چهارراه ولیعصر خالی از «طردشدگان»
در این روزها دوباره برخورد با دستفروشان تشدید شده است. دستفروشان نیز در همین روزها به اجرای این طرحها اعتراض کرده بودند. این گزارش رویکرد مدیران شهری درباره دستفروشی را بررسی میکند.
مدتی از اجرای طرح انضباط شهری در چهارراه ولیعصر(عج) میگذرد و دستفروشانی که در این منطقه فعال شده بودند مرتب با ماموران انضباط شهری و ماموران پلیس دست به گریبانند. چهارراه ولیعصر از دستکاریهای بالادست در امان نبوده است؛ استقرار نردهها دور محوطه چهارراه، زیرگذر و این بار خالیکردن دستفروشان از این پهنه هنری – فرهنگی. در کنار گلایه دستفروشان از طرح موجود، بیشتر مغازهداران صنف پوشاک در این راسته از طرح استقبال میکنند، گرچه معتقد هستند خیابان خالی شده است و دیگر هیاهو و سرزندگی قبل به چشم نمیخورد. در همین خصوص، زهرا نژادبهرام در گفتوگو با «اعتماد» ضمن تاکید به رویکرد شورای پنجم در حمایت از دستفروشان میگوید: «توجه به مساله دستفروشی به منزله رها کردن شهر نیست. انتظام شهری در اولویت است.». در این متن نگاهی داریم به امر دستفروشی و جایگاه آن در حیات شهری و توسعه و رویکردی که شورای شهر در قبال این صنف به خصوص میتواند داشته باشد.
فروش ما دو برابر شده اما خیابان خالی است
«نه اسمی از من بیار، نه بگو چی میفروشم.» با احتیاط بساطش را در فاصله کمی از خط قرمز چهارراه ولیعصر پهن کرده است و هر از چندی یک بار با نگرانی به اطراف نگاه میکند. سن و سالی ندارد اما با دستفروشی خرج مادر و پدر سالخوردهاش را میدهد. کمی آن سوتر پیرمردی بساط کوچک سیگارفروشی دارد. «با من کاری ندارن، من بساطمو روی پله بانک گذاشتم، اینجا که معبر نیست.» ظهر جمعه است و دور تا دور تئاتر شهر در رخوت تابستانی فرو رفته است. ماموران شهرداری و نیروی انتظامی زیر تیغ آفتاب ایستادهاند و هیچ دستفروشی دیگر در این منطقه بساط ندارد. بر خیابان ولیعصر و روبروی تئاترشهر، کفشفروشی از غیاب دستفروشان استقبال میکند و میگوید: «از وقتی رفتن میزون درآمدم دو برابر شده.» خیابان روبروی ویترین مغازهاش خلوت است و مشتری هم ندارد، اما میگوید: «اگه شما نتونی از تو پیادهرو رد شی چه فایده داره، هر کی میاومد یا شهرستانی بود یا افغان. خیلیهاشونم ماشین شاسی بلند داشتن.» دو زن جوان مقابل ویترین میایستند و کفشها را نگاه میکنند. آنها را نشان میدهد و میگوید: «وقتی اونا بودن کسی ویترین رو نگاه نمیکرد. همه میاومدن اینجا بساط ببینن، همه جا، جا افتاده بود که اینجا دستفروش هست و قیمتا پایینتره. نه ویترین مغازه!» فروشنده بعدی هم کفشفروش است با شاگردش در حال مرتب کردن مغازه است. «تا قبل از ساعت ۹ – ۸ شب هر کسی میاد اینجا یا برای گذره یا مشتری قبلی ماست که میاد خرید. بعد ۹ شب اما اینجا باز شلوغ میشه. تا مامورا میرن دستفروشا برمیگردن. ۹ -۸ شب دیگه فروش ما صفر میشه» او از برخی همکارانش انتقاد میکند که در مقابل مغازه خود بساط میکردند یا پیادهرو روبروی مغازه را روزی ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان اجاره میدادند. آقا احمد تا اسم دستفروشان را میشنود صدایش بلند میشود: «نه، ما نامهای ندادیم. این بندهخداها از کجا نون بیارن الان؟ دو، سه تاشون دارن اون ور توی پارک دانشجو مواد میفروشن از سر بدبختی و بیپولی.»
به گفته آقا احمد که نزدیک به دو دهه بر چهارراه ولیعصر لباسفروشی میکند با برخی دستفروشان سلام و علیک داشته و حتی بعضی وقتها کمک حال آنها میشده. آقا احمد چندان با نظر همکارانش موافق نیست که غیاب دستفروشها به سود مغازهداران شده است. او میگوید: «مگه مساله فقط سود و زیان ماست؟ اونا از کجا خرجی بیارن؟ اگه شاسیبلند داشتن که تو سرما و گرما سرپا وای نمیایستادن دو قرون کاسب شن!»
«دعوا که بود اما دعواهای توی پارک ربطی به دستفروشا نداشت. اونا گردن کلفت خودشونو دارن.» دختری که شاگرد مغازه تونیکفروشی است میگوید:« اقلا جلوی مغازه ما اثری از دعوا نبود. اگر هم بود خود دستفروشها دم عید سر جا با هم بحث میکردند.» او میگوید: «چون اینا اکثرا با هم دوست و فامیل بودن اصلا نمیشد فروشندهها باهاشون درگیر بشن. البته اگه دوستم نبودن همین جا باهم آشنا و رفیق میشدن.
دستفروشی چه جایگاهی در نظام توسعه دارد؟
«ما اگر دستفروشی را در ساز و کارهای توسعه فهم نکنیم خطای بزرگی مرتکب شدهایم.» مجید ابراهیمپور، پژوهشگر و فعال شهری در این باره توضیح میدهد: «امر توسعه گروههای متنوعی از جامعه را به طرق مختلفی از فرآیندهای اقتصادی- اجتماعی و سیاسی خود طرد میکند و دستفروشی مدل کسب و کار گروههایی از این طردشدگان توسعه است.» به زعم او دستفروشی در دوتایی «کارآفرین، کارفرما، سرمایهدار» یا «کارمند، کارگر و امثالهم» جای نمیگیرد از این رو در انگاره کنونی از توسعه، دستفروشی خودنوعی از طردشدگی است.
اقشار فرودست اقتصادی و نیروهای جوان جامعه دو قشری هستند که به زعم ابراهیمپور به دستفروشی روی میآورند. ابراهیمپور میگوید: «بخش اعظمی از نیروهای جوان جامعه که هنوز در وضعیت آماده شدن برای قرار گرفتن در ریل توسعه هستند به دستفروشی روی میآورند. مثلا دانشجویانی که در فرآیندهای توسعه، مکانیسمهای حمایتی برای آنها وجود ندارد برای گذران زیست خود به دلایل مختلف (خانواده آسیبپذیر، استقلال مالی و …) مدل دستفروشی را به طور موقت انتخاب میکنند به امید اینکه پس از اخذ مدرک تحصیلی در ریل توسعه به حرکت درآیند.»
این پژوهشگر شهری با اشاره به طرحهایی مثل «استارتآپ»ها به ناکارآمدی آنان در جذب بخش قابلتوجهی از دانشجویان اشاره میکند و میافزاید: «حیطه فعالیتی این «استارتآپ»ها چنان محدود و باز هم سرمایهمحور است که امکان حضور بخش اعظمی از نیروهای جوان دانشجو در آن وجود ندارد.» اما چرا دستفروشی مورد استقبال این گروههای جامعه واقع میشود؟ ابراهیمپور در این خصوص سه مشخصه را برای دستفروشی عنوان میکند. نخستین مشخصه دستفروشی فارغ بودن آن از سرمایه و مالکیت است. در این حالت گروههای زیادی از جامعه که به مالکیت و سرمایه دسترسی ندارند میتوانند با هر میزان پول اولیه کسب و کاری راه بیندازند و هر ایدهای را سریعا در معرض آزمون بگذارند. به زعم او: «افرادی که مدل دستفروشی را انتخاب میکنند، اگر میخواستند در مدلهای محدود رایج کسب و کاری راه بیندازند، بدون شک شکست میخوردند.» نکته دوم، مکان این کسب و کار یعنی خیابان است. خیابان با پتانسیلهایی که دارد مکان بالقوه برای کسب و کار است. ویژگی سوم هم در زمان کاری این مدل از کسب و کار است. این مدل از کسب و کار زمان انعطافپذیری دارد که هر کس میتواند به فراخور وضعیت زیست خود به کسب و کار بپردازد. با توجه به این ویژگیها ابراهیمپور معتقد است: «در حقیقت دستفروشی ویژگیهای منحصربهفردی دارد که آنچنان منطبق بر واقعیت متنوع اقشار مختلف اجتماعی است که این مدل را نهتنها میتوان به عنوان مکملی برای نظام ناقص توسعه تصور کرد، بلکه در واقع تنها مدل کسب و کار منطبق بر واقعیت جوامع انسانی برشمرد که توسط نظم مبتنی بر سرمایه دستکاری شده است.»
طرحهای ضربتی در تعارض با ساماندهی
طبق تحقیقی که سال ۹۴ در وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی صورت گرفته بود، متوسط درآمد دستفروشان در تهران ۴۵ هزار تومان برآورده شده بود. این در حالی است که بخش عمدهای از دستفروشان فاقد هر گونه بیمه اعم از بیمه سلامت هستند. محمدکریم آسایش، فعال شهری به «اعتماد» میگوید: «در محدوده چهارراه ولیعصر تا تقاطع خیابان جمهوری حدود سه هزار بساط دستفروشی وجود داشت که در هر بساط به طور متوسط یک تا سه نفر مشغول به کار بودند.» به زعم آسایش، حذف دستفروشان از چرخه اقتصاد، به سایر حوزهها و صنفهای دیگر نیز آسیب میزند. برای مثال عمدهفروشانی که به دستفروشان جنس میفروشند یا انبارداران نیز از این ماجرا متضرر میشوند. او با اشاره به اینکه برخی از این دستفروشان دانشجو بودند و اقلام مورد فروششان کالای دستساز و هنری بود، تاکید میکند: «برخی از کافههای بالای چهارراه ولیعصر از حضور دستفروشها در مقابل کافه استقبال میکردند، سرزندگیای که این دستفروشها با خود میآوردند علاوه بر افزودن زیبایی به شهر، برای این کافهها هم سودمند بود.» علاوه بر این، افزایش امنیت خیابان از طریق نظارت مدام و حضور مردم در خیابان امری بود که به واسطه دستفروشان محقق میشد.
آسایش معتقد است طرح ضربتی جمعآوری دستفروشان تحت عنوان «طرح انضباط شهری» با طرحهای موجود و مسیری که در حال طی شدن بود مغایر است. به زعم او طرحهایی چون طرح محور فرهنگی دماوند- انقلاب – آزادی، طرح زیباسازی خیابان ولیعصر، طرح پهنه رودکی و سایر طرحهایی از این دست که حضور و تعامل انسانی را فراهم میکرد و یکی از این شاخصهها دستفروشها بودند. نمونههای موفق ایجاد امنیت بوده است. آسایش همچنین میگوید: «حضور دستفروشها به نوعی در طرحهای بالادست لحاظ شده بود.» او معتقد است تا پیش از سال ۱۳۹۵ و اصلاح اساسنامه و آییننامه شرکت شهربان و حریمبان، این مجموعه به لحاظ قانونی نقشی درموضوع دستفروشی نداشت و اقداماتش در آن راستا غیرقانونی بود. اما این تغییر با توجه به ادبیات مصوبه در خصوص دستفروشان با الفاظی چون سدمعبر صنفی و شبهمتکدیان مغایر رویکرد جدید شهری است. او با اشاره به اینکه پس از طرح انضباطی چهارراه ولیعصر، سایر طرحها در تجریش در سکوت خبری رخ خواهند داد، میگوید: «اقدامات فعلی خلاف روندی است که شورای شهر در خصوص دستفروشان داشت. شورای شهر با دستفروشان تعامل داشت و با آنها نشست برگزار کرد. بودجهای برای کمک به تعاونی دستفروشان اختصاص داد. با وجود این روندی که وجود داشت، در حال حاضر اقداماتی انجام میشود که تکرار روشهایی است که در زمان شهردار قبل انجام میشد .»
ساماندهی به جای حذف
زهرا نژادبهرام، در گفتوگو با «اعتماد» درباره ساماندهی دستفروشان و چگونگی رسیدگی به مشکلات آنها میگوید: «بر اساس قانون شهرداریها مکلف هستند جلوی هرگونه سد معبر را بگیرند و سد معبرها را مرتفع کنند. اما ما با پدیدهای به نام دستفروشی روبرو هستیم و معمولا این پدیده در شهرهای بزرگ شایع است و نه تنها در تهران بلکه در سایر شهرهای بزرگ کشور با این مقوله مواجه هستیم.» نژادبهرام رویکرد شورای پنجم را به مقوله دستفروشی ساماندهی میداند، نه حذف و میافزاید: «این رویکرد به دو دلیل مشخص است؛ اول اینکه شورای پنجم با مقوله دستفروشی از نظر اجتماعی اقتصادی برخورد میکند و دوم اینکه با توجه به شرایط اقتصادی کشور و مشکلاتی که مردم با آن مواجه هستند، دستفروشی هم فرصتی است که مردم بتوانند بخشی از نیازهای خود را با آن بر طرف کنند. نژادبهرام با تاکید به اینکه شورای پنجم نماینده مردم است و جدا از این مقوله نیست، اذعان میکند: «در شورای پنجم حتی طرحی برای ساماندهی دستفروشان از طریق شورا مطرح شد. با این حال موضوع جمعآوری دستفروشان نیست، موضوع ساماندهی آنهاست.» او با اشاره به اقدامات صورت گرفته در میدان آزادی و پایانه غرب تهران و میدان تجریش میگوید: «از طرف شهرداری فضایی برای این کار در مناطق ذکر شده در نظر گرفته شده بود. در بازار تجریش طرحی با حضور تمامی ذینفعان داشتیم و دستفروشان در ساعات تعطیلی مغازهها مشغول به کار بودند.»
رییس کمیته شهرسازی تاکید میکند: «حمایت از دستفروشان به این معنا نیست که آنها هر جا که خواستند بساط کنند. در این صورت انتظام شهر به هم میریزد و حق افرادی که قصد عبور از آن نقطه شهری را دارند، ضایع میشود.» او همچنین میگوید: «توجه به مساله دستفروشی به منزله رها کردن دستفروشها نیست.» او با اشاره به اینکه رویکرد شورا در مواجه با دستفروشان رویکردی کاملا انسانی است، تاکید کرد که در این رویکرد نظم شهری هم اولویت دارد. او در مورد امکاناتی که میتوان در اختیار دستفروشان قرار داد، توضیح میدهد: «رویکردی که شرکت ساماندهی مشاغل انجام میدهد این است که با کمک برخی پیمانکاران کاری صورت بدهد که بخشی از معابر فضایی را برای کار دستفروشان فراهم کند. از طرفی میتوان با تغییر ساعت فرصتی را برای کار دستفروشان مهیا کرد. این رویکردی است که در کشور اسپانیا و ایتالیا صورت میگیرد و ساعت ۱۰ شب به بعد با نظارت مسوولان انتظام شهر دستفروشان میتوانند به فعالیت بپردازند.» با این حال نژادبهرام تاکید میکند نمیتوان تمام فضای شهری را در اختیار دستفروشان قرار داد و دستفروشان میتوانند تنها از بعضی از ظرفیتهای شهری استفاده کنند. او در آخر تصریح کرد: «توجه به مساله دستفروشی به منزله رها کردن شهر نیست؛ انتظام شهری در اولویت است.»
خیلی خوب بود ممنون.