در ماتم سیل
در حالیکه مسئولان مدعیند قربانیان سیل در آذرشهر در حال تماشای سیلاب بودهاند، خانوادههای این قربانیان نظر دیگری دارند و معتقدند که مسیر ناایمن پل زیرگذر باعث بروز چنین فاجعهای شده است و هیچ یک از قربانیان در حال تماشا یا فیلمبرداری نبودهاند.
خانواده قربانیان سیل بزرگ آذرشهر و عجبشیر صبح دیروز با عزیزان خود وداع کردند. پیکر این جانباختگان در میان اشک و اندوه مردم به خاک سپرده شد. سیل بزرگی که روز جمعه، ۲۵ فروردین ۹۶ در استانهای آذربایجانشرقی و غربی و کردستان و مازندران تاخت و قربانیان زیادی برجای گذاشت. بارش متوسط در این استانها پیش از وقوع سیلاب حدود ۴۰ میلیمتر بود که بر اساس اعلام سازمان هواشناسی طی ۱۵سال گذشته بیسابقه بوده است. ۴٢ نفر در این حادثه تلخ کشته شدند و بیشترین تلفات و مفقودیهای این سیل از شهرستانهای عجبشیر و آذرشهر بود. در حالی که بیشتر مسئولان اعلام کردند، قربانیان سیل در آذرشهر بیتوجه به هشدارها در حال تماشای سیلاب بودهاند، خانوادههای این قربانیان نظر دیگری دارند و معتقدند که مسیر ناایمن پل زیرگذر باعث بروز چنین فاجعهای شده است و هیچ یک از قربانیان در حال تماشا یا فیلمبرداری نبودهاند. تا جایی که خانواده برخی از قربانیان آذرشهر اعلام کردهاند که قصد شکایت از اداره راهوترابری را دارند.
شکایت میکنیم
حضرتی که برادر، همسر برادر و دو برادرزاده کوچکش را در این حادثه از دست داده است، درباره جزییات روز حادثه گفت: «برادرم یوسف تنها ۴۵سال داشت. او آن روز به همراه همسر ۴٠ ساله و دو پسر ١٠ و ١۶ سالهاش برای تفریح به روستای غلهزار رفته بودند. این روستا بیشتر جنبه تفریحی دارد و افراد زیادی برای تعطیلات به آنجا میآیند. آن روز هم یوسف به همراه خانوادهاش به این روستا رفته بودند، گویا تنها قصد تفریحی کوتاه را داشتهاند؛ اما هنگام برگشتشان سیل خفیفی آغاز شد. درست زمانی که برادرم و خانوادهاش با خودرو روآ به پل زیرگذر رسیدند، ناگهان سیلاب شدت گرفت و آب آنها را به همراه چند خودرو دیگر با خود برد. اینکه میگویند قربانیان در حال تماشای سیلاب و فیلمبرداری بودهاند، دروغ است. در آن لحظه افراد زیادی کنار آن پل سیلاب را تماشا میکردند که یکی از این افراد خود من بودم. ولی ما همگی جایی ایستاده بودیم که آب به ما نمیرسید و در خطر نبودیم. کسانی که قربانی شدند از پل زیرگذر در حال عبور بودند. ما با چشم خودمان دیدیم که این خودروها نه متوقف شده بودند و نه کسی سیلاب را تماشا میکرد. آنها همگی از همان روستای غلهزار به آذرشهر میآمدند. در واقع این پل زیرگذر میانبری بود از روستای غلهزار به آذرشهر که با نصب تابلو برای اینکه مردم از اتوبان عبور نکنند، این راه را ایجاد کرده بودند. آن لحظه وقوع سیلاب نیز همگی قربانیان در حال عبور از این پل بودند. اگر پل تابلو نداشت، مردم مقصر بودند، ولی وقتی تابلو را نصب کرده بودند، عبور و مرور از زیر آن هیچ مشکلی نداشت و حالا هم با بروز چنین حادثهای مسئولان راهوترابری مقصر هستند. من خودم بشخصه میخواهم از اداره راه و ترابری شکایت کنم، چراکه تابلو در زیرگذر نصب شده بود و آنجا راهی میانبر در مسیر روستای غلهزار و آذر شهر بود.»
افراد زیادی کنار آن پل سیلاب را تماشا میکردند که یکی از این افراد خود من بودم. ولی ما همگی جایی ایستاده بودیم که آب به ما نمیرسید و در خطر نبودیم. کسانی که قربانی شدند از پل زیرگذر در حال عبور بودند.
این مرد در ادامه صحبتهایش گفت: «آن روز اتفاقا برادرم و همسرش خیلی هم عجله داشتند که زودتر به خانهشان در آذرشهر برسند. چرا که غذایشان روی اجاق گاز بود و میخواستند بروند که ناهارشان را بخورند. برای همین اصلا امکان ندارد که به تماشای سیل نشسته باشند. من خودم آن بالا بودم و آن روز با همکارانم که همگی فرهنگی و دبیر هستیم به یک باغ رفته بودیم، هنگام برگشت به آن پل رسیدیم و تماشا کردیم. من با چشم دیدم که آب خودروها را بلعید. اما نمیدانستم که برادرم و خانوادهاش هم در میان آنها هستند. وقتی پایین رفتم و فیلمها را دیدم آرم خودروی برادرم را شناختم و تازه آنجا بود که متوجه شدم برادرم و خانوادهاش را از دست دادهام. ناصر راننده آژانس بود و با خانوادهاش زندگی خوبی داشتند. اما به خاطر یک تفریح و یک سهلانگاری مسئولان زندگیاش نابود شد. در میان قربانیان عروس یکی از همکارانم هم جان خود را از دست داد. همکارم هم دبیر است و خانواده عروسش به همراه پسرش به تفریح رفته بودند؛ اما هنگام برگشت آب خودرو آنها را هم با خود برد ولی از میان آنها تنها عروس خانوادهشان جان باخت.»
خانه و کاشانهام نابود شد
علی نصیری یکی از کسانی است که در سیلاب عجبشیر تمام خانوادهاش را از دست داد. او در حالیکه به شدت اشک میریخت و دلتنگ خانوادهاش بود، روز حادثه را تشریح کرد و گفت: «خانهمان در عجبشیر را ٢٠سال پیش خودم با دستان خودم ساخته بودم. با همسرم و دو دختر ٩ و یک سالهام در آنجا زندگی میکردیم. ١۶سال بود که با همسرم به نام هاجر ٣۴ ساله ازدواج کرده بودم. ٧ سال طول کشید تا صاحب فرزند شدیم. کلی درمان انجام دادیم تا بالاخره خدا ما را صاحب فرزند کرد. همسرم و مهیا و محدثه همه زندگی من بودند. من عاشقانه آنها را دوست داشتم. روز حادثه ما در خانهمان نشسته بودیم که ناگهان دیدم آب با شدت زیادی وارد خانه شد تا به خودم آمدم و به سمت همسر و دخترانم رفتم که آنها را نجات دهم، ناگهان آب آنها را با خود برد. در مقابل چشمانم همه آنها را از دست دادم و نتوانستم هیچکدام را از مرگ نجات دهم. تمام خانه و کاشانهام هم نابود شد. از آن خانهای که ٢٠سال در آنجا زندگی کردم، دیگر هیچ چیزی باقی نمانده و نمیشود در آن زندگی کرد. بعد از این حادثه در حالی که در شوک از دستدادن همسر و فرزندانم بودم، شنیدم که برادرم، خواهرم، شوهر خواهرم، پسر خواهرم و برادرزنم هم در این حادثه سیلاب جان خود را از دست دادهاند. دیگر نابود شدم. الان نمیدانم باید چکار کنم. در خانه فامیلها و بستگانم میمانم و مرتب اشک میریزم. دیگر هیچکس در این دنیا برایم باقی نمانده است. همه زندگیام را آب با خود برد و حالا من تنها شدم و حتی جایی برای زندگیکردن ندارم.»
من ماندم و دو پسرم
علیرضا پناهی هم در سیلاب عجبشیر خانوادهاش را از دست داده است. او نیز در حالیکه اشک میریخت، در اینباره گفت: «شب ساعت ٩ بود که به همراه خانوادهام در حیاط خانهمان نشسته بودیم. خودم خانهمان را ساخته بودم و ٢٠ سالی میشد که آنجا زندگی میکردیم. پسر کوچکم ٧ سال، پسر دیگرم ١۵سال و پسر بزرگم هم ٢٣سال دارد. همسرم فاطمه هم ۴٢ ساله بود. آن روز در حیاط بودیم که ناگهان آب با شدت به خانهمان آمد و همه در زیر آب رفتیم. خودم هم مجروح شدم. فقط در یک لحظه دیدم که پسر بزرگم، پسر ٧ سالهام را از آب گرفت و او را نجات داد. ولی کسی نتوانست هادی پسر ١۵ سالهام و همسرم را نجات دهد. خودم هم در حال غرقشدن بودم که کسی نجاتم داد؛ اما هیچکس نمیداند من چگونه نجات یافتم. بعد از آن برادرم، برادرزادهام و برادرزنم هم برای کمک به خانه ما آمدند. آنها خانهشان همان اطراف بود ولی در معرض سیلاب نبود. تنها برای کمک آمده بودند؛ ولی آب آنها را هم با خود برد و کسی نتوانست جانشان را نجات دهد. در یک لحظه آنها را هم از دست دادیم. از خانهام هم چیزی نمانده است. الان من ماندهام و دو پسرم که هر روز در خانه یکی از بستگان میمانیم. حتی جایی برای زندگیکردن هم نداریم. همه دار و ندار و زندگیام را در یک لحظه و در مقابل چشمانم از دست دادم. بچهها هم مرتب بهانه میگیرند و اصلا حال خوبی ندارند. خودم که در بیمارستان بستری بودم و از ناحیه کمر و دستانم آسیب دیدهام ولی برای تحویلگرفتن اجساد خانوادهام از بیمارستان بیرون آمدم.»
دادستانی بهعنوان مدعیالعموم به موضوع حادثه دلخراش سیل اخیر آذرشهر که منجر به جانباختن جمعی از شهروندان شد ورود پیدا کرده و با مسببان احتمالی این حادثه برخورد میکند.
برخورد قاطع با مسببان مرگ شهروندان در سیل آذرشهر
این در حالی است که اکبر امراهی، دادستان عمومی و انقلاب آذرشهر از برخورد قاطع با مسببان مرگ شهروندان آذرشهری خبر داد و در اینباره گفت: «دادستانی بهعنوان مدعیالعموم به موضوع حادثه دلخراش سیل اخیر آذرشهر که منجر به جانباختن جمعی از شهروندان شد ورود پیدا کرده و با مسببان احتمالی این حادثه برخورد میکند. به مردم و خانواده قربانیان اطمینان خاطر میدهیم که دادستانی در راستای کشف و شناسایی همه جانباختگان و همچنین شناسایی مقصر یا مقصران حادثه سیل اخیر اهتمام جدی داشته و براساس مستندات و ادلههای به دست آمده توسط کارشناسان خبره و بیطرف استانی با مسببان حادثه بهصورت جدی برخورد و آنها را مجازات میکنیم.»
دادستان عمومی و انقلاب آذرشهر با اشاره به اینکه مطالبی مبنی بر وجود مسیر تردد در زیر پل غلهزار و تماشاچینبودن و گذر از این معبر مطرح است، گفت: «اگر این موضوع اثبات شود، مقصران حادثه وفق قانون مکلف به قبول عواقب تقصیر و تخلف خود هستند و هیچ عذر و بهانهای قابل قبول نیست. دستگاه قضائی در حال بررسی کارشناسی ابعاد و زوایای پنهان این حادثه است و هر گونه اظهارنظرهای غیرحقوقی در این زمینه توسط سایر اشخاص را رد کرده است.»