«فقط سه درصد از روحانیون از انقلاب منتفع شدهاند»
یکی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی میگوید «۹۸ درصد روحانیون زیر خط فقر هستند و زندگی سختی دارند؛ در جامعه ایران علیه روحانیون تبلیغات منفی زیادی میشود، به طوری که برخی از مردم میگویند روحانیها انقلاب و کشور را به نفع خودشان مصادره کرده و همه جا هستند و تمام مزایا هم در اختیارشان قرار دارد. این در حالی است که آمار مربوط به حوزهها نشان میدهد حدودا ۹۸ درصد از روحانیون جزو طبقه ندار و زیر خط فقر هستند».
ابوالفضل شکوری توضیح داده «فقط حدود سه درصد از روحانیون از انقلاب منتفع شدهاند و بقیه به سختی امور خود را میگذرانند. حقوق یک روحانی- البته اگر در رتبه اول قرار داشته باشد- حداکثر ۶۰۰ هزار تومان است که معلوم است چقدر کم است. البته در ماههای محرم و رمضان در شهرها و بعضاً روستاها منبر میروند و مردم آنجا کمکهایی میکنند که اگر این هم نباشد روحانیون نابود میشوند. مردم فقط آخوندهایی را که مثلاً قاضی هستند یا در فلان نهاد نظامی یا نظارتی حضور دارند میبینند و همین باعث میشود قضاوت غلطی از درآمد و نوع زندگی روحانیون داشته باشند».
این روحانی اصلاحطلب افزوده «اینکه مردم شرایط روحانیونی که شاید در سیستم حکومتی راحتتر زندگی کنند را به کل روحانیها تعمیم میدهند، ظلم بزرگی است که بر اساس تبلیغات دشمن علیه این قشر اعمال میشود. به هر حال مردم با طلبهها و روحانیون حشر و نشری ندارند و در حالی این حرفها را میزنند که اغلب روحانیون مستاجر هستند و زن و بچهشان را با موتوری قراضه به اینطرف و آنطرف میبرند و با نماز و روزه استیجاری امرار معاش میکنند».
شکوری خواستار «بازسازی ذهنیت جامعه درباره روحانیها» شده است.
آقای شکوری لطف کنند و بفرمایند که این ۳ درصد از روحانیون چند نفر را شامل می شوند .
ذهنیت جامعه در پایین محصول و بازتاب عینیت سرکوب و چپاول در بالاستژ
شکوری مثل هر اصلاح طلب حکومتی دیگری حق طلبکاری از مردم و جامعه را ندارد. زیرا بدهی اش به مردم و جامعه را نپرداخته است.
من با شغل مذهبی این گروه از جامعه مخالف نیستم ولی با فریبکاری و استفاده از لباسی که احتمالا پیامبر اسلام در ۱۵۰۰سال پیش می پوشیده مخالفم. لباس آن دوره از تاریخ و جامعه خاص عربستان چه ربطی به علوم دینی دارد؟ هیچ یک از جنبه های علمی(تاریخ) و مذهبی(فقهی) و هنری(روضه خوانی) این لباس را ایجاب نمی کنند.
آیا روحانیون به اصطلاح زیر خط فقر اگر جنایتی بکنند، مثل بقیه مردم محاکمه می شوند یا آنها را به دادگاه ویژه روحانیت می برند؟
این تفاوت و تبعیض بین این گروه از جامعه کنونی با دیگر بخشهای جامعه منشأ فساد همه روحانیون و ازجمله آخوندهای وقیح و طلبکاری از نوع شکوری است. کدام روحانی با این دادگاه ویژه روحانیت مخالفت کرده است؟ ابوالفضل شکوری کجا این دادگاه ویژه را نقد کرده و خودش بگوید اگر خلافی کرد تمایل دارد در کجا و توسط چه کسانی محاکمه شود؟
شکوری چرا آمار نمی دهد که دقیقا چند نفر از روحانیون درگیر اعمال حاکمیت هستند؟ اعم از رسمی و غیر رسمی!
انبوه روحانیونی که منشأ فسادها و جنایتها بوده اند و اکنون حفاظت می شوند و از امکانات ویژه مادی برخوردارند، چه کسانی هستند؟ شکوری همه را به نام و نشان می داند ولی افشا نمی کند. چون خودش یکی از آنهاست.
شکوری واقعا نمی فهمد که خودش بخشی از این حاکمیت و دستگاه سرکوب آن است؟ آیا در ارتش این حکومت و نیروی انتظامی و حتی سپاه آن افرادی و اقشاری نداریم که فقیرند؟ ولی وظیفه ارگانیک آنها حفظ این حکومت است. روحانیون بیش از دیگران درگیر حفظ این حاکمیت و در شمار آمران و عاملان(توأمان) جنایتهای ۴۰ساله بوده و هستند.
اگر ابوالفضل شکوری خودش را اصلاح طلب می داند، باید روشن باشد که اصلاح طلبان حکومتی، بی ریشه ترین و فاسدترین بخش حاکمیت هستند و بیش از هر بخش دیگری دارند از رانت شرکت در جنایتها و کشتارهای دهه۶۰ بهره می برند و در پلیدیهای ایران کنونی بیش از دیگران شریک و سهیم و بلکه بنیانگذارند. هدف شکوری از این حرفها حفظ همین حکومت است ولی با سیادت جناح فریبکار و چپاولگری به نام اصلاح طلبان.
اگر شکوری و هر روحانی دیگری می خواهد جامعه طور دیگری به آنها نگاه کند، راه ساده یی دارد، جنایتهای ۴۰ساله در جمهوری اسلامی را بشمارند و آمران و عاملان آنها را معرفی و از مردم ایران پوزش بخواهند و نقش خودشان را ازجمله در فریبکاریهای آخوندی به نام سید محمد خاتمی هم روی دایره بریزند تا جامعه قضاوت کند.
روحانیون اگر می خواهند نگاه جامعه نسبت به آنها تغییر کند، راه حل ساده و روشنی در مقابل دارند.
– از آن جا که دانش مذهبی هیچ ربطی به لباس ندارد و این لباس اسباب فریب و تحمیق عقب مانده ترین اقشار جامعه است.
لازم است مثل بسیاری روحانیون کلیمی و مسیحی، آنها هم به عنوان روحانیون مسلمان شغل مشخصی اختیار کنند و از امتیازات قرون وسطایی چشم بپوشند.
– جنبشی به راه بیندازند که خواسته اولش، تصحیح وضعیت خودشان باشد و مثلا به معلمان و استادان علوم دینی تبدیل شوند.
– از دانش مذهبی خود هر جا می توانند استفاده کنند ولی شغل دومشان باشد.
– به جای مفتخوری و روضه خوانی در محرم و صفر و ماه رمضان کار کنند.
– حتی در یک نامه سرگشاده از وزارت ارشاد همین حکومت بخواهند که اگر به بازیگران سینما و خوانندگان موسیقی حقوق می دهند، به روحانیون هم حقوق بدهند چون آنها هم کار مشابهی انجام می دهند. یعنی نقش مذهبی بازی می کنند و آواز مذهبی می خوانند.
مگر در یک نمایش مشخص، هر بازیگر سینما در هر نقشی می تواند لباس متناسب آن نقش را بپوشد و هیچ ایرادی روا نیست.
اما به طور شبانه روزی فریبکار بودن را به صورت یک شغل و کاراکتر رسمیت دادن، هیچ معنایی ندارد، جز تلاش آگاهانه برای استمرار این فریبکاری.