کارد آشپزخانه؛ سلاح ناامیدی فلسطینیها
خبر شروع انتفاضه سوم در فلسطین اشغالی اینجا و آنجا شنیده میشد. از روز اول اکتبر سربازان اسرائیلی با حملههای مکرر به مسجدالاقصی خشم فلسطینیها را برانگیختند. حالا بیست و دو روز است که مقاومت مردم با کشتار و ضرب و جرح و دستگیریهای وسیع روبرو شده. میشل وارشاوسکی، نویسنده و فعال چپ ضد صهیونیست، در این یادداشت کوتاه به چهره جدیدی از مقاومت فلسطینیها اشاره میکند: استفاده گسترده که ابزاری که در حالت عادی سلاح به نظر نمیآیند اما ناامیدی آنها را به تنها گزینه برای دفاع از جان، خانه و سرزمین تبدیل میکند. سنگ، نماد انتفاضههای پیشین جای خود را به کارد آشپزخانه داده است.
آیا انتفاضه سوم شروع شده؟ تحلیلگران که اینطور میپندارند. برای من این پرسش اهمیت چندانی ندارد؛ آنچه مشخص است، اما این است که ما شاهد پایان یک دوره طولانی از آرامش نسبی در کرانه باختری، بخصوص در قدس اشغالی و اطراف آن هستیم.
همه چیز نشان از آن دارد که آرامش طولانی مدتی که رئیس تشکیلات خودگران از مردم خود هدیه گرفته بود رو به پایان است. ابومازن هیچ چیز به دست نیاورد؛ حتی در سطح نمادین.این آرامش نسبی محصول برنامههای سیاسی محمود عباس است که با «هدایت» ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا پیش میرود. همه چیز نشان از آن دارد که آرامش طولانی مدتی که رئیس تشکیلات خودگران از مردم خود هدیه گرفته بود رو به پایان است. ابومازن هیچ چیز به دست نیاورد؛ حتی در سطح نمادین. در عوض بارها توسط دولت اسرائیل تحقیر شد؛ دولتی که حتی نپذیرفت ادای بازی در نمایش تراژیک-کمدی-گروتسک «فرایند صلح» را درآورد.
اگر اصرار داریم اتفاقات اخیر در فلسطین را «انتفاضه» بنامیم، احتمالا این انتفاضه، انتفاضه چاقو خواهد بود؛ مثال آن هم شمار تحرکات فردی مردان و زنان جوان فلسطینیست که با چاقو، کاتر و حتی پیچگوشتی به سربازان یا شهروندان اسرائیلی حمله کردهاند.آخرین اقدام تحریکآمیز اسرائیل در مسجدالاقصی، حساسترین منطقه برای فلسطینیها (و ۱.۶ میلیارد مسلمان در سراسر جهان) شامل تظاهرات خشونتآمیز وزیران دستراستی و سیاستمدارن ارشد و همچنین هتک حرمت الاقصی توسط پلیس اسرائیل بوده است.
اگر اصرار داریم اتفاقات اخیر در فلسطین را «انتفاضه» بنامیم، احتمالا این انتفاضه، انتفاضه چاقو خواهد بود؛ مثال آن هم شمار تحرکات فردی مردان و زنان جوان فلسطینیست که با چاقو، کاتر و حتی پیچگوشتی به سربازان یا شهروندان اسرائیلی حمله کردهاند. آنها میدانند که این عمل جانشان را به خطر میاندازد، بخصوص که ناتانیاهو و دارودستهاش به اسرائیلیها هشدار دادهاند که مسلح باشند و به فلسطینیها شلیک کنند. به قول گیدون لوی در هاآرتص، امروز در اسرائیل نوعی هرج و مرج فراقانونی در حال روی دادن است که با حمایت شهروندان هم روبرو شده. این هرج و مرج هر عملی از جانب فلسطینیها را اقدام به خودکشی تعبیر میکند.
آن به اصطلاح جامعه جهانی مفتضحانه هر دو طرف را دعوت میکند تا «به خشونت پایان دهند» و محتاط است که از امکاناتی که برای تحمیل تصویب قطعنامههای بینالمللی علیه دولت استعماری اسرائیل در اختیار دارد استفاده نکند.توجه به این نکته مهم است که این اقدام به خودکشی با آنچه شبهنظامیان سازماندهی میکنند (منظور عملیات انتحاریست) یا آن دست از اقدامات فردی که توسط جنبشهای ملی حمایت میشود تفاوت دارد. به همین دلیل نیروهای امنیتی از پیشبینی و خنثی کردن آن عاجزند؛ یک زن جوان فلسطینی یک روز صبح بلند میشود، یک پیچگوشتی برمیدارد و به یک اسرائیلی حمله میکند، با اینکه میداند این عمل به احتمال زیاد به قیمت جانش تمام خواهد شد. این در واقع سطح ناامیدی مردم فلسطین است که تمام آمال و امیدهایش درباره «فرایند صلح» را از دست داده است.
این همچنین انزوای فزاینده محمود عباس از مردمش را نشان میدهد که کماکان به اداهای بیثمر دیپلماتیکش ادامه میدهد؛ آنهم در جایی که طرف مقابلی وجود ندارد یا به عبارت دقیقتر طرف مقابل با ناسازگاری و اقدامات تحریکآمیزش مدام قواعد بازی را به ریشخند میگیرد.
آن به اصطلاح جامعه جهانی مفتضحانه هر دو طرف را دعوت میکند تا «به خشونت پایان دهند» و محتاط است که از امکاناتی که برای تحمیل تصویب قطعنامههای بینالمللی علیه دولت استعماری اسرائیل در اختیار دارد استفاده نکند. جامعه جهانی کماکان با اسرائیل مانند یک متحد برخورد میکند؛ همدستی که تجارت با او بسیار سودآور است.