skip to Main Content
چرا این‌قدر تُف می‌کنیم؟
عمومی

چرا این‌قدر تُف می‌کنیم؟

مطلب پیش‌رو به یکی از عادات اجتماعی مرسوم در افغانستان می‌پردازد؛ تُف کردن. نویسنده می‌کوشد از طریق پرداختن به این عادت اجتماعی نقبی به وضعیت اجتماعی و سیاسی کشور افغانستان بزند.

این مطلب از سایت سلام وطندار بازنشر می‌شود. از آنجایی که برخی اصطلاحات و وقایع یادشده در متن ممکن است برای خواننده در کشور ایران آشنا نباشد در پانویس توضیح داده شده اند. پانویس‌ها همه از تحریریه میدان است.

صبح که از خانه بیرون می‌زنیم باید سرمان به زیر افکنده باشد و مراقب تک‌تک قدم‌هایی که می‌گذاریم، باشیم. گام‌به‌گام، به قول «محسن نامجو» با سیل روانِ آب دهان روبه‌رو می‌شویم. در پیاده‌رو، در خیابان، در باغ و باغچه و پارک، در همه‌جا کسی تُفش را به یادگار گذاشته تا هر آیینه بدانیم چه کسی ازین جا گذشته است.

بیشتر شهروندان افغانستان به انواع گوناگون مخدرها معتادند؛ یکی از مشهورترین و تاریخی‌ترین مخدرهایی که مردم با آن خو گرفته اند، ناس یا نسوار است. در واقع نوع تُف سبزی که در پیاده‌رو و خیابان دراز کشیده، همین نسوار نام‌آشناست. استفاده از نسوار آن قدر برای مردم ما معمولی و طبیعی است که در بیشتر خانه‌ها تفدانی کمرباریکی وجود دارد تا مهمان بتواند به راحتی در آن نسوارش را تف کند.

از لحاظ تاریخی نیز فرهنگ استفاده از نسوار و تفدانی نقش مهمی در مناسبات سیاسی افغانستان داشته است. در میانۀ جنگ دوم «افغان ـ انگلیس»، دوست محمد خان پیامی را با عینک و قُطی نسوارش به عنوان نشانی به پسرش وزیر محمد اکبرخان می‌فرستد تا از جنگ دست بکشد.

gd_PpMkeD

تف در فرهنگ سیاسی کنونی ما نیز راه یافته است. محمد محقق معاون دوم ریاست اجرایی حکومت وحدت ملی، در شب راهپیمایی بیستم عقرب¹ گفت که مردم بر صورت شماری از معترضان تف انداختند و حالا همین‌ها آمده‌اند و می‌گویند ارگ، مرگ، مرگ، ارگ. همچنین آقای محقق در مصاحبه با یکی از تلویزیون‌های داخلی گفته بود که دولت آلمان قبلاً گفته بود که هفت‌صدهزار نفر را می‌پذیرد؛ اما حالا تف خود را پس خورده‌اند، آن‌ها حق ندارند مهاجران را اخراج کند.

شهروندان نیز از تف به عنوان دشنام سیاسی استفاده کرده‌اند. اگر دوباره بازگردیم به راهپیمایی بیستم عقرب، یکی از شعارهای معترضان این بود که هیچ کس نمی‌تواند جلودار مردم باشد و اگر هر شهروند یک تف بر روی ارگ بیاندازد، ارگ را سیل خواهد برد.


 فرهنگ تف‌اندازی با عمل شفایافتن نیز گره خورده است. شماری از تعویذنویسان در شهرها و به ویژه در روستاهای کشور، با انداختن تف در دهان بیمار به گفتۀ خودشان او را شفا می‌دهند و این قصه، تاریخ درازی دارد.

تا یادمان نرفته از تف پاستوریزه نیز یاد کنیم. منظور همان نسوار پاستوریزه است که اصطلاحاً به آن «پان» می‌گویند. بالشتک‌های کوچکی که قیافۀ اصلی نسوار را می‌پوشاند و مستقیم زیر لب‌ جوانان جا می‌گیرد. تف حاصله از این بالشتک‌ها بسیار رایج است و احتمالاً صحن دانشگاه‌ها و مکتب‌ها از آن دل سیری دارند.

تف انداختن نیز فصلی است؛ به گفتۀ شهروندان دلیل فصلی بودن تف‌اندازی، وضعیت بد آب و هواست. در زمستان، دودی که از لولۀ سلنسر موتر²های شهری خارج می‌شود با دود غلیظ بخاری‌های زغال‌سوز یکی شده و هوای کابل را می‌آلاید. ذرات دود و غبار در زمستان، فصلی که حرارت خورشید بسیار کم به زمین می‌رسد، سنگین شده و در سطح شهر کابل شناور می‌شوند. این ذرات خلط‌آور به خودی خود مردم را مجبور به تف‌اندازی می‌کند.

حالا برفرض، پنج میلیون جمعیت پایتخت، هر نفر هر روز فقط یک بار آب دهانش را در اماکن عمومی تف کند؛ نتیجه‌اش چه خواهد شد؟

 

همچنین بخوانید:  معضلات نظرآباد

پانویس:

¹  در روز بیستم عقرب (آبان) ۱۳۹۴ مردم افغانستان در اعتراض به ناامنی و به بهانه سر بریده شدن ۷ شهروند افغانستانی و به خصوص کودکی به نام «شکریه تبسم» توسط داعش، در کابل و چند شهر دیگر افغانستان راهپیمایی گسترده‌ای به راه انداختند. راهپیمایی در کابل به درگیری تظاهرکنندگان با پلیس انجامید. تظاهرکنندگان در برابر ارگ ریاست جمهوری در کابل جمع شدند و خواهان برقراری امنیت در کشور شدند.

²  لوله اگزوز خودرو

This Post Has One Comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗