۷۰ درصد دستمزد افغانستانیها صرف ماندن در ایران میشود
«آنیتا صدیقی» در ابتدای این نشست به ارائه نظرات و تجربیات زیسته خود به عنوان یک افغانستانی در ایران پرداخت و گفت افغانستانیهای مقیم ایران عمدتاً یا کسانی هستند که از افغانستان به ایران مهاجرت کردهاند و به مهاجرات خو گرفتهاند و یا کسانی را شامل میشوند که پدر و مادر آنها اقدام به مهاجرت به ایران کردهاند و آنها در ایران به دنیا آمدهاند، با ایرانیها بزرگ میشوند و ایران را بخشی از هویت خود میبینند.
افغانستانیهای مقیم ایران عمدتاً یا کسانی هستند که پدر و مادر آنها اقدام به مهاجرت به ایران کردهاند و آنها در ایران به دنیا آمدهاند، با ایرانیها بزرگ میشوند و ایران را بخشی از هویت خود میبینند.به گزارش «تامین ۲۴» وی افزود این عده از طرفی ارتباطی با جغرافیای افغانستان ندارند و تجربه زیسته ای از زندگی در آن کشور نیز ندارند اما مشکلاتی که این عده دارند و این مسئله که جامعه ایران پذیرای آن ها نیست موجب میشود از بیان این مسئله که افغانستانی هستند خودداری کنند. به گفته این فعال اجتماعی، عدم دسترسی به امکانات و محرومیتهای تحصیلی، رفاهی و نداشتن کارت هویت و … موجب میشود مهاجران افغانستانی تبدیل به یک کاست اجتماعی بشوند، در مناطق محروم کشور نگاه غالب آن ها را به چشم یک مهمان ناخوانده و متجاوز میبیند و باور عمومی نیز تصور میکند آنها جای ایرانیها را در بازار کار اشغال کردهاند اما مثلا در محلات مرفهنشین، افغانستانیها مشاغلی مانند سرایداری و کارگری ساختمان و … دارند و جای ایرانیهای مقیم در این محلات را اشغال نکردهاند.
به گفته صدیقی این باورهای عمومی و همچنین محدودیتهایی اعم از عدم برخورداری از حسابهای بانکی، حق مالکیت ملک و محرومیت از حقوق اولیه شهری موجب میشود افغانستانیها نتوانند جهشی در وضعیت خود داشته باشند و این محدودیتها باعث میشود کودکان افغانستانی از چرخه آموزش و تحصیل خارج شده و روانه بازار کار بشوند.
باور عمومی نیز تصور میکند آنها جای ایرانیها را در بازار کار اشغال کردهاند اما مثلا در محلات مرفهنشین، افغانستانیها مشاغلی مانند سرایداری و کارگری ساختمان و … دارند و جای ایرانیهای مقیم در این محلات را اشغال نکردهاند.این فعال حقوق افغانستانیها در مورد موقعیت شغلی افغانستانیهای مقیم ایران گفت این افردا شغل مناسبی ندارند مگر اینکه به واسطه روابط انسانی از شغل مناسبی برخوردار شده باشند و از سوی دیگر انباشت محرومیتها و محدودیتهایی که با آن روبرو هستند از جمله پرداخت هزینه برای کارت اقامت و عوارض شهری موجب می شود آن ها از حقوق شهری محروم شوند.
در ادامه این نشست، «حمیدرضا بوالی» دو راه را برای بررسی مشکلات مهاجران افعانستانی تشریح کرد و گفت از یک طرف می توان مسائل این افراد را به صورت پروژهای دنبال کرد و به عنوان مثال در زمینههای آموزش، بهداشت و اقامت، مشکلات آنها را بررسی و راهکارهایی را ارائه داد.
محدودیتهایی اعم از عدم برخورداری از حسابهای بانکی، حق مالکیت ملک و محرومیت از حقوق اولیه شهری موجب میشود افغانستانیها نتوانند جهشی در وضعیت خود داشته باشند.به گفته این روزنامه نگار، راه دیگر که راه مورد تایید است، راهی است که مسئله مهاجران افغانستانی را به عنوان یک پروژه کلی نگاه میکند و معتقد است تا زمانی که این مسئله حل نشود نمیتوان تک تک اجزای آن را بررسی کرد.
به گفته بوالی، مسئله مهاجران افغانستانی به عنوان یک پروژه کلی دچار مشکل است و این مسئله پس از پایان جنگ حادتر شده است.
وی افزود با پایان جنگ ایران و عراق، دوره آرمانها و ایدئولوژیها در سیاستگذاریهای کشور پایان یافت و بیشتر به منافع آنی افراد توجه شد و نوع نگاه یک نگاه بقاء گرا و تقدیس زندگی بوده است و این رویکرد معتقد است باید به منافع عینی جامعه توجه شود.
به گزارش «تامین ۲۴»، «محمد لطفی»، مسئله مهاجران افغانستانی را در بعد گستردهتری از ایران بررسی کرد و با اشاره به بحران هاینظام سرمایهداری و ایجاد کمربند سبز جنوبی برای مقابله با نفوذ شوروی در کشورهای آسیای میانه گفت باید ببینیم چه اتفاقی افتاد که پروژه امتسازی که در ذیل آن افغانستانیها پذیرفته میشدند تبدیل به ملت سازی و طرد مهاجران شد.
شهروندان ایرانی غیر از دستمزد، درآمد هم دارند یعنی از تسهیلاتی مانند یارانه و دیگر تسهیلات دولت هم برخوردارند اما مهاجران فقط وابسته به دستمزد خود هستند و ۶۰ تا ۷۰ درصد دستمزد خود را باید صرف عوارض شهرداری، تمدید گذرنامه و دیگر مبالغی برای ماندن در ایران بکنند.این فعال اجتماعی، با مطرح کردن بحث «اقتصاد مهاجرت»، آن را در ارتباط با بحرانهای ساختاری نظام سرمایه دانست و ادامه داد ساختار سرمایهداری از این نوع اقتصاد و همچنین از صدور جنگ به کشورهای دیگر برای رونق بخشیدن به اقتصاد خود استفاده میکند.
به گفته این حقوقدان، شاهد یک وارونهسازی از سطح کلان تا خرد هستیم به گونهای که مهاجران قربانی را به عنوان مقصر جلوه میدهند و مثلاً کسی از موشکهای کروز که روی سر مردم خاورمیانه ریخته میشود مجوز درخواست نمیکند اما از مردم آوارهای که در نتیجه جنگ از خانه و کاشانه خود آواره میشوند مجوز میخواهند.
لطفی افزود شهروندان ایرانی غیر از دستمزد، درآمد هم دارند یعنی از تسهیلاتی مانند یارانه و دیگر تسهیلات دولت هم برخوردارند اما مهاجران فقط وابسته به دستمزد خود هستند و ۶۰ تا ۷۰ درصد دستمزد خود را باید صرف عوارض شهرداری، تمدید گذرنامه و دیگر مبالغی برای ماندن در ایران بکنند.
لطفی راهکار در پایان گفت سازمان های اجتماعی در ایران دارای ضعفهای جدی هستند و برای مقابله با این مشکلات لازم است این سازمان ها تقویت شوند.