تا کار از کار نگذشته!
بهدست آوردن اطلاعات انجمنهای مردمنهاد چندان ساده نیست. بهویژه اگر به دنبال این باشیم که یک شاخه از آنها را دنبال کنیم. ١٨٠ سازمان غیردولتی(انجیاو) محیطزیستی در کشور ثبت شدهاند. بخشی از این سازمانها پایگاههای اینترنتی ندارند و تعدادی هم سایتها یا وبلاگهایشان فعال نیست که دسترسی به اطلاعاتشان را با مشکل مواجه کرده است. با این وجود میتوان در نگاهی کلی، این «انجیاو»ها و کارکردهایشان را با توجه به معضلات مختلف چند استان کشور از نظر گذراند و البته یادآوری کرد که تا درخصوص بحرانهای زیستمحیطی ایران، کار از کار نگذشته، باید مردم هم در کنار دولت فکری بهحال زیستبوم خود کنند.
ارومیه؛ روزگاری دریاچه بود
دریاچه ارومیه یک شاخص درست و حسابی برای اندازهگیری میزان تاثیرگذاری نهادهای غیردولتی ایران در دوسال گذشته است. از شهریور ٩٢ که نجات دریاچه بهطوررسمی در ادبیات دولت قرار گرفت، هیأتوزیران با دستور رئیسجمهوری وارد عمل شد و مصوبه ستاد احیای دریاچه را امضا کرد، حساسیتهای رسانهای افزایش یافت و سازمانهایدولتی مانند سازمان محیطزیست و استانداری آذربایجانغربی از همکاری با نهادهای غیردولتی در این زمینه استقبال کردند. دولت حتی یک گام جلوتر رفت و ١٠ شهریور سال ٩٢، معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیطزیست ایران از برخورد امنیتی با فعالان مدنی حامی نجات دریاچه ارومیه ابراز تاسف کرد. در چنین بستری، برگزاری تجمع در تبریز و ارومیه، نامه ١۴٠روزنامهنگار به وزرای مسئول و نمایندگان مجلس، نامه ١٢٠مدیر سابق و کنونی استان به رئیس مجلس که برخی فعالان مدنی هم نامشان در این فهرست بود، برگزاری همایش و افزایش حساسیت و توجه عمومی در شبکههای اجتماعی مجازی، ازجمله تلاشهایی بود که با محوریت فعالان مدنی رخ داد. در این میان برخی فعالان در خارج از ایران هم به یاری آمدند، مانند نامه اساتید دانشگاه آلمان که در «کارگروه نجات دریاچه ارومیه» مستقر در دانشگاه بن این کشور، فعالیت میکنند. در سطحی دیگر مسئولان استان آذربایجانشرقی و غربی با مشارکت ٧ نهاد غیردولتی از خرداد٩٣، پروژه «همکاری در احیاء دریاچه ارومیه از طریق مشارکت جوامع محلی» را اجرا کردند که ۴١روستا را دربر میگرفت. از این نمونهها باز هم میتوان برشمرد ولی نکته مهم اینجاست که باوجود افزایش حداکثری حساسیت عمومی، میل دولت به مشارکتدهی سازمانهای غیردولتی، فضای رسانهای در دسترس، فقدان سازمانهای غیردولتی قدرتمند و دارای سازمان ملی سبب شده که عمده این فعالیتها در حوزه اطلاعرسانی محدود بماند و از قدرت تاثیرگذاری کافی برخوردار نباشد. درواقع در طول این دو سال، سازمانهای غیردولتی اگر قدرتمند بودند، میتوانستند درقالب یک ابزار فشار و حتی کمک به دولت، نقش موثرتری در همراهی مجلس برای حل این مشکل ایفا کنند و تنها به نوشتن نامه بسنده نکنند. همین رویکرد را میتوان در نسبت با دولت، نهادهای بینالمللی و جامعه مدنی حساس به مسائل محیطزیست در سایر کشورها هم تعریف کرد، با این حال در شرایط کنونی که بدنه سازمانهای غیردولتی به اندازه کافی فربه نیستند، تجربه دریاچه ارومیه نشان میدهد صرف افزایش حساسیت عمومی برای فعال شدن جامعه مدنی کافی نیست، جامعه مدنی باید وجود داشته باشد که فعال باشد.
استانهای شمالی به دلیل برخورداری از پوشش گیاهی و جانوری غنی و آب و هوای معتدل در بیشتر سال، پذیرای گردشگران بسیاری هستند که گاه معضلات زیادی را برای این استانها بهوجود آوردهاند. اگرچه از کمبود آب یا وجود گردوغبار مناطق مرکزی و جنوبی در این استانها خبری نیست اما مسائل زیستمحیطی دیگری آنها را هدف قرار دادهاند. مسأله آشوراده که ذهن بسیاری از فعالان محیطزیست را با خود درگیر کرد، تخریب و آتشسوزی جنگلها و شکار حیواناتی که باعث انقراض بخشی از آنها شد از مسائل مهم این استانها هستند. در این میان سهم استانهای شمالی از تشکلهای ثبتشده محیطزیستی ۴٣ انجمن در استان مازندران است که بخش زیادی از آنها تحتعناوین کوهنوردی و طبیعتگردی فعالیت میکنند. درحالیکه یکی از مشکلات مهم این استان انقراض جانوران و پرندگان بومی است و تنها انجمن مردمنهادی که بر حفظ یوزپلنگ ایرانی تمرکز دارد در تهران واقع شده است. استان گیلان با مشکلاتی چون آلودگی رودخانهها و از بین رفتن جنگلها تنها چهار انجمن محیطزیستی ثبتشده دارد. آلودگی سواحل دریا و جنگلها لزوم فعالیتهای اجرایی از سوی سازمانهای مردمنهاد را برای جمعآوری این زبالهها یا مطالبهای که این کار توسط سازمان محیطزیست صورت بگیرد، نشان میدهد. کاری که عمده فعالیت «انجیاو»های کشور است و بهعنوان یک حرکت نمادین برای فعالان محیطزیست شناخته میشود. امسال جمعیت زنان و جوانان حافظ محیطزیست گیلان با برگزاری روز دریایخزر به همه اعلام کردند که حال این دریا خوب نیست. اما بهطور مثال در ماجرای آشوراده تلاش فعالان محیطزیست نقش آنها را بهعنوان کنشگران جامعهمدنی پررنگترکرد. توجه رسانهها به مسأله آشوراده بهنوعی با صحبتهای فعالان محیطزیست و سازمانهای مردمنهاد چون ستاد مردمی نجات آشوراده و ستاد مردمی حفاظت از جنگلابر تشدید شد. اعتراض آنها توانست مسئولان دولتی را زیر سوال ببرد و آنها را به واکنش وادارد.
پایتخت فرهنگی ما؛ تنها ۵ «انجیاو»ی زیستمحیطی
اصفهان با زایندهرودش یکی از نمونههای حضور مردم و سازمانهای مردمنهاد و تاثیرگذاریشان در یک مسأله محیطزیستی است. اعتراض فعالان محیطزیست و مردم که زنجیره انسانی یکی از نمونههای آن بود توانست واکنشهایی را از سوی سازمانهای امنیتی و دیگر مسئولان برانگیزد که هرچه زودتر فکری به حال رگ حیاتی این شهر کنند. این رودخانه در چند مرحله پرآب شد و سپس دوباره سد به روی آن بسته شد که همین مسأله باعث از بین رفتن شماری از ماهیها و دیگر آبزیان شد. مسالهای که دوباره اعتراض فعالان محیطزیست و «انجیاو»ها را برانگیخت. سهم این استان از «انجیاو»های محیطزیستی ۵ مورد است.
خوزستان
همین امسال بود که ستاد مردمی مسائل محیطزیست خوزستان از سوی سازمانهای مردمنهاد این استان شروع بهکار کرد. این استان علاوهبر معضلاتی چون تخریب مراتع و جنگلها و آلودگی رودخانهها، چند سالی است که با مشکل ریزگردها مواجه است که شهر اهواز را بهعنوان یکی از آلودهترین شهرهای دنیا مطرح کرد. اعضای یکی از «انجیاو»های فعال استان یعنی موسسه فرهنگی محیطی اتحاد کارون، در روز درختکاری کاشتنهال را بهعنوان گامی برای داشتن شهر پاک و عاری از آلودگی و ریزگردها در برنامه خود قرار دادند. اما مسالهای که توجه فعالان محیطزیستی این منطقه را به خود جلب کرده است، فراتر از ریزگردهاست و به مشکلاتی چون عوارض خشکسالی و خشکشدن کارون، کاهش تولید زباله و حفاظت از آهوی نادر خوزستان نیز میپردازند.
پهناورترین استان کشور و تنها یک «انجیاو»ی زیستمحیطی!
سیستانوبلوچستان نیز از خشکسالی شدید و ریزگردها رنج میبرد. انجمن حافظانسبز تفتان تنها «انجیاو» ثبتشده در این استان است که برای محیطزیست تلاش میکند و هدف خود را زیبا سازی و پاکسازی محیطزیست عنوان کرده است. اعضای این انجمن در سال ٩٣ با تشکیل تجمع و زنجیره انسانی در کنار دریاچه سردریا اهمیت این دریاچه را برای محیطزیست و حیاتوحش منطقه به مسئولان یادآور شدند. همچنین همایش پاکسازی تفتان خاش از دیگر فعالیتهای این «انجیاو» برای ایجاد مشارکت مردمی و حساسکردن آنها نسبت به مسائل محیطزیستی منطقه بوده است. اما مهمترین مسأله این استان خشکشدن هامون است که فعالان محیطزیست این منطقه و مردم راه نجات آن را عمل دولت افغانستان به تعهدات خود در زمینه حقابه ایران از هیرمند میدانند.
«انجیاو»های تهران؛ بیانیه پشت بیانیه
اما استان تهران با دو مسأله مهم آلودگی هوا و خشکسالی بهدلیل برخورداری از امکانات پایتختی بیشترین تعداد «انجیاو»ها در زمینه محیطزیست را در خود جای داده است. ۶٠ «انجیاو» محیطزیستی در این استان ثبت شده که البته فعالیتهای آنها تنها مختص به استان تهران نیستند. این «انجیاو»ها در زمینه حفاظت از جانوران درحال انقراض و توسعه پایدار، طبیعتگردی، پاکسازی طبیعت، جنگلبانی، حفاظت از تالابها، کوهستانها و… فعالیت میکنند. مهمترین فعالیتهایی که این «انجیاو»ها برای تهران انجام میدهند، اعتراضها و بیانیههایی است که برای آلودگی هوا، مسأله ترافیک و تأثیر بنزینها در رسانهها مطرح کردهاند که تیر پیکانشان بهسوی دولت بود. همچنین با بحرانیشدن مسأله بیآبی در تهران، کمپینهایی با محوریت تشویق مردم به صرفهجویی در مصرف آب است که در اینجا بیشتر از آنکه به مدیریت دولت در زمینه منابع آبی توجه کنند، تمرکز خود را بر عملکرد مردم گذاشتهاند.