آینده معماگونه ساخت سد شفارود برای منابع طبیعی کشور
موضوع ساخت سد شفارود همچنان یکی از چالشهای مهم فعالان حوزه محیطزیست بهشمار میرود. پروژهای که گفته میشود منجر به تخریب ٩٣ هکتار از جنگلهای ارزشمند هیرکانی میشود و البته تبعات فراوان دیگری نیز در منطقه خواهد داشت. ایران در ٢٥سال گذشته مقام سوم سدسازی در جهان را داشته است. کارشناسان میگویند این حجم از سدسازی یک و نیم برابر حجم رودخانههای کشور است. حالا جنگلهای هیرکانی که بازماندگان دوران سوم زمینشناسی هستند، در معرض تهدید قرار گرفتهاند. این جنگلها جایی در غرب گیلان منطقه پونل رضوانشهر، روی رودخانه شفارود و در فاصله ٥/٢ کیلومتری شهرستان رضوانشهر و ۶۵ کیلومتری شهر رشت قرار دارند. اکنون سد شفارود بلندترین سد بتونی غلتکی ایران با ارتفاع ١٣٧متر در رضوانشهر در ٦ کیلومتری جنوبغربی شهرستان رضوانشهر و ٦٥ کیلومتری غرب شهر رشت، روی رودخانه شفارود درحال ساخت است.
آنچه که مدیران آب منطقهای گیلان عنوان میکنند از آب مخزن حاصل از ایجاد سد شفارود، ۸۳,۴درصد برای مصارف آب کشاورزی، ۱۰.۲درصد آب صنعتی و ۶.۴درصد آب شرب استفاده میشود.
سیفالله آقابیگی، مدیرعامل آب منطقهای گیلان در اینخصوص به «شهروند» میگوید: یکی از منابع آب موجود در غرب استان رودخانه شفارود با آورد متوسط ۱۷۴میلیون مترمکعب درسال است و از آنجایی که یکی از دغدغههای همیشگی در استان جلوگیری از ورود آب شیرین رودخانهها به دریا و لزوم مدیریت آن بوده، در کنار تامین آب شرب سالم و مطمئن برای ساکنان منطقه، ساخت سازههای مدیریتی منابع آب همچون سد مخزنی شفارود، ضروری و حیاتی به نظر میرسد.
او با تاکید بر لزوم محافظت و نگهداری از گنجینههای طبیعی و جنگلهای هیرکانی آورده است: ۹۳ هکتار از جنگلهای هیرکانی با هماهنگی و در عرصههای مورد تایید منابع طبیعی استان بیست و چهارم اسفندماه سال ۱۳۹۲ قطع درخت شده که در ازای آن و براساس طرح احیایی حوزه ۹ شفارود (مطالعات طرح تلفیقی جنگلکاری شفارود) با هماهنگی اداره کل منابع طبیعی استان، به ازای هر درخت، پنج و سه دهم برابر یعنی مساحتی حدود ۵۰۰ هکتار برای احیا و جایگزینی جنگلهای محدوده سد شفارود برنامهریزی شده است.
بههرحال هزینه ساخت این سد و تونلهای آن اختصاص یافته و این نشان میدهد که توافقی صورت گرفته است. باید دید این تفاهم از کجا آمده و در این میان محیطزیست کجا بوده است. اگر تاییدیه نداشتهاند چطور تونل ساختهاند؟ محیطزیست میگوید جنگلتراشیها مربوط به ۷ تا ۸ سال قبل است اما شواهد نشان میدهد که بهتازگی انجام گرفته است.
آقابیگی میگوید: این موضوع تمام و کمال به عهده وزارت نیرو و ذیل آن شرکت مادر تخصصی مدیریت منابع آب ایران و در استان شرکت آب منطقهای گیلان است و بر مبنای بررسیهای علمی صورت گرفته، بهترین واکنش در مناسبترین زمان، اجرا و توسعه طرحها و پروژههای آبی با توجه به الزامات زیستمحیطی است.
اجرای سد بدون تاییدیه محیطزیست
با این حال کارشناسان و فعالان محیطزیست نسبت به اجرای این پروژه که از دید آنان مخاطرات زیستمحیطی به دنبال دارد، گلهمندند.
مدیرعامل موسسه سبزکاران بالان در اینخصوص به «شهروند» میگوید: متاسفانه پیمانکار سد شفارود پروژهای را پیش می برد و کارگاه خود را در آنجا تجهیز میکند. ساختوساز اولیه هم در آنجا انجام شده و همین فعالیت یکسری هجمهها را برای محیطزیست به دنبال دارد.
«نسیم طوافزاده» بیان میکند: بههرحال هزینه ساخت این سد و تونلهای آن اختصاص یافته و این نشان میدهد که توافقی صورت گرفته است. باید دید این تفاهم از کجا آمده و در این میان محیطزیست کجا بوده است. اگر تاییدیه نداشتهاند چطور تونل ساختهاند؟ محیطزیست میگوید جنگلتراشیها مربوط به ۷ تا ۸ سال قبل است اما شواهد نشان میدهد که بهتازگی انجام گرفته است.
او میافزاید: با تلاشها و پیگیریهای وزارت نیرو و مقامات استان، عملیات اجرایی ساخت بدنه سد مخزنی شفارود با استفاده از تسهیلات بینالمللی فاینانس خارجی از نیمه دوم سال ۱۳۹۲ درحالی آغاز شده که این سد تاکنون گزارش ارزیابی اثرات محیطزیستی مصوب ندارد. ضمن اینکه نکتههایی در باره پیمانکاران این طرح مطرح شده است. براساس قانون انجام مطالعات ارزیابی اثرات محیطزیستی سدها با تصویب الگوی ارزیابی اثرات محیطزیستی توسط کمیته توسعه پایدار درسال ۱۳۷۶ عملا آغاز شده ولی تاکنون این گزارشها با کیفیتهای متفاوتی تهیه شده و عموما از جامعیت لازم برخوردار نیستند.
مهاجرت ۴۵۰ خانوار و تخلیه شدن ۳ روستا
این کارشناس ارشد مدیریت، برنامهریزی و آموزش محیطزیست میافزاید: با گذشت ۲سال همچنان وضع این سد به صورت معما و نامعلوم است، از سویی وزارت نیرو میگوید کار باید آغاز شود و از سوی دیگر بسیاری ناهنجاریها پاسخ نیافتهاند. گفته میشود که ساخت این سد برای تامین آب مطمئن برای بخشهای کشاورزی، شرب، صنعت و محیطزیست است. اما در هر یک از بخشهای فوق با پرسشهای فراوان مواجه است؛ اینکه چه مقدار کشاورزی در منطقه موجود است؟ چون در طول ۵سال گذشته بسیاری از شالیزارهای منطقه به باغ کیوی تغییر کاربری داده و نیاز آبی کیوی با برنج متفاوت است.
از سویی وزارت نیرو میگوید کار باید آغاز شود و از سوی دیگر بسیاری ناهنجاریها پاسخ نیافتهاند. گفته میشود که ساخت این سد برای تامین آب مطمئن برای بخشهای کشاورزی، شرب، صنعت و محیطزیست است. اما در هر یک از بخشهای فوق با پرسشهای فراوان مواجه است.
طوافزاده بیان میکند: از سوی دیگر در سند چشمانداز تامین آب شرب تالش، پره سر و رضوانشهر تا بالای سال ۱۴۰۴ به این سد بهعنوان منبع تامین آب پرداخته نشده است. چون چاههای حاشیه رودخانه کرگانرود (توافقنامه شماره ۴۰۲۰۱۷۱۹) برای این منظور معرفی شده است. نکته بسیار جالب این است که در افق ۱۴۰۴ برآورد آب شرب مورد نیاز از سوی پیمانکار ۷,۵میلیون مترمکعب است. درحالیکه گزارش شرکت آب و فاضلاب ۲.۷میلیون مترمکعب را اعلام میکند.
او میافزاید: براساس اعلام وزارت نیرو میزان کشاورزی کنونی ۶۹۰۰ هکتار است در صورتی که سد ساخته نشود به ۳۲۵۱ هکتار کاهش مییابد (که به روشنی مشخص نیست این عدد از کجا آمده است) و پس از ساخت سد به میزان ۱۰۸۳۰ هکتار خواهد رسید، آیا این میزان اگر هم درست باشد خارج از توان اکولوژیکی منطقه نیست؟
کارشناس ارشد مدیریت اکوسیستمی، اضافه میکند: ساخت این سد منجر به آواره شدن بیش از ۴۵۰ خانوار خواهد شد. ۳ روستا با نامهای شالم، دوران و سرک باید تخلیه شوند. هم اکنون نیمی از ساکنان روستای شالم خانههایشان را تخلیه کردهاند اما باقی روستاییان حاضر به تخلیه منطقه نیستند. حتی برخی از آنها درقبال فشارهایی که بعضا برای تخلیه خانههایشان به آنها وارد میشود، اما بازهم ماندن در خانه را ترجیح میدهند. این درحالی است که ما تجربه ناموفق و فاجعهآمیز طرح خروج دام از جنگل را نیز در این منطقه داشتهایم.
تالاب انزلی نیز دریاچه ارومیه میشود
او میافزاید: درمورد سد شفارود ایرادهای فنی دیگری هم وجود دارد. دیوارههای دوطرف سد دارای شیبی بسیارتند است (۷۰ تا ۹۰ درجه)، با قطع درختان در این عرصه، ریزش شدیدی رخ خواهد داد که حجم آن به میلیونها تن خواهد رسید و ناگزیر باید آن را تخلیه کرد و معلوم نیست آیا اصلا چنان کاری امکانپذیر هست یا خیر؟ در صورتی که امکانپذیر هم باشد آن حجم عظیم گل ولای و سنگ را باید به کجا انتقال داد؟
نسیم طوافزاده بیان میکند: همچنین وجود گسلهای فعال در منطقه شفارود و قرار گرفتن محور سد شفارود در محدوده بین دو گسل آستارا و گسل شالم، محور سد دارای خردشدگی شدیدی بهویژه در دامنه چپ خود است. به نحوی که خطر لغزش زمین به داخل دریاچه سد را ایجاد کرده است. ساخت سد شفارود میتواند در آینده نزدیک عواقب جبرانناپذیری داشته باشد. خالی شدن سفرههای آب شیرین زیرزمینی و کاهش دبی آب چشمههای بالادست نیز از دستاوردهای این پروژه است.
ساخت این سد منجر به آواره شدن بیش از ۴۵۰ خانوار خواهد شد. ۳ روستا با نامهای شالم، دوران و سرک باید تخلیه شوند. هم اکنون نیمی از ساکنان روستای شالم خانههایشان را تخلیه کردهاند اما باقی روستاییان حاضر به تخلیه منطقه نیستند.
نسیم طوافزاده اضافه میکند: علاوه برآن تاوان از بین رفتن هکتارها جنگل انبوه پهنبرگ را آیا میتوان داد؟ تعیین تکلیف سدشفارود به جلسه هیات دولت موکول شده اما منطقه نشان از تخریب قسمت دیگری از جنگلهای شفارود قبل از تعیین تکلیف دولت دارد. تخریبی که مدیرکل سازمان محیطزیست گیلان، مدیرکل آب منطقهای استان و مدیرکل منابع طبیعی نسبت به آن اظهار بیاطلاعی میکنند. در این راستا شاید جالب است که توجه کنیم که تونل دسترسی که به صورت موقت با شروع عملیات مخزن ساخت به جای جاده فعلی پیشرفتی ۸۰درصد داشته که خود نشاندهنده عزم دولت و مسولان استانی برای اجرای این پروژه است.
اجرای این سد مورد تایید ما نیست
پروژه توسعه منابع آب منطقه شفارود در استان گیلان شامل ساخت سد مخزنی شفارود، سد انحرافی دیناچال و سیستم انتقال آب به شبکه و نیروگاه تولید انرژی به منظور ذخیرهسازی، تنظیم و توزیع آب رودخانه شفارود، جهت تامین نیازهای آبی اراضی تحت کشت موجود و همچنین افزایش سطح زیر کشت با بهرهبرداری توام از آب سایر رودخانههای موجود در منطقه طرح صورت میگیرد.
بخشی از جاده پونل به خلخال (حدود ۱۱ کیلومتر) در اثر اجرای این طرح در مخزن سد غرق خواهد شد و برای احداث جاده جایگزین که هنوز تعیین مسیر آن مورد توافق قرار نگرفته است، دهها هکتار دیگر از جنگلهای دره شفارود مورد تخریب و عملیات جادهسازی قرار خواهد گرفت.
در این رابطه «هادی کیادلیری»، رئیس انجمن جنگلبانی کشور به «شهروند» میگوید: ما کشور کم آبی هستیم و در منطقه گرم و خشک قرار داریم. در سالهای آتی با هوای گرمتر هم مواجه خواهیم شد و درواقع یک دوره ۳۰ ساله خشکسالی را خواهیم داشت. وقتی حجم قابل توجهی از آب را در جایی پشت سد نگه میداریم و سطح تبخیر را افزایش میدهیم، مسلما موجب تغییرات آب و هوایی میشویم. در حالیکه قبلا برای جبران کم آبی طرحهایی مثل آبخیزداری و آبخوانداری بوده و هنوز هم هست. وقتی چنین تجربهای وجود دارد چرا ما باید با هزینه بیشتر سراغ چنین طرحهایی برویم؟
تعیین تکلیف سدشفارود به جلسه هیات دولت موکول شده اما منطقه نشان از تخریب قسمت دیگری از جنگلهای شفارود قبل از تعیین تکلیف دولت دارد.
کیادلیری میافزاید: اجرای این سد مورد تایید ما نیست. زیرا ساخت آن برای کشاورز و انرژی برق آبی توجیه ندارد. چون سد را برای ۵۰-۴۰سال آینده برنامهریزی کردهاند و تا آن زمان کشاورزی چندانی نخواهیم داشت که برای آن نیاز به چنین پروژهای باشد.
او میافزاید: مشکل فعلی ما کمبود آب نیست، بلکه الگوی مصرف آب است. درحال حاضر با توجه به خشکسالی توسعه کشاورزی در کشور معنا ندارد. چون در اجرای این پروژه ۱۸۵ هکتار از جنگلهای هیرکانی تخریب میشود، جبران آن ممکن نیست. زیرا برای هر یک هکتار آن باید ۲۰۰ هکتار جنگلکاری کرد. زیرا ما فقط نه جنگل بلکه یک زیستگاه را داریم از بین میبریم. بنابراین ساخت این سد از نظر اکولوژیکی و فنی توجیه ندارد.
اگر تاییدیه ندارد، محیطزیست قاطعانه جلوی آن بایستد
رئیس انجمن جنگلبانی کشور اضافه میکند: در این کشور شاید به سد نیاز داشته باشیم. اما آن هم باید ارزیابی شود و باید دید با چه ویژگیهایی ارزیابی میشود. یک وقت مثل دریاچه ارومیه نشود و بدون تایید منابع طبیعی و محیطزیست کار انجام شود و بعدها فاجعه و بحران آن دامن همه را بگیرد. اگر واقعا آن طرح توجیه و تاییدیه محیطزیست ندارد، محیطزیست قاطعانه جلوی اجرای آن بایستد و جواب قاطعی درباره سد شفارود بدهد. باید محیطزیست محکمتر بایستد و به نظرم حتی خود منابع طبیعی هم ضعیف عمل کرده است. کیادلیری تاکید میکند: وقتی معاون منابع طبیعی در امور جنگلها میگوید جنگلهای هیرکانی ارزشی ندارد، گویی اجرای آن را پذیرفته و تاییدش کرده است. تمام کارشناسان جنگل میگویند ارزش جنگلهای شمال به قدمت و کهنسالیاش است و محل زندگی حیاتوحش بسیاری است. حداقل ۴۰ گونه پرنده در آن جنگلها زندگی میکنند. یا همینطور مطالعات نشان میدهد درون درختان آن حشراتی زندگی میکنند که قدمت باستانی دارند. بنابراین چطور می شود ارزشگذاری کرد یا ادعا داشت با جنگلی جدید میتوان آن را جبران کرد؟ البته اگر منظور دوستان از جنگلکاری فقط چوب است، شاید حرفشان درست باشد. اما اینجا فقط مسأله چوب و درختکاری نیست، بلکه زیستگاه جنگلی است.
مشکل فعلی ما کمبود آب نیست، بلکه الگوی مصرف آب است. درحال حاضر با توجه به خشکسالی توسعه کشاورزی در کشور معنا ندارد. چون در اجرای این پروژه ۱۸۵ هکتار از جنگلهای هیرکانی تخریب میشود، جبران آن ممکن نیست. زیرا برای هر یک هکتار آن باید ۲۰۰ هکتار جنگلکاری کرد. زیرا ما فقط نه جنگل بلکه یک زیستگاه را داریم از بین میبریم.
رئیس انجمن جنگلبانی ایران اضافه میکند: هر هکتار جنگل ۲هزار متر مکعب آب را جمع می کند و نگه میدارد. ضمن اینکه در این وضعیت به اندازه کافی تبخیر وجود دارد و در بسترهای پایین دست و سفرههای زیرزمینی تاثیرگذار است. بنابراین توجیه قانعکنندهای نیست که سد ساخته شود. زیرا هنوز هم کشاورزی در ایران سنتی است و بهتر است به جای خرج میلیاردی برای ساخت سد شفارود، الگوی مصرف تغییر داده شود. زیرا ۷۵درصد از آب کشاورزی در ایران هدر میرود.
ماده ۴۶ در رابطه با آلودگی آب است نه تامین آب شرب
اما «حمید جلالوندی» مدیرکل دفتر ارزیابیهای زیستمحیطی سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به اینکه پیشنهاد این سازمان در زمینه ساخت سد شفارود تنها برای تامین آب شرب بوده، گفته است، ما نمیتوانیم با احداث سد برای آب شرب مخالفت کنیم، زیرا براساس ماده ۴۶ قانون توزیع عادلانه آب و تامین آب با وزارت نیرو است و زمانی که بگویند تنها راه برای تامین آب، ساخت سد است، ما نمیتوانیم مخالفت کنیم. بنابراین مجبور بودیم که با تامین شرب موافقت کنیم.
در رابطه با ماده قانونی که حمید جلالوندی از آن سخن میگوید و همچنین وضع آب شرب شهرستانهای رضوانشهر و پره سر با کارشناس حوزه آب گفتوگو کردیم. «بهزاد شریفی» که مدیرسابق آب و فاضلاب شهری شهرستانهای رضوانشهر و پره سر بوده است، در پاسخ به این سوال «شهروند» که آیا در این شهرستانها کمبود آب شرب برای سالهای آتی وجود خواهد داشت میگوید: طبق ماده ۴۶ قانون توزیع عادلانه آب، در مورد آلوده کردن آب است. طبق این قانون مسئولیت پیگیری آلودگی آب به محیطزیست محول میشود و این سازمان پس از کسب نظر از مقامات ذیربط، موظف است کلیه ضوابط مربوط به آیین نامه جلوگیری از آب را تهیه و تسلیم هیات وزیران کند و تصمیم هیات وزیران قابل اجراست. بنابراین، این ماده قانونی ارتباطی با آب شرب ندارد و مربوط به آلودگی آب است.
وقتی معاون منابع طبیعی در امور جنگلها میگوید جنگلهای هیرکانی ارزشی ندارد، گویی اجرای آن را پذیرفته و تاییدش کرده است. تمام کارشناسان جنگل میگویند ارزش جنگلهای شمال به قدمت و کهنسالیاش است و محل زندگی حیاتوحش بسیاری است. حداقل ۴۰ گونه پرنده در آن جنگلها زندگی میکنند.
این کارشناس حوزه آب بیان میکند: با توجه به اقلیم این شهرستانها و کشاورزی که در آن مناطق وجود دارد، ما در سالهای اخیر هم خشکسالی حادی را در این زمینها نداشتهایم. اگر هم بحث استفاده آب برای صنعت است، کارخانه چوکا در زمان پیک تولید هم با کمبود آب مواجه نبود. چه برسد الان که در شرف تعطیلی قرار دارد و دستگاههای موجود این کارخانه از قید انتفاع خارج شدهاند و اگر هم بخواهد این صنعت دوباره مجددا آغاز به کار کند، مشکلی از بابت تامین آب نخواهد داشت.
شریفی بیان میکند: مسئولان آب شرب را بهانهای قرار دادند تا محیطزیست را قربانی سد شفارود کنند. سد شفارود در زمان نهضت سدسازی کشور، آغاز شد و در این ایام بسیاری از سدها در کشور ساخته و به بهرهبرداری رسید. نمونهاش را میتوان در ساخت سدهایی دید که روی رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه ساخته شد. درحالیکه در سالهای اخیر دنیا به سمت سدسازی نمیرود و همه جنبههای اجرای یک پروژه به دقت لحاظ میشود.
رضوانشهر و پره سر تاسال ۱۴۲۵ به آب نیاز ندارند
مدیرسابق آب و فاضلاب شهری شهرستانهای رضوانشهر و پره سر اضافه میکند: متاسفانه برخی از مشاوران محترم طرف قرارداد با دستگاههای اجرایی به گونهای طرح توجیهی اقتصادی و زیستمحیطی را تنظیم میکنند که برای خود منبع درآمدی در حین ساخت یک پروژه عظیم بهطور ثابت داشته باشند. به نظر میرسد، اگر برای چنین پروژههایی مهندسی مجددی صورت بگیرد و مشاوران خارجی بیطرف طرح را پایش کنند، آنوقت بسیاری از این پروژهها یا تعطیل میشوند یا تغییرات اساسی در آن لحاظ میشود.
او در مورد وضع آب شرب شهرستانهای رضوانشهر و پره سر هم میگوید: بخشی از بهانه و تاکید مسئولان برای ساخت سد شفارود درخصوص تامین آب شرب است. بهطوری که معاون سازمان محیطزیست هدف از اجرای آن را آب شرب اعلام میکند. حال سوال اینجاست که اگر بحث تامین آب شرب شهرهای رضوانشهر و پره سر مطرح بود، چرا از شرکت آب و فاضلاب که تامینکننده آب این ۲ شهر است، نظری پرسیده نشد یا در جلسات تصمیمگیری حضور نداشت تا اطلاعاتی واقعی بدهد؟ واضح است، در جلساتی که برای اجرای سد شفارود برگزار شده بهرهبردار تامین آب حضور نداشته است و گزارش توجیهی که از طرف شرکت آب منطقهای ارایه شده، از پایه درست ارایه نشده است.
مسئولان آب شرب را بهانهای قرار دادند تا محیطزیست را قربانی سد شفارود کنند. سد شفارود در زمان نهضت سدسازی کشور، آغاز شد و در این ایام بسیاری از سدها در کشور ساخته و به بهرهبرداری رسید. با توجه به اینکه رضوانشهر و پره سر به لحاظ کیفیت و دستیابی به آب بهترین وضع را دارند، کمبود آب شرب در این دو شهرستان بیمعناست.
بهزاد شریفی درخصوص وضع آب شرب این ۲شهرستان به «شهروند» میگوید: شهر رضوانشهر دارای حدود ۱۰۰ کیلومتر شبکه توزیع و تولید آب بوده دارای یک مخزن هزار مترمکعبی زمینی و یک مخزن ۲۵۰ مترمکعبی هوایی با تعداد ۵ هزارو ۶۰۰ مشترک آب که با آحاد آن (آپارتمانهای چند طبقه که یک کنتور مشترک دارند) به ۹هزار میرسد. از این ۵هزار و ۶۰۰ مشترک، ۱۴۰۰ مشترک تجاری، یکهزار مشترک اداری و ۴۱۰۰ مشترک مسکونی است.
او ادامه داد: در شهرستان رضوانشهر حداکثر تولید آب ۹۷ لیتر بر ثانیه است. درحالیکه نیاز فعلی آن شهر ۶۵ لیتر بر ثانیه است، هم اکنون یکی از چاههای آب این شهرستان به دلیل تولید مازاد، بهعنوان رزرو از مدار خارج شده است. بهطور متوسط هرسال در شهر رضوانشهر ۳۰۰ اشتراک به آن شهر اضافه میشود.
شریفی ادامه میدهد: در شهر پره سر هم حدود ۱۰ لیتر بر ثانیه اضافه تولید آب وجود دارد. بنابراین با توجه به اینکه این ۲ شهر به لحاظ کیفیت و دستیابی به آب بهترین وضع را دارند، کمبود آب شرب در این ۳ شهرستان بیمعناست.
این کارشناس حوزه آب ادامه میدهد: مسئولانی که اعلام میکنند، تنها راه تامین آب شرب شهرهای رضوانشهر و پره سر سد شفارود است، چرا شرکت آب منطقهای به طرح میان مدت آبرسانی غرب دور گیلان که افق طرح تاسال ۱۴۲۵ شمسی و توسط شرکت پاس پیاب دیده شده، مراجعه نمیکند؟ در این طرح برای شهر رضوانشهر ساخت مخزن ۵هزار مترمکعبی و همچنین ایجاد ۲ حلقه چاه را دیدند و برای پره سر هم (تاسال ۱۴۲۵شمسی) مخزن ۳هزار مترمکعبی و یک حلقه چاه را در نظر گرفتهاند. این طرح برای تمامی شهرهای غرب دور گیلان مصوب است. بنابراین تامین آب شرب این شهرستانها از سد شفارود یک بحث انحرافی است و خارج از مباحث فنی است. برای شهرهای غرب نزدیک (شامل صومعهسرا، فومن، شفت) نیز چنین طرحهایی دارند.
متاسفانه برخی از مشاوران محترم طرف قرارداد با دستگاههای اجرایی به گونهای طرح توجیهی اقتصادی و زیستمحیطی را تنظیم میکنند که برای خود منبع درآمدی در حین ساخت یک پروژه عظیم بهطور ثابت داشته باشند.
بهزاد شریفی تاکید میکند: سوال جالبتر اینجاست که فرض بر اینکه سد شفارود ساخته شود و بخواهیم از آب آن برای آب شرب دو شهر استفاده کنیم. آیا میتوان قبل از اینکه این آب را تصفیه کرد به دست مشترکان رساند؟ جواب خیر است. بنابراین حتما باید حد فاصل آب سد شفارود تصفیهخانه آب ساخت.
او در پاسخ به این سوال که آیا نمیتوان برای سالهای دور و بدون این سد، آب را از رودخانه شفارود به تصفیهخانه آتی انتقال داد؟ میگوید: بله، با ساخت یک حوضچه آرامش میتوان این کار را انجام داد.