اعتراضات کارگری؛ در گسست و پیوست اعتراضات دی ماه
کارگران قبل و بعد از دی ماه ۱۳۹۶، اعتراضهای خود را در شکلهای متعدد مانند تجمع، راهپیمایی، اعتصاب، بیانیه و نامه اعتراضی نشان دادند. سوال یادداشت پیش رو این است که چه تفاوت معناداری میان اعتراضات کارگران قبل و بعد از دی ماه ایجاد شده است؟
اعتراضات دی ماه تصویری کلی به ما ارائه میدهد؛ تصویری از اعتراضهایی که در نهایت شکل و شمایل واحدی پیدا نکرده اما بهصورت تشکلنیافته و حول مطالبات عمدتا معیشتی و البته همراه با شعارهای سیاسی پیش رفته است.
اعتراضات کارگری پیش، همزمان و پس از اعتراضات دی ماه تا اکنون بهشکل تصاعدی ادامه داشته است. بنابراین برای یافتن پاسخ به این سوال که اعتراضهای کارگران چه تفاوتهایی با اعتراضهای قبل و بعد دی ماه داشته است، باید بر ویژگیهای اعتراضات کارگری سال ۹۶ و ۹۷ بیشتر تامل کرد.
در سطح اول؛ تفاوت اصلی اعتراضات کارگری (قبل و بعد دی ماه) با مجموعه اعتراضات دی ماه را میتوان این دانست که اعتراضات کارگران واجد شکل و ریخت بوده، در حالیکه نمیتوان در نهایت ریختشناسی واحدی از مجموعه اعتراضات دی ماه ارائه کرد. این همان محل «گسست» است.
در سطح دوم؛ اعتراضات کارگران قبل و بعد از دی ماه تفاوتهایی در شکل و ریخت پیدا کرده که همین تفاوتها نشان میدهد، پیوندی متقابل از جنس تاثیر و تاثر بین اعتراضات کارگری با اعتراضات دی ماه وجود داشته و این محل «پیوست» بین اعتراضات کارگری و اعتراضات دی ماه است.
در عینحال که اعتراضات دی ماه از نظر ریختشناسی به تیپهای متکثری از اعتراضکنندگان وصل شده و شعارهای متعددی از دل این اعتراضات شنیده شد اما واجد دو نکته است و هردو نکته با هم ارتباط پیدا میکنند. نکته اول اینکه؛ در اعتراضات دی ماه برخلاف اعتراضات ۷۸ و ۸۸ شعارها این بار به سمت «گرانی»، «فقر» و «بیکاری» سوق داشته و به جهت تیپ معترضان، نیروهای سیاسی اصلاحطلب در این اعتراضات حضور فعال نداشتهاند.
در اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در برخی سطوح، با طرح برخی شعارهای سیاسی و با اعلام همراهی دانشگاهها بهویژه دانشگاه تهران با اعتراضات دی ماه، مساله از سطح اول یعنی «معیشتی» خارج شده و تا اندازهای به سطح ایده «سیاسی» کشیده شد. با وجود اینکه ایده شیوه حکمرانی نزد بسیاری از اعتراضکنندگان دی ماه در خیابانها بهشکل خام و بهصورت نفی شیوه موجود حکمرانی اظهار شده، اما به هرحال در این موارد شعارهای اعتراضکنندگان از سطح مطالبات معیشتی، فراتر رفته و به مطالبات حکمرانی منتقل شده است.
بدینترتیب، میتوان گفت؛ در مجموع اعتراضات کارگری در یک سال قبل از دی ماه غالبا حول محور «شرایط کار» (بهصورت اعم و اخص) بوده، اما همین اعتراضات از جهت اینکه واجد ویژگیهای طبقاتی بوده شکل و ریخت واحدی داشته و حول مطالبات مشخصتری شکل گرفته بود، با شکل و ریختی متجانس، واجد عنصر «پیشروی» شد.
آنچه بهعنوان ویژگی اعتراضات کارگری بعد از دی ماه میتوان بر آن تاکید کرد، تغییر شکل اعتراضات کارگری در برخی کارگاههای مهم و با سابقه اعتراض مثل «هفتتپه» و «فولاد ملی اهواز» از شکل «تدافعی» به شکل «تهاجمی» است.
اعتراضات کارگری هم بر اعتراضات دی ماه تاثیر گذاشته و هم از اعتراضات دی ماه تاثیر پذیرفته است. بنابراین وقتی از تاثیر و تاثر حرف میزنیم بدین معناست که اعتراضات دی ماه و اعتراضات کارگری صرفا بهصورت موازی و غیرمحرک هم مسیر نشده و اتفاقا بر یکدیگر تاثیرگذارده و بهصورت کنش متقابل بر پیشروی یکدیگر فشار بیاورد. از همین جهت؛ واجد «زمینههای مشترک» بودن، برای تحلیل «نقاط پیوست» اعتراضات کارگری و اعتراضات دی ماه کفایت نمیکند.
اما چه تاثیری بر یکدیگر گذاردهاند؟ اعتراضات کارگری تاثیری که بر اعتراضات دی ماه گذاشت، همان واجد اهمیت کردن ویژگی معیشتی مطالبات در اعتراضات دی ماه بود. اعتراضات متعدد کارگران حول معوقات دستمزدی بهعنوان یکی از واسطههای اعتراضی در بستر وضعیت هولناک معیشتی تودههای مردم در سال ۹۶، بر جهت معیشتی اعتراضات دی ماه تاثیرگذار بوده است. بهنحوی که بخش اعظم اعتراضات دی ماه را میتوان از سویی ادامه آن بخش از اعتراضات نیروهای مزدبگیر حول قسمتی از مساله مُزد یعنی «معیشت» دانست.
بهواسطه گرهخوردن مسائل معیشتی به شعارهای سیاسی در اعتراضات دی ماه، اعتراضات کارگران نیز از حالت «تدافعی» صنفی به «تهاجمی» سیاسی تغییر شکل پیدا کرده و بهنوعی از مساله «شرایط کار» به مساله «حکمرانی کارگاه» ارتقا پیدا کرده است. به زبان سادهتر؛ امروز اعتراضات کارگری در بخشهای مهمی از «معیشتی-صنفی» به «سیاسی-اجتماعی» تغییر یافته است. این تغییر تماما متاثر از اعتراضات دی ماه نبوده اما در بخشی از شعارها و ایدهها توجه به عدم امکان اصلاحات ساختاری در کارگاه به سمت مطالبات بنیادیتر در محیط کار پیش رفته است. و ازین جهت بیتاثیر از محتوای سیاسی اعتراضات دی ماه نبوده است.
هرچند این تغییر با تفاوتهای کم و زیاد در کارگاههای متعدد حاکم بوده و سیر منسجم و یکسانی را طی نکرده است، اما در کارگاههایی که اعتراضات کارگری پیش از دی ماه نیز در آنان وجود داشته یا پتانسیل آن موجود بوده، بعد از دی محتوای اعتراضات از «دستمزد» و «شرایط کار» به «خصوصیسازی» و «اداره کارگاه» تغییر پیدا کرده است. این تغییر در برخی کارگاههای بزرگ مثل کشت و صنعت هفت تپه و فولاد ملی اهواز حتی به سمت ایده «شورای مستقل کارگری» بهعنوان آلترناتیو پیگیری شده است.
در کشت و صنعت هفتتپه شوش یا شرکت فولاد ملی اهواز، ایده شوراهای مستقل کارگری مطرح شده و روزهای متمادی در اعتصابات کارگاهی و خیابانی کارگران بهعنوان مطالبه مهم مطرح گردیده است. اعتصاب نیشکر هفته با شعار محوری «دولتی شدن هفت تپه» و «اداره شورایی» این روند تغییر از حالت تدافعی به تهاجمی را ترسیم کرده است. در این کارگاهها وسعت جغرافیایی محل تجمع اعتراضکنندگان از کارگاه خارج و به اعتراض در مقابل نهادهایی که «اداره شهر» را برعهده دارند، کشیده شد. نهادهای ادارهکننده شهر مثل فرمانداری، نماز جمعه و دادگستری.
با اینحال تفاوتهایی در حد همین کارگاهها در یک استان پر از بحران کاری مثل خوزستان وجود دارد که تحلیل نهایی درباره «موانع و دشواریهای اتحاد طبقه کارگر» را قابل تامل میکند. بهعنوان مثال در کشت و صنعت هفتتپه بهدلیل ویژگیهای خودِ کارگاه و کارگران و نوع محصول، اعتصاب زمینه بالایی در قطع یا اخلال در شریانهای هیچ بخش مهمی از تولید کشور را تا به حال نداشته اما اعتراضات کارگران فولاد ملی اهواز بهواسطه نوع تولید، نحوه فروش محصول و اهمیت استراتژیک کالا برای مجموعه دولت، این پتانسیل را دارد که منجر به نگرانی صاحبان این صنعت شود. از جهت نگرانی کارفرمایان از اعتصاب، باید گفت با تعطیلی نیشکر هفت تپه شاید بخش حتی بزرگی از بخش خصوصی در خوزستان یا کشور متضرر گردد اما به تولید استان و کشور لطمهای وارد نخواهد شد. اما در همان استان خوزستان، فولاد ملی اهواز به واسطه نوع تولید و اهمیت استراتژیکش زمینه بیشتری برای ایجاد نگرانی در صنعت استان یا کشور دارد.
با همه تفاوتهایی که کارگاهها دارند، بارها اتحادِ کارگران هفت تپه و فولاد ملی در اعتصابات فریاد زده شده و تلاش جهت حفظ همبستگی کارگران در مقابل سیاستگذاریهای متحدانه دولت و کارفرمایان در اجرای «خصوصیسازی»، یک قدم به جلو بوده و تضمین نتیجهبخش بودن مقاومت متحدانه را در آینده افزایش میدهد. این خود یک پیروزی برای اعتصابکنندگان است.