فتح ترکیه پشت حصار استانبول
استانبول، بزرگترین و مهمترین شهر ترکیه، برای تکرار انتخابات شهری حاضر میشود. حمید ابراهیمزاده به اهمیت این انتخابات و وضعیت نیروهای سیاسی درگیر میپردازد.
نسیم مداومی که از کوچه پسکوچههای استانبول میگذرد، از گرمای این شهر کم نمیکند. رقص دائم پردهها بادی است که تنها گرمای مرطوب دریا را به خانهها روانه میکند. امیدی برای وزش باد مخالف نیست، این همان چیزی است که خیلیها در استانبول و شاید هم تمام ترکیه احساس میکنند. شهری که در تاریخ بارها حصارهایش در برابر مهاجمان فرو ریخته، نامهای زیادی به خود دیده و به یکی از مرواریدهای درخشان تمدن بشر تبدیل شده، این روزها مانند هوای گرم و مرطوبش بازهم دیگی جوشان از اتفاقاتی است که سرنوشت یک ملت را تغییر خواهد داد.
استانبول پیری که قرنهاست بر تاب به آرامی در حرکت قارهها نشسته در دنیای مدرن اغلب به کارناوال میلیونهای توریست سرخوش و بیقیدی عادت دارد که مبهوت زیبایی طبیعی، قدمت باستانی و روح سرکش این شهر میشوند. اما حالا فقط چند روز به انتخابات شهرداری در استانبول در این شهر کارناوالهای سیاسی در هر گوشه هر برپاست. دو گروه عمده حامیان دولت و مخالفانش تلاش دارند نبض تپنده ترکیه را از چنگ رقیب دور نگاه دارند.
چادرهای انتخاباتی رنگارنگ با پرچمهای احزاب مختلف که پر از صدای موسیقیهای پرشوری در وصف شکستناپذیری اراده مردماند در تمام شهر دیده میشوند. در میان این گوناگونی اما دو نامزد جدیتر و مطمئنتر از بقیه رقبا روزهای منتهی به انتخابات را پشت سر میگذراند.
بینالی ییلدیریم از حزب عدالت و توسعه و اکرم ایمامائلو از حزب جمهوریخواه خلق ترکیه در انتخابات یک ماه پیش دوشادوش هم پیش رفتند و در نهایت این ایمامائلو بود که پیروز انتخابات شد. اما در یک کشاکش حقوقی در نهایت شورای عالی انتخابات ترکیه رای به برگزاری دوباره انتخابات داد. موضوعی که با مخالفت شدید حزب جمهویخواه خلق ترکیه (CHP) مواجه شد اما در نهایت آنها نتوانستند کاری از پیش ببرند و حالا باید بار دیگر در برابر رقیبشان صفآرایی کنند.
بینالی ییلدریم از حزب عدالت و توسعه (AKP) از حمایت مستقیم رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و رهبر این حزب برخوردار است. جدالهای لفظی او با ایمامائلو و کمال کیلیچدار ائلو، رهبر حزب جمهوریخواه خلق ترکیه در هفتههای گذشته با شدت در رسانههای ترکیه در جریان است. در این شرایط حامیان آقای ایمامائلو انتظار دارند شکست ییلدیریم در استانبول فرایندی را شروع کند که به حکومت ۱۵ ساله حزب عدالت و توسعه بر این کشور پایان دهد.
رجب طیب اردوغان هم بر حساسیت این انتخابات واقف است. استانبول نه فقط برای مردم بیرون از ترکیه که برای مردم ترکیه هم نماد این کشور است. نبض تپنده اقتصاد، سیاست و تغییرات فرهنگی در کشوری که جدال بزرگی بین ارزشهای سکولار با ارزشهای سنتی در آن برقرار است.
سکولارهای مدرن ترکیه تلاش دارند به هر ترتیبی به حکومت اردوغان پایان دهند. احزاب چپ و سکولار ترکیه در سالهای گذشته هرکدام به تنهایی تلاش داشتند اردوغان را از قدرت به زیر بکشند اما در انتخابات اخیر برخی احزاب کرد و چپهای میانه از نامزدهای حزب جمهوریخواه خلق ترکیه در انتخابات شهرداریها حمایت کردند که همین باعث پیروزی آنها در شهرهای بزرگی مانند آنکارا، ازمیر و آنتالیا شد.
آنها کاهش رشد اقتصادی ترکیه و ناموفقبودن برنامههای اقتصادی دولت در سالهای اخیر را فرصتی برای بیرون رفتن از دایره «خطر اردوغان» میدانند. خطری که به نظر آنها نه فقط ارزشهای دموکراتیک در ترکیه را به نابودی کشانده بلکه این کشور را به راه کشورهایی خواهد برد که در آنها استبداد با ابزارهای سیاسی و اقتصادی توانسته تمام آزادیهای مشروع مردم را قبضه کند.
حالا در این شرایط دیگر بحث درباره چگونگی رسیدن ترکیه به شرایط امروز چندان مهم نیست اما چگونگی خروج از این بحران به مسئلهای بزرگ تبدیل شده است. اردوغان و حامیانش به سادگی حاضر به پذیرش شکست یا افول قدرتشان نیستند. برگزاری دوباره انتخابات استانبول یکی از نشانههای آن است اما از طرفی مخالفان آقای اردوغان هم چارهای جز پیروزی پیشرو ندارند. برای آنها شکست حزب عدالت و توسعه در استانبول شروعی بر پایان دوران زمامداری اردوغان خواهد بود. مخالفان رادیکالتر او از همین امروز تصور روزی را دارند که دوره ریاست جمهوری او به پایان خواهد رسد. در برنامه برخی از آنها حتی برگزاری دادگاهی رسمی برای رسیدگی به «فساد و جنایتهای» او هم گنجانده شده است.
در مقابل موافقان آقای اردوغان او را در جایگاهی همتزار آتاتورک قرار میدهند، کسی که ترکیه جدیدتری را بنا نهاد. بنا نهادن ترکیه جدید از زمان آتاتورک و بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی به عنوان یک واقعیت تاریخی در کتابهای تحصیلی ترکیه تدریس میشود اما رجب طیب اردوغان خیلی از این موضوع راضی نیست. او میخواهد نامش در کنار آتاتورک به عنوان سازنده «ترکیه جدیدتر» شناخته شود. آرزویی که حالا با شکستهای پی در پی در انتخابات به کابوسی تمامعیار تبدیل شده است.
اردوغان که حمایت اغلب مذهبیهای ترکیه را در کنار خود دارد در بیش از یک دهه حکمرانی خود بر این کشور توانسته بود عده زیادی از سکولارها را هم با تاکید بر ملیگرایی ترکی و بازگشت شکوه سلجوقی بر این کشور با خود همراه کند. ساخت بناهای باشکوه و بزرگ یکی از نمودهای این تمایل بیامان برای بازگشت به شکوه گذشته است. ساخت بزرگترین فرودگاه جهان در استانبول، ساخت یکی از بزرگترین مساجد دنیا بر فراز تپههاش مشرف بر این شهر و همچنین ساخت کاخ بزرگ و عظیم ریاستجمهوری در آنکارا فقط نمونههایی از این رویاپردازیهای اردوغان برای کشوری است که حالا با رکود اقتصادی دست و پنجه نرم میکند.
اما این شکوه به ظاهر شکستناپذیر به سرعت شروع به فروپاشی کرد. اشتهای سیریناپذیر اردوغان برای قدرت، تغییر ساختارهای دموکراتیک کشور به نفع قدرت خود، به حاشیهراندن و محبوسکردن مخالفانش و در نهایت رویارویی عریان با نیمی از جامعه کشور و تلاش برای رو در رو کردن مردم با یکدیگر در دل بسیاری از مردم هراس ایجاد کرد.
اردوغان با دستهای خود یکی دیگر از دستاورهایش را که پایه محکم قدرتش محسوب میشد ویران کرد. اقتصاد پویای ترکیه که رشد چشمگیری داشت ناگهان ازهم پاشید. کاهش ارزش لیر به یکسوم در تقریبا یک سال بخشی دیگر از حامیان او را هم ناامید و سرخورده کرد. مخالفان فساد گسترده در دستگاه حکومت اردوغان، واگذاری پروژههای بزرگ به نزدیکان دولت، خصوصیسازی بیمحابا و واگذاری صنایع ملی به خارجیها، دستکاری دولت در بازار مسکن و ارز و سیاستهای تهاجمی خارجی رئیس جمهور ترکیه را از دلایل مشکلات اقتصادی در این کشور میدانند.
نمودهای عینی این انتقادها در حوزههای سیاسی و اقتصادی را میتوان در اتفاقهایی مانند افزایش فشار بر فعالان اجتماعی و سیاسی، استفاده ابزاری از کودتای ناموفق سه سال پیش برای اخراج منتقدان دولت از دستگاههای دولتی، محدودیت بیشتر بر رسانهها، درگیری بیشتر با کردها، سیاستهای ناموفق دولت ترکیه در بحران سوریه و عقبنشینیهای پی در پی از مواضعش در رویارویی با آمریکا، روسیه و اسرائیل مشاهده کرد.
اردوغان حالا نه یک رهبر کاریزماتیک با ابهت که رئیسجمهوری با قدرتی متزلزل و ناپایدار است. او و حزبی که آن را رهبری میکند برای از دستندادن قدرت به هر ریسمانی چنگ میزنند. حزب عدالت و توسعه بعد از شکست در انتخابات اول شهرداری استانبول حالا برای دور بعدی به شعارهای عجیبی روی آورده که مضحکه بسیاری از مردم شده است. پرداخت هشت هزار لیر (معادل تقریا ۱۴۰۰ دلار) به عنوان وام ازدواج، ۱۰ گیگابایت اینترنت به جوانان، وعده تولید ۵۰۰هزار شغل در استانبول، رایگانکردن گذر موتورسیکلتها از پلها و شعارهای جوانپسند اینچنینی نشان از نگرانی این حزب دارد.
اما این فقط مخالفان اردوغان نیستند که از وضعیت کشور نگرانند. حامیان سنتگرای حزب عدالت و توسعه هم نگرانیهای خاص خود را دارند. آنها سکولارها را به نادیدهگرفتن فقر و نخبهگرایی متهم میکنند. محافظهکاران استانبول که نماینده بخش بزرگی از جامعه ترکیهاند از نادیدهگرفتهشدن ارزشهای دینی، گسترش ارزشهای سکولار و رویکار آمدن دوباره نیروهای لیبرال هراس دارند. آنها در شرایطی که وضعیت اقتصادی ترکیه رو به زوال میرود ترجیح میدهند همچنان به امید نگاهداشت ارزشهای دینی در مقابل سکولارهای بیدین به نمایندگان حزب عدالت و توسعه رای دهند. در این میان استفاده از فقر همچنان مهمترین ابزاری است که حزب عدالت و توسعه بر آن تمرکز کرده است. استفاده از شعارهای عامهپسند در مقابل شعارهای آلترناتیو رقیب امید پیروزی را برای این حزب زنده نگاه داشته است.
پیروزی در استانبول موضوعی حیثیتی برای هر دو طرف این رقابت شده است. حزب حاکم از دستدادن این شهر را به نوعی از دسترفتن ترکیه میداند. مخالفان هم از همین امروز پیروزی ایمامائلو را قطعی میدانند و مطمئنند که اگر نتیجهای غیر از این اعلام شود دستکاری در انتخابات انجام گرفته است. آنها که مخالفان سفت و سخت اردوغانند از همین حالا برای رفتن به خیابانها در صورت اعلام نتایج خلاف دلخواهشان آمادهاند.
زبانههای آتش دوپارچهکردن مردم کشور که روزگاری اردوغان با دمیدن بر آن به پیروزی رسید حالا دامن خود او را گرفته است. او دیگر نه اعتبار گذشته را نزد حامیانش دارد و نه مخالفانش به جدیت او به عنوان رئیس جمهور در پاسداری از دموکراسی و قانون اساسی اعتماد دارند. نتایج انتخابات استانبول نه فقط در آینده که همین امروز میتواند زمینهساز یک بحران در ترکیه باشد. حصارهای استانبول بارها در مقابل دشمنان خارجی فروریخت اما این شهر همچنان پابرجا ماند، حالا سیاستمداران ترکیه و برای فتح دوباره این کشور باید از حصارهای بلند این شهر بگذرند.