شورای شهر و مبارزه با فساد
به هر ائتلافی برای انتخابات شورای شهر پیش رو که برنامه روشن و قانعکنندهای برای مبارزه با فساد نداشته باشد، باید به دیدۀ تردید نگریست. امروز، فساد چون گردابی است که بازیگران را یا به درون خود میکشد و خودی و آلوده میکند یا آنها را به بیرون پرتاب میکند و بیاثر میسازد.
این روزها همه از اهمیت ورود متخصصان به شورای شهر میگویند. تصوری شکل گرفته است که گره معضلات شهرهای ما اگر گشودنی باشد، کارِ متخصصان خواهد بود. سیاسیون فقط باید کمی عقب بنشینند و کار را به کاربلدها بسپارند. این تصور بیپایه نیست. افکار عمومی گفتمانی را به خاطر دارد که تعهد را مهمتر از تخصص میدانست و به راحتی متخصصانی را که ادعا میشد متعهد نیستند از مصدر کارها کنار میگذاشت و متعهدهای ناشی و ناآزموده را جای آنها مینشاند. کشور از این گفتمان خسارتهای زیادی دیده است و میبیند.
در شورای شهر هم تجربۀ حضور چهرههای ورزشی عامهپسند در شورای شهر تهران، مطالبۀ ورود متخصصان به عرصه را قویتر کرده است. در این فضا گروههای سیاسی هم مواضع خود را به افکار عمومی نزدیک کردهاند و ساز تخصصگرایی میزنند. این فضا، انتخابات شورای شهر دوم و لیست آبادگران را به یاد میآورد که لیست متخصصان بود و در تهران رأی اکثریت رأیدهندگان را جذب کرد. البته یک تفاوت بزرگ هست: آن زمان بیشتر مردم از صندوقهای رأی مأیوس بودند. در سال ۱۳۸۱ مشارکت پایین تهرانیها در انتخابات، راه آبادگران را به شورای شهر هموار کرد. کافی است بدانیم رأی نفر اول در انتخابات شورای دوم، برابر با تعداد رأی پانزدهمین یا آخرین نفرِ واردشده به شورای اول بود. امروز اما چنین به نظر میرسد که مردم تلاش میکنند با یأس مقابله کنند.
در شورای شهر اول تهران حضور چند چهرۀ سیاسی شناختهشده، بسیار برجسته بود. بعد که اختلافهای داخلی شورا بالا گرفت و در نهایت چند ماه مانده به انتخابات دور دوم، این شورا منحل شد، رقبای سیاسی اصلاحطلبان، عامل آن اختلافاتِ فلجکننده را حضور سیاسیون در شورا معرفی کردند. در ادامه، محافظهکارها در انتخابات شورای دوم، فهرستی از متخصصان کمترشناختهشده تهیه کردند و در تبلیغات هم روی مدارک و مدارج تحصیلی و علمی ایشان مانور دادند. فراموش نکنیم که در سال ۸۱ مدارک فوق لیسانس و دکترا بیش از امروز نزد عموم اعتبار داشت.
امروز که تخصصگرایی دوباره تقویت شده است و گروههای سیاسی دوباره در پی وارد کردن متخصصان به فهرستهای خودند، باید به عقب برگردیم و ببینیم شوراهای گذشته با حضور متخصصان چه کارنامهای داشتهاند. امروز خوب است به یاد بیاوریم که ائتلاف آبادگران در شورای شهر دوم، چه کسی را به عنوان شهردار تهران برگزید. یا مثلاً آیا حضور یک معمار در مسند ریاست شورای شهر تهران، باعث شد کیفیت معمارانۀ ساخت و سازها در این شهر بهتر شود؟ و آیا یکی از مفیدترین اعضای شورای اخیر کسی نیست که تخصصش پزشکی است که هیچ ربطی به مدیریت و برنامهریزی شهر ندارد؟ آیا با حضور متخصصان در شورا، از میزان فساد در مدیریت شهری، از شهرفروشی و دورزدنِ قانون و از آلودگی هوا و ترافیک کم شد یا در این سالها همۀ این معضلات شدیدتر شدند؟
واقع این است که همیشه پای هر پروژۀ نادرستی را متخصصانی امضا میکند. هر بُرجِ نابهجایی که ساخته شده، هر باغ و بوستانی که تخریب شده و تغییر کاربری گرفته، هر تونل و اتوبان غلطی که ساخته شده کارشناسانی همراهی کردهاند. متخصصان هم جزو ذینفعانند و نفعِ هر ذینفعی ممکن است در تضاد با منافع عمومی قرار گیرد. اگر جامعۀ مدنی غایب باشد و فرایندها درون بوروکراسی شفاف نباشد، چرا بازیگران از جمله متخصصان منافع عمومی را قربانی نکنند؟
معضل امروز شهرهای ما در درجۀ اول ناشی از کمبود تخصص و توان فنی نیست. حلقۀ مفقودۀ شهرهای ما، مکانیزمی است برای مبارزه با فسادِ چندبعدی در بوروکراسی. عملکرد این فساد به گونهای است که متخصصان را هم بازی میدهد اما این بازی در زمینی تعریف شده با قوانین و اهدافی معین رقم میخورد. به آنها نقش داده میشود چون بازی با حضور متخصصان برای مردم چشمنوازتر میشود و متخصصان هم راضی میشوند.
حضور متخصصان در شورای شهر بدون شک مفید است. اما تخصص نباید شرط لازم برای هر کاندیدا باشد یعنی نباید کسانی که تخصص مرتبط با شهر ندارد، حذف شوند. آنچه لازم است حداقلی از آگاهی به وجود تخصصهای مختلف مرتبط با شهر و آشنایی کلی با متخصصانِ هر حوزه است. کسی که این میزان آگاه باشد، میتواند به پختگی یک تیمِ کارشناسی عمل کند. اما مهمترین معضل شهر و یکی از ریشههای اصلی مشکلات دیگر، فساد است نه فقرِ تخصص.
بر این اساس، به هر ائتلافی برای انتخابات شورای شهر پیش رو که برنامه روشن و قانعکنندهای برای مبارزه با فساد نداشته باشد، باید به دیدۀ تردید نگریست. امروز، فساد چون گردابی است که بازیگران را یا به درون خود میکشد و خودی و آلوده میکند یا آنها را به بیرون پرتاب میکند و بیاثر میسازد. مبارزه با فسادِ چندبعدی کار سادهای نیست و نیازمند برنامه، ائتلاف و مهمتر از همه نیروی اجتماعی است. بر این اساس، بهترین افراد نیز برای شورای شهر کسانیاند که بیشترین وابستگی و پاسخگویی را به عموم داشته باشند و وابستگیشان به عموم قویتر از وابستگیهای گروهیشان باشد
جامعهشناس و پژوهشگر شهری
مملکت را گه گرفته