شعار «رضا شاه روحت شاد» که در تجمعات سال گذشته شنیده میشد، گویا نشان از میل شعاردهندگان به حضور قهرمانی یگانه برآمده از دل تاریخ میداد. اما سوژهای که در ذهن شعاردهندگان ایجاد شده بود، ریشه در شکلی از تاریخنگاری دارد. نوعی از تاریخنگاری نخبهگرا که تداوم این ایده را تاکنون ممکن کرده است.
تنِ بی جان همچنان، به شکل و شمایلِ یک نشان، در تاریخ نقش بازی کرده و پیش رفته است. شاه و جسدش، یکی از نمادهای پیچیده در تاریخ بوده. بدنی توانمند یا در ضعف و ناتوانی غوطه ور اما زنده، بدنی گرفتار در تبعید و سرگردان در جهان، و تنی خفته به امانت در قبری دور دست یا، ناگهان سر کشیده بیرون از خاک. شاهان ایران اغلب جسدشان را با خود به دنبال کشیدهاند و همسان با تاریخِ پر از افت و فرودِ این سرزمین، سالها بعد از مرگشان تن، بی حضورِ جان، به حیات تاریخی خود ادامه داده است.