اخیر بشدت مورد بی مهری قرار گرفته در افق نگاهشان قرار میگیرد .
۴. برای پلکانی کردن نیازی به مهندسین و کارشناسان تحصیل کردۀ دانشگاهی نیست و هر جوانی با اندکی آموزش می تواند در شیب زمین شیار ایجاد کند که آب باران در آن توفق و به زمین فرو رود و در حفره ها ذخیره شود .
۵. پلکانی کردن ، مانع طبیعی در جاری شدن سیل ایجاد میکند .
۶. پلکانی کردن ، آب باران و برف را می تواند در گودال ها ذخیره و برکه های ریز و درشت جهت آبزیان و جانوران محیط ایجاد کند .
۷. پلکانی کردن ، از فرسایش خاک توسط سیل و ایجاد شن زار ها جلوگیری و با مرطوب شدن هوائ محیط ، غبار و ریزگرد های معلق در فضا جذب زمین میشود .
۸. با پلکانی کردن می توان آب باران و برف را بجای پهن شدن در سطح وسیع در گودالها در ارتفاع ذخیره کرد تا زیر تابش آفتاب ، فرایند بخار شدن از حداکثر به حداقل برسد .
۹. با پلکانی کردن ، آب باران و برف در گودال ها ذخیره میشود که می توان از آنها جهت پروش ماهی و سایر آبزیان بهره برد و دامداری را فعال کرد .
۱۰. با پلکانی کردن جهت جمع شدن آب در برکه و آبگیر های ریز و درشت ، محلی برای آبتنی ، بازی و سرخوشی برای پیر و جوان فراهم کرد .
۱۱. ما ایرانیان از گذشتۀ دور تا کنون با کمبود آب در اقلیم نیمه صحرائی و خشکمان مواجه بودیم که جوابگوی افزایش جمعیت در روستا و شهر ها نبود و پیوسته تعادل بین خرج و دخل را بر هم میزد که بنیاد بسیاری از منازعات داخلی و اهداف تهاجم های خارجی جهت تصاحت مناطق خوش آب و هوا بود و نیاکان ما به حکم جبر اقلیم ، سیستم درخشان احداث قنات جهت برخورداری از بالاترین لایه سفره آب های زیر زمین را آفریدند که تا حدودی جوابگوی نیاز به آب حاشیه نشین های اطراف کویر و مناطق خشگ صحرائی که در دو هزار سال اخیر جمعیت انبوهی نداشت را میداد و هر سال با ریزش برف و باران مقدار کمی به زمین نفوذ و در انبار سفره آب های زیر زمینی ذخیره میشد و حجم عظیمی برف و بارانیکه آسمان بما رایگان تقدیم کرده بود ، دوباره بخار شده و به آسمان میرفت و با تأسف بسیار از دو هزار سال پیش تا کنون به عقل دولت مردان نرسید که با یک عزم ملی شبیه سنت زیبای درختکاری که آنهم بدست فراموشی سپرده شد ، چگونه می توان جلوی آن حجم عظیم آبیکه بخار میشود را گرفته و در زمین ذخیره کرد و من جهت احیای سفره آبهای زیر زمینی طرح بی ضرر و زیان پلکانی کردن تپه ماهور ها و زمین های شیبدار را ارائه داده و مزیای آنرا جهت قانع کردن دولتمردان و دست اندر کاران محیط زیست بر میشمرم و امیدوارم مورد توجه واقع شود .
گفتگوی من با آقای سربی در مردم تیوی پیرامون پلکانی کردن تپه ماهور ها
https://www.youtube.com/watch?v=NpOZSqzksOM&feature=youtu.be