سرپیچی از کار خانگی یعنی نقد خانواده بهعنوان اتصالدهندۀ اصلی روابط اجتماعی کار بازتولیدی خانگی و نقد اخلاقیاتش بهعنوان حمایت ایدئولوژیک این روابط؛ یعنی نقد کل سازمان کار و زندگی.
این مقاله برگرفته از یک بحث میزگردی است، که در آن هیلاری وینرایت به اختصار در رابطه با شیوههای نوین فکر کردن به تغییر، و آنچه از سوسیالیسم فمنیسم یاد گرفته است، حرف میزند.
سيلويا فدريچی در كتاب خود «كاليبان و ساحره: زنان، بدن و انباشت اوليه» (٢٠٠٤) ساحرهكشی را شالوده يك نظام سرمايهداری میداند كه زنان را محدود به خانه و وادار به بازتوليد نيروی كار بهعنوان كار اجباری بیاجرومزد میكند. او زمين اصلی مبارزه جنبش زنان را در وجه توسعه اين كار بازتوليدی قرار میدهد. اين يك افسانه پريان نيست كه صرفا درباره ساحرگان باشد. امروزه ساحرگان به ديگر زنان و شخصيتهای مرتبط قابل تعميماند: زنان درمانگر، قابلهها، زنان نافرمان، زنی كه جرئت میكند تنها زندگی كند، زنان جادوگری كه غذای اربابان را مسموم و بردگان را به شورش ترغيب میكردند. سرمايهداری از بدو پيدايش با خشم و ترور با اين زنان مقابله كرده است. فدريچی در كتاب «كاليبان و ساحره» سؤالاتی اساسی درباره اين چهره مظهر زنان میپرسد: چرا سرمايهداری از آغاز نياز داشت جنگی عليه اين زنان به راه بيندازد؟ چرا ساحرهكشی يكی از خشنترين و خاموشترين كشتارهای تاريخ بوده است؟ با محكومكردن اين زنان به چوبه دار چه چيزی قرار بود از صفحه روزگار حذف شود؟ چرا میتوان تناظری ميان آنها و بردگان سياهپوست مزارع در آمريكا برقرار كرد؟گفتوگوی حاضر به بهانه حضور او در نمايشگاه كتاب بوينوس آيرس با فدريچی انجام شده، كسی كه تاريخ ساحرگان را به كار خانگی زنان پيوند میزند و اين دو را در نسبت مستقيم با يكديگر میبيند. از نظر فدريچی «فعاليتهای مرتبط با بازتوليد همچنان زمينه بنيادی مبارزه زنان است، چنانكه پيش از اين در جنبشهای زنان دهه ٧٠ بوده و پيوند دارد با تاريخ ساحرگان».