شکی نیست که تئاتر ما در بحران است. در جستجوی خروج از بحران، بسیاری معتقدند تئاتر باید تماما خصوصی شود و اینگونه راه برای موفقیت و شکوفایی آن هموار خواهد شد. اما از سوی دیگر، و با ورود بخش خصوصی به این حوزه، برخی منتقدان، خصوصیسازی تئاتر را به معنای نابودی و کالایی شدن آن میدانند. آنها باور دارند پیششرط رهایی تئاتر از مناسبات بازار حمایت دولتی است. در مطلب پیشرو علی قلیپور با سوال متفاوتی به بحران تئاتر نظر میاندازد و شرط رهایی تئاتر را نه در حمایت دولت، که در تغییر رویکردی بنیادی میجوید. سوال این است؛ آیا تا زمانی که خودِ تئاتر، به عنوان کالایی برای مصرف منفعلانه مشتری، یا همان مخاطب، تولید میشود، میتوان از رهایی آن از مناسبات بازار و غیر کالاییشدنِ آن سخن گفت؟