«کارگران چگونه فکر مىکنند؟ این پرسش به پرسش اساسىترِ دیگرى راه مىدهد که بهواقع بنا بودهاست مسئله اصلى فلسفه باشد: «زندگى خوب» چه زندگىاى است و چگونه تحقق مىیابد؟» امید مهرگان در این نوشته به این موضوع از دریچه تناقضها و تنشهای کار فکری و کار یدی با یکدیگر می پردازد. اینکه آیا این دوگانه بازتاب و تشدیدکننده همان تقسیم کار و تعیین هویت اجتماعی نیست؟ این که کار فکری و کار یدی در تفکیک از یکدیگر در واقع همان تثبیت نقشها و کارکردها و به همین واسطه عدم رهایی سوژههای انسانی است.