skip to Main Content
۹۰درصد آتش‌سوزی جنگل‌های ایران عمدی است
آتش‌سوزی جنگل‌های لبنان و سوریه
کیوسک

۹۰درصد آتش‌سوزی جنگل‌های ایران عمدی است

 

 

سال‌هاست جنگل‌های ایران دچار حریق می‌‌ِشوند و مسئولان این آتش‌سوزی‌ها را یک بلای طبیعی معرفی می‌کنند. اما تحقیقات اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید، ۱۰درصد آتش‌سوزی‌ها توسط عوامل طبیعی رخ داده و بیش از ۹۰درصد آتش‌سوزی‌ها عمدی و توسط عامل انسانی بوده است.

طی ۲۰ سال گذشته در ایران، به‌طور متوسط هر ساله به ویژه با فرارسیدن ماه‏‌های گرم، بیش از هزار فقره آتش‏‌سوزی صرفا در جنگل‌‏ها رخ داده و نزدیک به ۳۵۰۰ هکتار از عرصه‌‏های جنگلی در طعمه آتش‌‏سوزی گرفتار شده و بخشی از این عرصه‏‌ها نیز کاملاً از بین رفته‌‏اند.

تحقیقات مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد، تقریباً ۱۰ درصد آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع کشور توسط عوامل طبیعی مانند برخورد صاعقه و آذرخش و خودسوزی جنگل‏‌ها در اثر وزش بادهای گرم به وقوع می‌پیوندد ولی در بیش از ۹۰ درصد آتش‌‏سوزی‌‏ها عامل انسانی به صورت عمدی (ازجمله اختلافات محلی، تبدیل جنگل به مرتع به‏‌منظور تأمین علوفه بیشتر برای چرای دام، تهیه و فروش زغال به سوداگران به ویژه در جنگل‏‌های مناطق مرزی، گسترش اراضی کشاورزی هم‌جوار جنگل‏‌ها و مراتع توسط افراد سودجو یا یا به عبارت دیگر ایجاد آتش‌‏سوزی به‏‌منظور تصاحب زمین‏‌های منابع طبیعی و آتش‌زدن بقایای محصولات یا به اصطلاح پس‌‏چر مزارع در مجاور جنگل‌ها) و غیرعمدی (ازجمله سهل‌انگاری یا کم توجهی گردشگران، چوپانان، جنگل‌بانان، کشاورزان و در انجام اقدامات مخاطره آمیز مانند خاموش نکردن صحیح آتش، انداختن ته سیگار روشن در طبیعت، رها کردن زباله‌های پرخطر مانند بطری‏‌های شیشه‌ای و غیره) دخالت داشته است.

هرچند مسئولان دولتی همواره بر این تاکید داشته که «بی‌فرهنگی» مردم در کنار عوامل طبیعی مقصر اصلی آتش‌سوزی جنگل‌هاست اما یافته‌های مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید، غالب بودن نقش عامل انسانی در وقوع آتش‏‌سوزی‌‏ها نشان از این دارد که حاکمیت نتوانسته‌ در زمینه حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم وابسته به جنگل‌ها و مراتع، اقدامات اثرگذاری داشته باشد و برخوردهای متناقض دولت در بیرون راندن عشایر و ساکنان بومی جنگل‌ها در قالب طرح‌های تعادل دام و مرتع و قرق و در مقابل، واگذاری همان اراضی به سرمایه‌داران غیربومی در قالب بهره‌برداری از معدن، اعتماد روستاییان و عشایر محلی را به حاکمیت سلب کرده است. در حالی که اگر برنامه‌ریزی مناسبی از سوی حاکمیت برای رفع دغدغه‌های مردم محلی از لحاظ وضعیت معیشت و به نوعی گره‌دادن گذران زندگی به منابع طبیعی انجام شود و الگوهای اجتماع محور و مشارکتی جایگزین طرح‌های سودمحور دولتی شود، خود مردم محلی جلوتر از هر ارگانی از منابع طبیعی حفاظت خواهند کرد.

همچنین بخوانید:  گتوند علاج ندارد

 

This Post Has 0 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗