skip to Main Content
هنرمندان عرصه موسیقی سراغ خورشید عاشوری راوی ترانه‌های گیلکی نمی‌روند
میراث ماندگار «مامان خورشید»
۵ بهمن ۱۴۰۰
دختری بود به نام لیلی که بعد از عید با نامزد خود قرار عروسی داشت ولی بعد از عید خواستگار دیگری پیدا کرد که موقعیت مالی بهتری داشت. به او گفتند ما نامزدی خواستگار قبلی را پس می‌دهیم و تو باید با خواستگار جدید ازدواج کنی. ولی او می‌گوید: «خواستگار جدید را نمی‌خواهم.» پدر و مادر به او سخت می‌گیرند و او را کتک می‌زنند. یک درخت گلابی وحشی در حیاط خانه آنها قرار داشت که گل‌های سفید داده بود؛ درختی که یک روز لیلی خود را به شاخه آن بست و مرد. بعد مامان خورشید شعر «ها‌ لیلی» را به زبان گیلکی می‌خواند.
بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗