به دستور دولت، از ۱۵ تیر ماسک زدن در اماکن عمومی ایران اجباری است؛ البته بدون اینکه دولت ماسک را در اختیار مردم قرار دهد.
افزایش بیسابقه ابتلا به ویروس کرونا در ایران بالاخره دولت را از موضع انکار و کوچکشماری این بیماری همهگیر جهانی پایین آورد. دیروز حسن روحانی بالاخره پس از بیش از چهار ماه از شیوع بیماری کرونا با ماسک در انظار عمومی ظاهر شد. او همزمان از برنامههای دولت برای مقابله با شیوع این بیماری نیز پرده برداشت.
روحانی اعلام کرد که از امروز حضور کارکنان و مراجعین در ادارات دولتی، و حضور مردم در سیستم حمل و نقل عمومی و مکانهای عمومی بدون ماسک ممنوع است. او البته مثل همیشه از مردم خواست خودشان مراعات بیماری را بکنند. همزمان نیز تهدید کرد که برای پیگیری ماسک زدن مردم از ضابطین قضایی، نیروی انتظامی و مردم کمک خواهد گرفت.
اما مطابق معمول دولت روش مشهور وزیر بهداشت سابقش، «خودت بمال»، را در این موضوع نیز پی گرفته است. روحانی همه را مجبور و تهدید میکند که از ماسک استفاده کنند. اما برای دولت جز قانونگذاری در این میان هیچ نقشی قائل نیست؛ آنهم قانونی که حدود و ثغورش این چنین نامشخص است. او همزمان تهدید میکند که اگر کسی قوانینی که دولت وضع کرده و خودش برایش اقدامی نمیکند را رعایت نکند از قوه قهریه استفاده خواهد کرد. اما نقش خود دولت در این میان چیست؟
تصمیم به اجباری بودن ماسک در ادارات البته چیز جدیدی نیست. پیش از این هم بسیاری از ادارات دولتی در تهران مراجعان را بدون ماسک راه نمیدادند. این شرایط اوضاع عجیبی را در ورودی این ادارهها ایجاد میکرد و حتی منجر به همهمه و شلوغی ورودی ساختمانها هم میشد. معمولا یک مغازه، بوفه یا داروخانه در نزدیکی این سازمانها ماسک میفروخت. ماسکهای بیکیفیتی که مردم مجبور بودند با قیمت بیشتر بخرند برای اینکه از حق دسترسی به خدمات عمومی بهرهمند شوند.
بندهای متعددی از قانون اساسی ایران دولت را موظف میکند که بهداشت عمومی را برای شهروندان کشور تامین کند. در اصل سوم از وظیفه جمهوری اسلامی در رفع نابرابریهای بهداشتی حرف زده میشود. در اصل ۴۳ نیز تامین نیازهای اساسی حوزه بهداشت از وظایف دولت است.
از اینها که بگذریم دولت از ابتدای شروع کرونا، وظایفش در مورد کنترل بیماری کرونا را از گردن خود ساقط کرده و به دوش مردم انداخته است. دولتی که حاضر نیست هزینههای تعطیلی کشور را بپردازد از مردم میخواهد در خانههایشان بمانند. رئیسجمهوری که ۴ ماه در برابر ماسک زدن در انظار عمومی مقاومت میکند از مردم میخواهد در خروج از خانه ماسک بزنند. دولت البته این رویه را سالهاست در مورد بسیاری از وظایف عمومیاش در پیش گرفته است.
اما آیا دولت میتواند بدون فراهم کردن امکانات عمومی برای ماسک زدن آن را اجباری کند؟ آیا اجباری کردن تحصیل بدون فراهم آوردن امکان آموزش رایگان عمومی ممکن است؟ هرچند که دولت ایران سالهاست تلاش میکند چنین چیزی را ناممکن کند اما این به قیمت محرومیت بخشی از جامعه از این خدمات بدیهی عمومی تمام میشود.
اجباری شدن ماسک حتما به کنترل کرونا در کشور کمک میکند. آن هم در شرایطی که دولت حاضر نیست هیچ چیزی را تعطیل کند. اما برخلاف چیزی که دولت سعی میکند نشان دهد، موضوع اساسا مسالهای فرهنگی و مربوط به عادات و توجه مردم نیست. مساله دسترسی به اقلام بهداشتی مسالهای جدی است. دولت همانطور که وسایل واکسیناسیون رایگان عمومی را برای همگان فراهم میکند باید دسترسی عمومی به اقلام بهداشتی مورد نیاز برای مقابله با کرونا را نیز فراهم کند.
در روزهایی که ویروس کرونا به شدت جامعه ایران را تهدید میکند، آمار مرگ و میر در بالاترین حدود خود است، باز هم دولت از مردم میخواهد «خودشان بمالند». بعد هم تهدید میکند که اگر چنین نکنند با قوه قضائیه و پلیس و بسیج مجبورشان میکند این کار را بکنند. دولت همه این کارها و تهدیدها را میکند که کار سادهای را نکند: طبق وظایفش از بودجه عمومی و برای استفاده همگان ماسک توزیع کند. گذاشتن یک کارتن ماسک در ورودی ادارات دولتی و مترو و اتوبوس حتما خیلی سادهتر از گذاشتن یک پاسبان و ضابط قضایی است. هرچند که حکومت در ایران همواره دومی را به اولی ترجیح میدهد.