skip to Main Content
فقدان بازتاب طبقات اجتماعی در «رمان فارسی»
۶ دی ۱۳۹۷
چرا در «رمان فارسی» حرفه‌ها و طبقه‌های اجتماعی بسیاری بازتاب داده نشده‌اند؟ ما سال‌هاست که به شغل‌های محدودی برای قهرمانان‌مان فکر می‌کنیم: عموما یا نویسنده‌اند و یا شغل‌شان در یکی از حوزه های مربوط قرار می گیرد. از زنان خانه‌دار، معلمان و دانشجویان در آستانهٔ فروپاشی زیاد نوشته‌ایم ولی مثلا یک آتش‌نشان، ویزیتور محصولات آرایشی بهداشتی و یک کارگزار بورس در کتاب‌های ما به ندرت جایی پیدا می‌کنند. با این‌حال، مسئله عدم گستردگی مشاغل قهرمانان «رمان فارسی» پیش‌نیازی دارد که نباید از آن غافل شد.
بیشتر بخوانید
چگونه زندان تزارها سرنوشت رمان روسی را رقم زد
نظم اخلاقی دوزخ
۱۳ دی ۱۳۹۳
 زندان‌های دوران تزار در قرن ۱۹، به طور مداوم پر از شاعر، رمان‌نویس و مقاله‌نویس بود و این پدیده بر نویسندگان روس تاثیری تعیین‌کننده گذاشت. در در نوشته پیش‌رو مهام میقانی تاثیر سرکوب و خفقان و رویکردهای متفاوت حاکمیت زمانه را بر ادبیات روس بررسی و از خلال این بازخوانی تاریخی، دوره‌بندی معمول ادبیات روسیه را به چالش می‌کشد. 
بیشتر بخوانید
درباره یک خبر اجتماعی جدید که کسی نگران آن نشد
می‌خواهند «تاناکورا» را تعطیل کنند
۲۲ آذر ۱۳۹۳

وقتی لباسی از تاناکورا می‌خرم همیشه سعی می‌کنم صاحب قبلی آن را تصور کنم. یک کارمند، راننده‌ی تریلی، جوانی ولگرد، کارگزار بورس یا صاحب یک بقالی را خیال می‌کنم که در لباسی که من اکنون در آن هستم در خیابان‌های لندن، مارسی یا نیویورک راه می‌رود. شاید نویسنده‌ای معروف و پولدار برای رفع افسردگی‌اش یکهو کمدش را خالی می‌کند و به کلیسای نزدیک خانه‌اش می‌رود، گرچه با پوشیدن لباس‌های او کسی با استعداد نمی‌شود اما با فرض اینکه صاحب قبلی این لباس شهروند پاکیزه‌ای باشد می‌شود فایده‌ی پوشیدن پیراهن او را جدای از قیمت تقریبا ارزانش مشارکت در پروسه‌ی قلابی جهانی‌سازی دانست واِلا ایدز و هپاتیت خوشبختانه با لباس منتقل نمی‌شود. 

 

بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗