زنان کارگر در اقتصاد غیر رسمی کشور، نه جزو گروههای بیمهای خاص هستند که دولت سهم کارفرما را برای آنان بپردازد و نه خود توان پرداخت حق بیمه خویشفرما را دارند. آنها هیچ شانسی برای بیمهشدن ندارند.
بیش از چهار دهه است که فعالیت و پژوهش فدریچی سرآمد موضوع کارخانگی بوده است. اجزوهی تاثیرگذار او، «دستمزد در قبال کارخانگی» (۱۹۷۵)، با رد یک دعوی مشهور شروعی تحریکآمیز دارد: «آنها میگویند عشق، ما میگوییم کار بیجیره و مواجب». فدریچی در این متن و متون دیگر خود مدعی است مطالبهی دستمزد نوعی شبکهی پیوند سیاسی ضروری است در راه سازماندهی زنان حول کار ازخودبیگانهای که همهی ما انجام میدهیم. سرمایهداری نمیتواند این مطالبه را برآورده کند، و نکته همین است؛ موفقیت در این راه مستلزم پیکربندی مجدد و همهجانبهی توزیع ثروت اجتماعی است.
احمد سیف اقتصاددان و مدرس دانشگاه، در این یادداشت به وضعیت اشتغال زنان در عرصه جهانی میپردازد و براین باور است که وضعیت موجود بازار کار زنان تشدیدکننده نابرابری جنسیتی و در همین راستا ادامه داشتن عقبماندگی اقتصادی زنان خواهد شد.