«ما کلاهگیس را برای نیاز به کار بردیم نه جذابیت»
جواد شمقدری کارگردان سریال «روزهای ابدی» صداوسیما برای وفاداریش به نگاهی که خودش آن را «واقعگرایانه» میخواند، کلاه گیس بر سر بازیگرانش کرده تا صحنههایی از تظاهرات علیه فرمان حجاب در اسفند ۵۷ را نشان دهد، کاری که البته قبل از این کیانوش عیاری در «کاناپه» کرده بوده و منجر به توقیف فیلمش شد. گزارش تینا جلالی را دراینباره بخوانید.
چند سالی میشود بحث بهرهگیری از کلاهگیس و پوستیژ یا همان موی مصنوعی خانمها در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی برای واقعی جلوه دادن صحنههای مربوط به خانه، فضای حاکم بر خانواده و اتفاقات قصه، در محافل هنری و میان سینماگران بیشتر و گستردهتر مطرح میشود، حتی اگر بگوییم که ساخت فیلم «کاناپه» به کارگردانی کیانوش عیاری باعث و بانی توجه و تمرکز به ترفند استتار بود و به کنجکاویها در این زمینه دامن زد بیراه نگفتهایم.
البته نگاهی به فیلمها و سریالها بعد از انقلاب نشاندهنده این نکته است که تک و توک گامهایی در این مسیر از جانب بعضی کارگردانان برداشته شده و تلاشهایی صورت گرفته تا راهکار استفاده از کلاهگیس در فیلمها و سریالها باب شود ولی از آنجایی که هنگام پخش و انتشار این آثار تیغ سانسور و ممیزی فیلمسازان را کلافه کرده آنها ترجیح دادند صحنههای حجاب خانمها در فیلمهایشان گلدرشت و غیرواقعی باشد اما ریسک استفاده از کلاهگیس را به جان نخرند. از همین رو میتوانیم بگوییم این دست حرکتهای معدود در بعضی آثار هنری بر این مشکل قدیمی تاکنون راهگشا نبوده است.این وسط کیانوش عیاری براساس هوشمندی و خلاقیت فیلمسازی همیشگی خود، در یک حرکت غیرمتعارف و البته کاملا غافلگیرکننده در اکثر صحنههای فیلم «کاناپه» از کلاهگیس برای پوشش خانمها استفاده میکند و همین نکته فارغ از اینکه باعث ارتقای کیفی فیلمش میشود زمینهساز بحث و اختلافنظرهای زیادی را هم فراهم میکند با اینکه به اذعان بسیاری از منتقدان مساله فیلم کاناپه اصلا حجاب نیست و اساسا فیلم حول موضوع حجاب ساخته نشده، یک فیلم با موضوع اجتماعی و با ترسیم خانواده کنار هم که جامعهای در این فیلم به رخ کشیده میشود و بیننده بعد از چند دقیقه ابتدایی سیمای جدید خانمها در فیلم را فراموش میکند و جذب قصه میشود اما ماجرای حجاب در این فیلم ابعاد زیادی پیدا میکند و درنهایت میبینیم که این جسارت عیاری برای نشان دادن فضای واقعی خانواده هم به محاق میرود.
ماجرای جدید چیست؟
حالا این روزها سریال «روزهای ابدی» ساخته جواد شمقدری که از آنتن شبکه یک سیما در حال پخش است، بحث استفاده از کلاهگیس برای خانمها را دوباره به جریان انداخته و نمایش تصویر برخی زنان بدون حجاب که از پوستیژ برای آنها استفاده شده جالب توجه و جنجالی شده است. قضیه از آنجا سویه تندتری به خود گرفته که عدهای این پرسش را مطرح کردند نمایش بدون دردسر سریال جواد شمقدری در مقابل به محاق رفتن فیلم کیانوش عیاری چه مبنا و دلیلی میتواند داشته باشد؟
خط قرمزی که از سوراخ سوزن تلویزیون رد میشود
وقتی پسر جواد شمقدری (حسین) در توییتی قضیه حجاب در سریال را برای کاربران مطرح کرد و نوشت: «بعد از انقلاب، کارگردانان باید زنان را با روسری نشون میدادند، حتی در خانه. همون موقع مساله رو با امام مطرح میکنند، شنیده شده پیشنهادی میاد که از کلاهگیس استفاده کنین. حالا جواد شمقدری (پدرم) در سریال «روزهای ابدی» از این راهکار استفاده میکنن. نظرتون راجع به این کار چیه؟» واکنشها و اعتراضها به این موضوع حرارت بیشتری پیدا کرد و کاربران با طرح مباحث انتقادی نظیر اینکه «فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری را به خاطر استفاده از کلاهگیس توقیف میکنن اما سریال جواد شمقدری بدون هیچ مشکلی از تلویزیون پخش میشه این برخورد دوگانه با مردم آزاردهنده است» به این مهم پرداختند. حتی ابراهیم داروغهزاده مدیر سابق شورای نظارت بر سازمان سینمایی در پاسخ به این توییت نوشت: «اگر این روایت درست باشد بهتر نبود پدر شما (جواد شمقدری) در سالهای گذشته و به ویژه در دوران مدیریتشان در سینما این نظر امام را علنی میکرد تا تمام اهالی سینما بتوانند از این راهکار استفاده کنند.» یا کاربر دیگری با نام مهدی شمس مطرح کرد: «تکلیف فیلم کاناپه کیانوش عیاری رو هم معلوم کنید دیگه؟ کلاهگیس از سوراخ سوزن تلویزیون رد میشه اما از در دروازه سینما نه؟»
جواد شمقدری درباره استفاده از کلاهگیس چه میگوید؟
با انتقادهای به وجود آمده با جواد شمقدری کارگردان سریال روزهای ابدی گفتوگو کردیم و نظرش را درباره چگونگی استفاده از کلاهگیس برای خانمها جویا شدیم. او به روزنامه اعتماد میگوید: «از همان ابتدای شروع کار، دغدغه من این بود که یک نگاه واقعگرایانه به همه حوادث و اتفاقات و قصهای که روایت میکنیم، داشته باشم و تا جایی که اقتضا و ضرورت داشته باشد، بتوانیم صادقانه، واقعیات را در سریال روزهای ابدی نشان دهیم. طبیعتا تا جایی که هنجارهای اخلاقی و ارزشهای اسلامی اجازه میداد، تلاش کردیم که واقعیت ماجراها ارایه شود؛ چه از منظر روایی، چه در نگارش دیالوگها، شخصیتپردازی و چه در موارد پوشش و لباس.»شمقدری همچنین توضیح میدهد که هدفشان در ساخت مجموعه روزهای ابدی نگاه واقعگرایانه به حوادث و اتفاقات زمان آغازین انقلاب اسلامی بوده که باید رخدادها «واقعی» نشان داده میشده: وقتی ما کارمند سفارت امریکایی را نشان میدهیم یا وقتی میخواهیم صحنههای تظاهرات «کیت میلت» را برای تشویق و ترویج بیحجابی نشان دهیم، اگر کیت میلت را روسری به سر نشان دهیم، صحنه کمدی نمیشد؟ وقتی ما میخواهیم بگوییم که ١٧ اسفند سال ۵٧ چه تظاهراتی اتفاق افتاده، باید شخصیتها در همان فضا و ظواهر قرار گیرند. «کیت میلت» شخصیت اصلی، خودش هم آرایش سر و صورت عجیب و غریبی نداشته و ما هم در نشان دادن چهره و تصویر او واقعیت را نشان دادیم؛ چون روایت تصویری مجموعه ما مستند به اسناد تاریخ است. بنابراین هم در دیالوگها، هم در قصه و هم در لباس و صحنه، در حد ضرورت، به وقایع نزدیک شدیم.
با این حال کارگردان روزهای ابدی معتقد است در مورد «حجاب بازیگران»، به خاطر مراعات عرف اجتماعی، همه جا مثل هم عمل نکردند و میگوید: «مثلا چریکهای فدایی که مارکسیست هستند و اعتقاد اسلامی نداشتند و همگی بیحجاب بودند، اما در این مورد ما آنها را با حجاب نشان دادهایم که همین هم امر باعث شد، خیلی از کسانی که آن دوره را از نزدیک درک کردهاند، تصور کنند که اینها «منافقین» (مجاهدین خلق) هستند چون آنها ظواهر حجاب را مراعات میکردند.»
قصد ما سوءاستفاده ابزاری از جلوههای بصری زنان نبود
او میگوید: «به هر حال، ما کلاهگیس را صرفا براساس نیاز صحنه به کار بردیم و نخواستیم از آن برای جذابیت تصویری بهره ببریم که البته نگاه مسوولان صدا و سیما هم در این ماجرا با ما همسو بود و برای پخش مانعی نداشتیم، چون قصد ما سوءاستفاده ابزاری از جلوههای بصری زنان نبود. ضمنا دقت شود بازیگران اصلی سریال (خانمها) در همه موقعیتها با حجاب هستند برای رعایت همین اصل، برای دو شخصیت الیزابت سوئیفت و الیزابت مونتان از دو بازیگر غیر ایرانی و غیر مسلمان استفاده کردیم. به هر حال سریالی که مقطع مهمی از تاریخ معاصر، آن هم آغازین ماههای انقلاب اسلامی را روایت میکند مهم بود که از همه نظر خدشهای بر آن وارد نشود.»
سازمان سینمایی پاسخگوست
از شمقدری درباره جنجالها و حواشی اخیر و مقایسهای که بین پخش سریال روزهای ابدی و فیلم کاناپه کیانوش عیاری میشود، میپرسیم که او میگوید: «فیلم کاناپه را ندیدم و نظری هم در این باره ندارم، ولی منطق حواشی به راه افتاده نمیدانم. اینکه بعضی رسانهها و فضای مجازی، فقط به دنبال حاشیهسازی هستند و با همین انگیزه در مقام مقایسه فیلم و سریالها بر میآیند، مگر بنده باید پاسخگو باشم؟! اگر انتقادی هم باشد، مخاطب آن من نیستم و در مورد فیلمهای سینمایی، مدیریت سازمان سینمایی پاسخگوست.فقط یک نکته را از یاد نبریم که آنچه در فرهنگ ما قطعا ناپسند و ممنوع است، استفاده ابزاری از زن در نمایش است؛ چه در فیلم، چه در سریال، چه در تئاتر، چه در نقاشی و مجسمهسازی و چه هر هنر دیگری .»
نظر عیاری چیست؟
از آنجایی که یک سر این ماجرا متوجه کیانوش عیاری است با او گفتوگو کردیم و نظر او را درباره این حواشی جویا شدیم او در ابتدای صحبتش میگوید: «دو سال قبل از اینکه بخواهم فیلم کاناپه را بسازم با آقای جنتی (وزیر وقت فرهنگ و ارشاد) برای ساخته شدن این فیلم نشستی برگزار کردیم آقای جنتی همان زمان وقتی از قصد ساخته شدن فیلم کاناپه مطلع شد بسیار استقبال کرد و همان موقع اعلام کرد که حامی ساخته شدن این است. دو ماه بعد با آقای ایوبی رییس سازمان سینمایی وقت صحبت کردم ایشان هم به من گفت: «فیلم شما انقلابی در سینمای بعد از انقلاب است.» و به شدت از ساخته شدن این فیلم حمایت کرد. حتی خاطرم هست آن زمان به آقای ایوبی گفتم اگر ماجرای روسری خانمهای این فیلم لو برود با حمله جبهه دلواپس ممکن است بخشی از وام به فیلم کاناپه پرداخت نشود اما آقای ایوبی گفت تا زمانی که من در سازمان سینمایی هستم اجازه نمیدهم جلوی این وام گرفته شود ولی درنهایت دیدیم که ایشان از سازمان سینمایی رفت و حدود نیمی از وام هم به فیلم پرداخت نشد.»
آیا عیاری هم میتواند از بازیگران ایرانی غیرمسلمان استفاده کند؟
کیانوش عیاری در بخش دیگری از صحبتش به حواشی سریال روزهای ابدی جواد شمقدری اشاره میکند: «معتقدم آقای شمقدری از این فرصت پیشآمده به نحو احسن بهره برد و توانست خبرنگاران رسانههای خارجی را از نظر ظاهری شبیه خانمهای فرنگی نشان دهد. به هر حال این اقدام آقای شمقدری اگرچه ممکن است که تبعیضآمیز باشد اما گامی است رو به جلو برای پرداخته شدن به این معضل قدیمی سینمای ایران. او توانسته با شگرد استفاده از زنان خارجی و با هنرمندی خانمهای مسیحی و… داستان سریالش را روایت کند اما در هر حال این موضوع مرا به فکر وادار میکند و این پرسش در ذهنم شکل میگیرد که آیا از این پس من هم میتوانم از خانمهای بازیگر ایرانی غیر مسلمان در فیلمم استفاده کنم؟ البته که میدانم پاسخ اینگونه خواهد بود که آنها زنان نقش غیرایرانی را بازی میکنند. کارگردان فیلم تحسینبرانگیز کاناپه در ادامه این گفتوگو به صحبتهایش با جنتی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اشاره میکند: «من در جلسهای که با وزیر داشتم به او گفتم که سینمای ایران به عنوان یکی از راستگوترین سینماها در دنیا شناخته شده اما متاسفانه در قدم اول واقعیت را تحریف میکند. بسیاری از سینماگران و منتقدان خارجی وقتی فیلمهای ایرانی را میبینند با خودشان میگویند آیا واقعا زن در ایران جلوی محارم خود با روسری است؟ آنها با خود میگویند ظاهرا زنان ایرانی در خلوت خودشان هم روسری سرشان میکنند.»
امیدوارم عاقلانه مساله حجاب حل شود
عیاری در پایان میگوید: «به هر حال امیدوارم عاقلانه این مساله حجاب در سینما و تلویزیون ایران به نتیجه برسد معتقدم ما کاری که در کاناپه برای نشان دادن تصویر خانمها کردیم عقلاییترین و مشروعترین کار ممکن بود و هیچ ایرادی نداشت مگر اینکه به این فرضیه قائل باشیم که با نشان دادن این تصویر از زنان، مردان تحریک میشوند که آنهم برای من قابل توجیه نیست. این نکته را هم درنظر بگیرید که تاکنون آقایان بیات و صانعی طی استفتایی از نوع پوشش در این فیلم استقبال کردند و آن را تایید کردند. این حمایتهایی هم که از این فیلم صورت گرفته در جهت زدودن سوءتفاهمهای موجود است.»
نیازمند یک حرکت شجاعانه که در یادها بماند
با یک نگاه منصفانه هم اگر بخواهیم درباره این مناقشه اخیر قضاوتی داشته باشیم به نظر میرسد گامی که در سریال «روزهای ابدی» برداشته شده را باید به فال نیک گرفت تا راهی باز شود از این پس سینماگران بتوانند در فیلمها و سریالهایشان از شگرد کلاهگیس برای واقعی جلوه دادن سکانسها بهره ببرند اما آنچه در حال حاضر اهمیت دارد از محاق در آمدن فیلم کیانوش عیاری «کاناپه» است که تصمیم در این باره به نظر مستقیم سازمان سینمایی مربوط میشود. در همین راستا بد نیست به یادداشت کیوان کثیریان اشاره کنیم که او همین چند روز پیش نامه تندی را خطاب به رییس سازمان سینمایی درباره توقیف فیلم کاناپه در چند بند نوشت؛ در بخشهایی از این نامه آمده: «آقای انتظامی شما دکترای مدیریت دارید. گفتن این حرفها به شما زیره به کرمان بردن است. اما یک مدیر گاهی نیاز دارد لااقل یک نقطه مثبت برجسته در کارنامهاش داشته باشد که دوران او را با همان به یاد بیاورند. یک حرکت شجاعانه که در یادها بماند. اسلاف شما گاهی از این کارها کردهاند. در دوره شما که شاخهای اینستاگرامی اجازه فیلمسازی دارند، لااقل کاری کنید که کیانوش عیاریها در محاق توقیف نمانند. بگذارید در دوره شما امثال کیانوش عیاری هم چیزی گیرشان بیاید.»
بی اهمیت ترین مطلبی که میتونستید در حال حاضر بذارید همین بازی زرگری بیخود و بی معنی بود. سال ۹۲ئه مگه؟
مونده بود حضور میدان که برای به محاق نرفتن پژوهش های دیگه ست، جاشو واسه اصلاحاتی بازی باز کنه.