بیسلاح در جنگ با کرونا
آموزشیاش که به پایان رسید به دانشگاهی نظامی منتقل شد تا با سیستم پاسداری سربازی را ادامه دهد؛ ۲۴ ساعت پست دیوار و ۲۴ ساعت هم استراحت. او به همراه ۵۹ سرباز دیگر در ۲۴ ساعت پست، ۲ ساعت را با اسلحه به مراقبت از دیوار میپرداختند، دو ساعت خواب و دو ساعت هم استراحت در حالت نشسته و این چرخه تا پایان یک شبانهروز کامل ادامه مییافت. «آرمان» در یکی از همین شبها به خود لرزید، تبی را در بدن احساس کرد و درد استخوانهایش شروع شد اما از پیش به آنها گفته بودند که حرف از ویروس کرونا در پادگان به جایی نخواهد رسید. جوانی ۳۰ ساله یک روز را با همین درد ادامه داد تا اینکه در ۲۴ ساعت استراحت متوجه شد هیچ بویی را احساس نمیکند؛ کرونا در یکقدمی بود و ممکن بود سربازان بیشتری به این ویروس مبتلا شوند. آرمان در صبحگاه روز بعد دل را به دریا زد و از مشکوک بودن شرایط جسمی خود گفت. سربازان دیگر به روند عادی روزانه خود برگشتند اما برای آرمان روند سخت و طولانی مجوز گرفتن برای مراجعه به بیمارستان آغاز شد؛ او چند ساعت با فرماندهان خود کلنجار رفت تا در نهایت برگه معرفی به بیمارستان بعثت را گرفت. «افراد بیمار تا زمان رسیدن آمبولانس یا انتقال به مراکز درمانی، حتیالامکان در یک مکان جدا از سایرین نگه داشته شوند و در صورت نیاز از مرکز تماس ۱۹۰ راهنمایی و مشاوره دریافت کنند»؛ این جمله اگرچه یکی از اصول شیوهنامه ۱۴ صفحهای وزارت بهداشت درباره کنترل پادگانها در مقابله با کرونا است اما در عمل سربازان این روزها به شرایط دیگری دستوپنجه نرم میکنند. آرمان آن روز بالاخره از پادگان خارج شد و با دردی شدید در بدن با مترو عازم بیمارستان شد هرچند که حالا میگوید این اشتباه او را آزار میدهد: «الان میدانم چه اشتباه بزرگی بود که با مترو به بیمارستان رفتم اما واقعا هر چقدر اصرار کردم من را به بیمارستان منتقل نکردند.» پزشک بیمارستان نظامی بعثت، نتیجه سیتیاسکن را که دید کرونا را تایید کرد اما بیمارستان نظامی برای تایید مرخصی سختیهای خود را داشت. آرمان در نهایت برگه ۷۲ ساعت مرخصی را از بیمارستان دریافت کرد و با ویروسی در بدن این برگه را به پادگان تحویل داد تا با این مرخصی دوره قرنطینه خود را در خانه آغاز کند. روایت آرمان، سرگذشت سربازی در یکی از پادگانهای مجهز تهران و در دوران شیوع کرونا است و این در حالی است که در بسیاری از استانها و شهرهای دیگر حتی همین شرایط هم وجود ندارد و ازدحام پادگانها حالا به نگرانی اصلی سربازان و خانواده آنها تبدیل شده است.
سرگردان ترمینالها
بلاتکلیفی سربازان در دوره شیوع کرونا تنها به ترس از شیوع ویروس خلاصه نمیشود؛ روایت «احمد» از سرگردانی تعدادی از سربازان پس از پایان دوره آموزشی و معرفی به پادگانی دیگری برای آغاز دوره تازه حکایت دارد. او اواخر اسفند و درست در روزهایی که برخی تعطیلیها در ایران برای مقابله با کرونا آغاز شده بود، باید خود را به پادگانی در میرجاوه، شهری مرزی در استان سیستانوبلوچستان، معرفی میکرد. احمد به همراه چند نفر از همدورهایهایش از خراسان رضوی عازم زاهدان شد اما در این شهر ترمینال تعطیل شده بود و پلیس هم اجازه حرکت به هیچ اتوبوسی نمیداد. ساعتی بعد به این سربازان سرگردان خبر رسید که میرجاوه و چندین شهر دیگر به حالت قرنطینه درآمدهاند و هیچ مسافری حق ورود به این شهرها را ندارد. احمد و دوستانش اما سرباز بودند و غریب: «نه راه پیش بود و نه راه پس. با خانواده تماس گرفتیم و شرایط را گفتیم. آنها هم پیگیری کردند ولی هیچکس جوابگو نبود.» آنها در نهایت تصمیم گرفتند شب را در این شهر بگذرانند و فردا خود را به مرکزی نظامی در شهر زاهدان معرفی کنند تا برای آنها تصمیمگیری شود: «فردایش رفتیم و هیچکس جواب ما را نمیداد. میگفتند باید به همان پادگان معرفیشده مراجعه کنید و وقتی میگفتیم چطور تا میرجاوه برویم هیچ جوابی نداشتند. میگفتند مشکل خودتان است.» این سربازان در نهایت و با سختی فراوان و در شرایط تعطیلی پایانههای مسافربری به شهر خود بازگشتند تا در روزهای آینده راهی پیدا کنند. مشابه این سرگردانی در روزهای شیوع کرونا در ایران را سربازان یا خانوادههای دیگری هم بیان میکنند؛ روایتیهایی که فصل مشترک همه آنها بیبرنامگی مسئولان و نسنجیدن همه جزئیات یک تصمیم است.
ترس از کرونا در پادگانهای پرازدحام
«آرمان» که خود در دوران سربازی به ویروس کرونا مبتلا شده و حالا دوره نقاهت را پشت سر میگذراند، شیوع ویروس در پادگانها را امری محتمل میداند: «در پادگان وسایل مشترک زیاد استفاده میشود و هرچقدر هم که یک سرباز بخواهد بهداشت را رعایت کند نمیتوانند با خیال راحت مطمئن شود که ویروس نمیگیرد چون همه مثل زنجیر به هم وصلاند. ما روزها تلاش کردیم که با این بحث ویروس پتوها را بشویید اما بعد از روزها پیگیری سربازان درنهایت از ۶۰ پتو تنها ۸ مورد را شستند. این را برای مثال میگویم وگرنه ما باید اسلحه را مدام دستبهدست کنیم و کارهای مشترک زیاد دیگر که ممکن است ویروس یک سرباز را به کل پادگان منتقل کند.» علاوه بر این و آنطور که بعضی سربازان میگویند استفاده از ماسک و دستکش در ساعات اداری برخی پادگانها برای سربازان ممنوع است. «حسام» یکی از این سربازان است که میگوید توصیف شرایط این روزهای پادگان غیرممکن است: «من اتفاقا سرباز پادگانی در تهرانم که به هتل معروف است اما وضعیت بهداشت افتضاح است. وسایلی که استفاده میکنیم بسیار عمومی است آنهم در گروهانی که ۱۹۰ نفر زندگی میکنند و تختها چسبیده به هم است.» آنطور که حسام میگوید در ماه بهمن و پیش از اعلام رسمی ورود کرونا به ایران، استفاده از ماسک و دستکش در ساعات رسمی ممنوع بود و حتی اگر فردی با بیماری آنفولانزا از ماسک استفاده میشد تهدید به تنبیه میشد. او درباره ازدحام بالای پادگان هم میگوید: «برای حدود ۲۰۰ نفر ۸ مورد سرویس بهداشتی وجود دارد که این سرویسها را هم خود سربازان باید تمیز کنند. غیر از این، در پست از اسلحه مشترک استفاده میشود که الان همه میدانیم ویروس ممکن است ساعتها روی اسلحه زنده بماند.» حسام از فشار مضاعف روحی به سربازان این روزها مشغول خدمت هم میگوید: «ما میبینیم که همه سعی میکنند خود را قرنطینه کنند اما ما سربازان باید در شرایطی با ازدحام بالا کار نظامی انجام دهیم و حق اعتراض هم نداریم. دوستان زیادی را میشناسم که این ویروس را گرفتند.»
آنفولانزا یا کرونا؟
روایت سربازان دو دوره پایانی سال ۹۸ از سختیهای فراوان و ترس از شیوع ویروس کرونا حکایت دارد. «علی» فارغالتحصیل پزشکی است که در دوره اول اسفند و در روزهای انتشار رسمی خبر ورود کرونا به ایران، دوره آموزشی خود را به پایان رسانده است. او درباره دوره آموزشی از شیوع یک نوع آنفولانزای شدید در پادگان میگوید: «حدود دو ماه و نیم قبل بود. ما آموزشی بودیم که یه اپیدمی سرماخوردگی و آنفلوانزا تو پادگان ما اتفاق افتاد. همه بچهها مریض شدند. من اونجا پزشک بودم و شبانهروزی درگیر بیمار و شیوع. این اپیدمی از اینجا شروع شد که چند نفر از بچهها ویروس گرفتند و با وجود اینکه من هشدار دادم که باید ایزوله شوند و استراحت کنند اما فرماندهها گوش نمیدادند و در جواب من میگفتند دکتر ما خودمون دکتریم بشین سر جات. این مثال رو زدم که بگم متاسفانه ذهن و افکار کادریها اینطوریه که همه سربازا دارن فیلم بازی میکنند.» درباره این موج شیوع آنفولانزا در برخی پادگانها پیش از این بعضی مقامات نظامی هم اشارهای به موضوع داشتند. ناخدا غلامرضا رحیمیپور، رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیروهای مسلح اواسط اسفند پارسال دراینباره به رکنا گفته بود: «تا ۸ اسفند، حتی یک مورد مبتلا به کرونا ویروس در هیچ پادگان کشور نداشتیم. موارد مشکوک به کرونا در پادگانها بوده ولی با انجام تست، مشخص شده است که درگیر آنفولانزا شدهاند و خوشبختانه تست کرونا آنان منفی بوده است.» مشابه این اظهارات و تاکید بر مراقبت جدی پادگانهای ایران در مقابل کرونا را پیش از این مقامات نظامی دیگری هم بیان کردند هرچند که به نظر میآید با توجه به گستردگی ویروس کرونا در ایران حالا هیچ مکان پرازدحامی از گزند این ویروس در امان نیست.
سلام، چرا با این اوضاع، سربازی رو اختیاری نمی کنن؟ بخدا عده ای از جوانان توانایی روحی محیط نظامی را ندارند، افسردگی بین جوانان و بی انگیزگی و ناامیدی از آینده، نای سربازی برای جوانان باقی نگذاشته، یکبار برای همیشه سربازی را حرفه ای و داوطلبانه کنید و برای عده ای که توانایی روحی و جسمی سربازی را ندارند، سربازی را بفروشید، بخدا خانواده ها هم دعاگویتان خوهند شد.