چگونه میتوان در برابر سیاستهای ضد مهاجرتی کاخ سفید ایستاد؟
بازداشت لیزاندرو کارلوس فوتبالیست باشگاه بِتِسدا منجر به حرکت اعتراضی همتیمیهای نخبه او شد.
مقدمه مترجم: منازعات کلامی کاخ سفید با دولتهای خاور دور و مداخلات سیاسی و نظامیاش در سرنوشت ملل خاور نزدیک، به نمایشی گروتسک بدل شده که سویههای فاشیستیاش دولت مستقر را در قفا و مستور نگه میدارد. در چنین شرایطی مبارزات مدنی، دستی از درون واقعیت است که به صحنه (بخوانید صفحه) این نمایش راه مییابد. امری که بیش از هر چیز ناشی از اهمیت نمادگرایانه تاریخ جنبشهای مدنی و نژادی در ایالات متحده است و به همین جهت دستگاههای عریض و طویل رسانهای را وامیدارد تا در این نمایش شبانهروزی مجالی برای بروز شکافی از امر «واقعی» از درون جامعه آمریکایی دهند. این بروز کمینه در حالی واقع میشود که آسیبپذیرترین اقشار این جامعه در پستوهای واقعیت، با گوشت و استخوان نتایج غیرانسانی سیاستهای دولت ترامپ را احساس میکنند. در پناه بلواهای توییتری و هیستری خبرفوری که بنگاه غوغاسالاری مستقر در دربار کاخ سفید به صورت روزانه بر آتش آن میدمند، هر ساعت زندگی بسیاری از ساکنین بهاصطلاح «غیرقانونی» و «بدون شناسنامه» در آمریکا از بیخ و بن و تا سر حد تباهی مورد تعدی ماموران معذور پلیس مهاجرت ایالات متحده واقع میشود. متنی که ترجمه آن در زیر آمده است یادداشت دیو زیرن، ورزشینویس آمریکایی و روایتی است از دو تن از این دست قربانیان. لیزاندرو کارلوس، دانشجوی فوتبالیست که بورسیه ورزشی اعطا شده از جانب کالج لوییسبرگ در کارولینای شمالی را انتظار میکشید اما آینده روشنش به سبب سیاستهای فاشیستی دولت ترامپ نقش بر آب و زندگی خود و برادرش یکشبه باژگون شد.
جدا از اهمیت این یادداشت در راستای پرتو افکندن بر جنبههای غیرانسانی و در سایه مانده عملکرد دولت فعلی ایالات متحد، ترجمه آن همچنین به این خاطر صورت گرفته است که میتواند تلنگری الهامبخش باشد برای جامعه ورزشکار و ورزشدوست ایرانی در مورد وضعیت فجیع افراد بیشناسنامه، به ویژه طیف گستردهای از ساکنین افغانستانیتبار ساکن ایران و تبعیضهای نهادی و اجتماعیای باشد که بر آنها روا داشته میشود و بلاشک یکی از موانع اصلی بر سر راه شکوفایی ظرفیتهای انسانی آنها است.
—–
زندگیهای بسیاری تحت سیاستهای مهاجرتی دونالد ترامپ به واسطه رویه جاری پلیس اعمال قانون گمرک و مهاجرت موسوم به آیس {۱} در این رابطه درحال نابودی و دریافت بسیاری از مردم از این غائله انتزاعی است، حال آنکه این موج ویرانگر واقعی است و به سرعت خانهها را یکی پس از دیگری درمینوردد.
دو برادر در سال ۲۰۰۹ وقتی که هنوز کودک بودند از خشونت دامنگیر در السالوادور گریخته و به این کشور [آمریکا] آمده بودندپس از روی کار آمدن ترامپ، وقتی آنها برای حضور و غیاب به دفتر مربوطه سر زدند، همچون بزهکاران به حبس برده شدند و حکم نفی بلد آنها در نوبت اجرا قرار گرفت.
همین واقعیت بود که همچون پتکی بر فرق سر اعضای نخبه تیم فوتبال باشگاه بتسدا [در کارولینای شمالی] وارد آمد. دوست و همتیمی آنها لیزاندرو کارلوس ساراویا همراه برادر بزرگترش، دیگو، توسط آیس بازداشت و هردو متعاقبا از کشور نفی بلد شدند.
لیزاندرو همانند تنی چند دیگر از بازیکنان بتسدا در انتظار تحصیل بورسیهای بود که توسط کالج لوییسبرگ در کارولینای شمالی به او اعطا شده بود. از او به عنوان یکی از ۵۰ فوتبالیست برتر در دی ام وی، لیگ منطقهای واشنگتن و مریلند و ویرجینیا، نام برده میشود. لیگی که سطح رقابت در آن نسبتا بالاست. مت نی که به مدت دو سال مربی لیزاندرو در باشگاه بتسدا بود درباره او به واشنگتن پست گفت «خیلی وقتها به وسیله نقلیه شخصی دسترسی نداشت، اما در همه جلسات تمرین حضور داشت. او به هر قیمتی خودش را به تمرین میرساند، شده با اتوبوس یا پای پیاده.»
دو برادر در سال ۲۰۰۹ وقتی که هنوز کودک بودند از خشونت دامنگیر در السالوادور گریخته و به این کشور [آمریکا] آمده بودند. در سال ۲۰۱۲ که هنوز به عنوان کودکان پناهجوی گریزان از خشونت پذیرفته میشدند، وضعیت قانونی آنها مستلزم حضور و غیاب داوطلبانه در دفتر اداره مهاجرت میشد. اما این وضعیت که خود بهقدر کفایت بیرحمانه محسوب میشد، در دوران اوباما بر آیس حاکم بود. پس از روی کار آمدن ترامپ، وقتی آنها برای حضور و غیاب به دفتر مربوطه سر زدند، همچون بزهکاران به حبس برده شدند و حکم نفی بلد آنها در نوبت اجرا قرار گرفت. لیزاندرو آیندهای نویدبخش در فوتبال و دیگو شغلی در یک تعمیرگاه در بالتیمور داشت و پرونده هردو عاری از سوءپیشینه بود. اما هیچ کدام اینها مانع قساوت آیس نشد.
بازداشت سنگدلانه این دو برادر و جدایی خانمانسوز آنها از خانواده و دوستان حاکی از برنامه ترامپ برای استفاده ابزاری از «آیس» در راستای اعمال خشونت جسمانی و روانی بر خانوادههای مهاجران غیراروپایی است. این سیاست کاملا همسو با جناح استیون میلر- بنن – گورکا در کاخ سفید است. جناحی که درگیر جمعیتشناسی نژادهای ساکن آمریکاست و علنا سفری که پدر و مادر اجداد مهاجر خودشان ناگزیر از انجامش بودند محقر میشمارد. این سهگانه پرجوش و خروش از حلقه درونی مقرّبان ترامپاند که مصونیت آنها از برکناریها و استعفاهای پرتعداد در دولت او بر کسی پوشیده نیست. {۲}
پس از اینکه هفته گذشته همتیمیهای لیزاندرو در اعتراض به حکم در انتظار اجرای اخراج او و برادرش برابر ساختمان اداره امنیت داخلی در شمالغرب واشنگتن دست به اعتراض زدند، تصور چهره مات و مبهوت مثلث میلر-بنن-گورکا به یگانه مایه رضایت در داستان ترسناکی بدل میشود که آن را زندگی میکنیم. لابد وقتی خبر حرکت جوانانی چون فاستر مککیون دانشآموخته سنت آلبانس را میخواندهاند، که چگونه در ظل گرما برابر ساختمان امنیت داخلی گردهم آمده بودند، قهوه در گلویشان پریده. مککیون دارای بورس تحصیلی در دانشگاه جرج تاون است که یکی از معتبرترین مدارک دانشگاهی در فوتبال را در سراسر کشور ارائه میدهد.
کسانی چون فاستر مککیون دوشادوش خواهر لیزاندرو و دیگو، فاتیما، بودند که تمام طول تجمع اعتراضی را میگریست، در حالی که اعلانی با این مضمون در دست داشت: «دست از جدایی افکندن در خانوادهها بکشید. بگذارید برادرنم رویای آمریکایی خود را زندگی کنند.»
روزنامهنگاران و ورزشکاران باید جیکجیک مستانه خود در توییتر و امثالهم را قرین عمل سازند و از ورزشکاری عالی چون لیزاندرو کارلوس همه جانبه حمایت کنند.
سخنان اخیر لادینین تاملینسون{۳} در تالار مشاهیر در حال حاضر دنیای ورزش را به تکاپو وا داشته است: «همه نیاکان ما، مگر اینکه سرخپوست آمریکایی باشیم، از کشوری و فرهنگی دیگر آمدهاند. آمریکا سرزمین فرصتهاست [کذا]. بیاید در را به روی آنها از ما متفاوت به نظر میرسند نبندیم. بیاید درها کاملا باز بگذاریم برای کسانی که به خودشان و اینکه هر چیزی ممکن است باور دارند؛ کسانی که به راغبند به رقابت و هر خطری را که در راه سختکوشی و کامیابی ضروری است به جان میخرند.»
این سخنان دوستداشتنی است اما روزنامهنگاران و ورزشکاران باید جیکجیک مستانه خود در توییتر و امثالهم را قرین عمل سازند و از ورزشکاری عالی چون لیزاندرو کارلوس همه جانبه حمایت کنند. چرا که زندگی او عنقریب تباهی توسط دولتی غیراخلاقی است که مستقیما عملیات ضدمهاجرت را از بال غربی [کاخ سفید] {۴} اداره میکند.
استدعای صمیمانه من از همکاران روزنامهنگارم این است که به نام همبستگی ورزشی و بر پایه عدالت انسانی این ماجرا را گزارش دهند. ما باید مبارزه کنیم تا برادران کارلوس به مریلند بازگردند، جایی که بتوانند به زندگی در وطن گزیده خود ادامه دهند. اکنون نیاز فوری وجود دارد تا ما به پا خیزیم و از باشگاه فوتبال بتسدا الگوبرداری کنیم – جملهای که هیچ فکرش را نمیکردم روزی بر قلم من جاری شود. کسانی که در میان ما خطر نفی بلد تهدیدشان نمیکند، وظیفهای خطیر در قبال دوستان و همسایگان ما بر دوش خود دارند. در دهههای پیش رو، هیچ کس نمی خواهد با شرمندگی برای نوههایش تعریف کند که خود را برابر این وظیفه به آن راه زده است.
پینوشت
Immigration and Customs Enforcement {1}
{۲} کمی پس از انتشار این یادداشت در هفتم ماه اوت سال جاری، استیو بنن و سباستین گورکا هر دو از سمتهای مشاوره خود منفصل شدند. هرچند ماهیت این انفصال و جزییات آن از حیث برکناری و یا کنارهگیری همچنان در هالهای از ابهام و موضوع تصدیق و تکذیب متعدد بوده است. به هر حال از مثلث مورد اشاره تنها استیون میلر همچنان در سمت خود یعنی «مشاور ارشد رییس جمهور در امور برنامه و سیاستگذاری» باقی مانده است.
{۳} بازیکن سابق فوتبال آمریکایی که سابقه یازده فصل حضور در ان اف ال (لیگ ملی فوتبال آمریکایی) برای تیمهای سن دیگو چارجرز و نیویورک جتس را درکارنامه دارد. برای مشاهده سخنرانی مورد اشاره رک.
http://www.nfl.com/videos/nfl-hall-of-fame/0ap3000000826364/LaDainian-Tomlinson-s-Hall-of-Fame-speech
{۴} اشاره به بال غربی ساختمان کاخ سفید که دفاتر اجرایی این کاخ همچون دفتر کار رییس جمهور (موسوم به دفتر بیضی)، کابینه و غیره در آن مستقرند.
منبع:
https://www.thenation.com/article/an-elite-soccer-team-protests-ice-after-their-teammate-is-detained