۷۰ درصد از نقدینگی کشور در دولت «تدبیر و امید» خلق شده است
حسین راغفر و احسان سلطانی در نهمین گزارش اقتصادی خود میگویند «۷۰ درصد از نقدینگی کشور در دوران ریاست حسن روحانی بر دولت ایجاد شده و به ۱۶۴۷ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ همچنین از زمان آغاز به کار بانکهای خصوصی در سال ۱۳۸۱ تاکنون، بدهی بانکها به بانک مرکزی ۶۶ برابر شده است». این دو اقتصاددان «سیاستگذاریها و اقدامات بانک مرکزی در پشتیبانی از بانکهای خصوصی، و در نتیجه عملکرد بانکهای خصوصی» را عامل اصلی خلق نقدینگی و بحران نظام بانکی دانستهاند.
راغفر و سلطانی پرسیدهاند «چرا رئیس کل بانک مرکزی از اختیارات خود برای عزل روسای بانکهای متخلّف استفاده نمیکند؟ بر اساس دادههای بانک مرکزی، در مهر ۱۳۹۷، بانکهای خصوصی ۸۴۰۰ میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کردهاند که منجر به ایجاد ۶۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی طی این ماه شده است. به عبارتی طی مدت فقط یک ماه بانکهای خصوصی به ازای هر نفر جمعیت بالغ کشور یک میلیون تومان نقدینگی ایجاد کردهاند.
آنها سیاستهای رئیس جدید بانک مرکزی را استمرار سیاستهای پنج سال گذشته توصیف کردهاند؛ «حلقه مشاورانی که ایشان را در بانک مرکزی همراهی میکنند، از همان طیف (همراه با رئیس بانک مرکزی سابق) هستند که پس از شروع به کار دولت یازدهم با سیاستگذاری، پشتیبانی و انجام اقداماتی مانند «استقراض دولت، افزایش نرخ بهرهها، کاهش نرخ سپرده قانونی و حمایتهای آشکار و نهان از استمرار فعالیت بانکهای خصوصی ورشکسته»، موجب شدند که خلق دو-سوم نقدینگی کشور رقم بخورد و بحران ناترازی بانکها تشدید شود». راغفر و سلطانی معتقدند «این افراد و نحلههای پشتیبان آنها صلاحیت و توان فکری یا اجرایی انجام اصلاحات ساختاری لازم را ندارند».
این دو اقتصاددان عملکرد بانکهای خصوصی را «مخرب و پرفساد» توصیف کرده و گفتهاند «بار حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان منابع مالی از دست رفته توسط این بانکها به دولت و مردم منتقل شده است». آنها پرسیدهاند «چه اراده و قدرتی در پشت صحنه قرار دارد که مانع از اصلاح ساختاری نظام بانکی میشود؟»؛ «پاسخ را باید در منافعی جستجو کرد که از قدرت و فسادِ خلقِ پول و مداخله مالی در اقتصاد کلان حاصل ذینفعان میشود. بانکهای خصوصی که نقش زهکشی منابع مالی کشور به جیب اصحاب قدرت- ثروت را ایفاء میکنند، مهمترین جنبه اقتصاد شبهدولتی و پدیده تسخیرشدگی دولت را در اقتصاد ایران به نمایش گذاشتهاند. طبیعی است که در چنین شرایطی دستگاههای عمومی یا دست به آمارسازی و دادن اطلاعات غیرواقعی میزنند و یا آمارها را مخفی میکنند. نمونه آخر آنها همین آمار تورم آذر ماه است که حتی اگر اعلان شود مردم آن را نمیپذیرند چون اقلامی به مراتب بالاتر در زندگی خود را حس میکنند، اما اختفای آن برای مخفی کردن سیاستهایی است که مسئول نابسامانیهای کنونی است».