بازطراحی دانشگاههای آینده بر اساس تحقیقات بینرشتهای
در دنیایی که تحقیقات بین رشتهای بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است، تقسیمکردن دانشگاهها به دپارتمانهای آکادمیک و دانشکدهها نه تنها فایدهای ندارد بلکه باعث ایجاد محدودیت میشود.
محیط دانشگاهها اغلب به دانشکدهها عادت کرده است. این دانشکدهها به افرادی که در رشتههای مختلف تحصیل کردهاند هویت میدهند و به عنوان خانه فیزیکی آنها محسوب میشوند. اما این ساختمانهای یکسویه، راه را بر سیر تکامل دانشگاهها میبندند.
دانشکدهها کار را برای دانشگاهیانی سختتر میکنند که در تلاش برای پیداکردن خانههای جدیدی برای ایدههایند که در ساختار هیچ رشتهای قرار نمیگیرند. دانشجویان هم در این میان بازنده میشوند.
رقابت بین دانشکدهها هم مدت طولانی است که به عنوان یک مشکل در موسسات آموزش عالی شناخته میشوند. این رقابتها و نظام بوروکراسی و اداری میتواند تاثیر منفی بر نوآوریها و خلاقیت داشته باشد. این ساختار بیشتر به درد جداسازی میخورد تا به هم پیوستن و همکاری کردن.
در برخی دانشگاههای جهان مانند دانشگاه اسسکس یک مرکز مطالعات بین رشتهای تاسیس شده که دانشجویان میتوانند واحدهایی بین رشتههای انسانی و جامعهشناسی را انتخاب کنند و با محتویات دپارتمانهای مختلفی سروکار داشته باشند.
در دانشکده حقوق و مدیریت دانشگاه بردفورد هم این موضوع آغاز شده است. آنها محدودیتها و مرزهای بین دپارتمانهای مختلف را برداشتهاند تا آنها خود را دور محور تحقیقاتشان بازسازی کنند. بر همین اساس مرکز تحقیقاتی که بر اساس تخصص و همکاری بین رشتهای ایجاد شده است، برنامههای درسی را بر اساس موضوعات تحقیق ایجاد میکند.
این ساختار قصد دارد که همکاری بین دانشگاهیان و دانشجویان را تشویق کند، نزدیکی بین تدریسکردن و تحقیقات را تقویت کند و همکاری بین رشتهای را تبدیل به یک هنجار پذیرفتهشده دانشگاهی کند.