بهروز بوچانی، نویسنده کُرد با خلق یک اثر ادبی تحولی بنیادین در موقعیت زندانیان جزیره مانوس و نگاه حکومت و جامعه استرالیا به قضیه پناهندگان ایجاد کرد. او از همان روزی که صدایش به واسطه جایزههای ادبی به گوش جهان رسید، اعتراض داشت که رسانههای جریان اصلی از وضعیت او به عنوان یک نویسنده پناهجو سوءاستفاده کرده و اثرش را به موقعیت زندان مانوس تقلیل دادهاند. به گفته بوچانی در جایی که برخی از ساکنانش "۵ سال رنگ اسکناس را ندیده بودند" روزنامهنگارانی از او پرسیدهاند "خب، حالا با پول این جایزه چه میکنی؟" یا اینکه کار کردن و "نوشتن در واتساپ چگونه است و چه لذتی دارد؟" و انبوهی از سوالاتی که جملگی گواهی بر بلاهت حاکم بر فضای رسانهای و پیشه خبرنگاری در رسانههای جریان اصلی هستند. اینها را کسی میگوید که عمرش را صرف خواندن آثار نویسندگانی مانند کافکا و بکت کرده و مدتها پیش از آنکه پایش به زندان و شکنجهگاه منحوس مانوس باز شود، نویسنده و خوانندهای فعال بوده است. بهروز بوچانی اهل ایلام در روژهلات کردستان است؛ جایی که به گفته او تاریخا هم از سوی حکومت مستقر و هم از سوی احزاب کُرد به حاشیه رانده شده است. ناوخت در این مصاحبه که بخش نخست آن در پی میآید، تلاش کرده به دشواریهای نویسنده شدن در جایی مانند ایلام و در کشوری مانند ایران بپردازد. بهروز بوچانی میگوید هر چند در ایران، سن و سال به او اجازه نویسنده شدن نمیداده، اما موفق شده در برخی از رسانههای کردستان و رسانههای سراسری مدتی به عنوان روزنامهنگار فعال باشد. او تجربه تبعیض را هم در دانشگاه و هم در ایلام از سر گذرانده است. این بخش از مصاحبه عمدتا حول گذشته بوچانی به عنوان یک نویسنده میچرخد. بخش دوم و نهایی این مصاحبه به طور مشخص به زوایای ادبی رمان "هیچ دوستی جز کوهستان No Friend But the Mountains" خواهد پرداخت. ماه گذشته از طریق وبسایت ناوخت برای نخستینبار قطعهای از این رمان منتشر شد.
آنچه در پی میآید بخش نخست مصاحبه ناوخت با بهروز بوچانی است: