اقبال جوانان به کوربین، پدیده انتخابات بریتانیا
پدیده این دور از انتخابات بریتانیا، مشارکت زیاد جوانان در این انتخابات بود که اکثریت مطلق آنان به حزب کارگر و برنامه جرمی کوربین رأی دادند. این موضوع پشتوانه قابلاعتمادی را برای مواضع چپگرایانه جدید این حزب ایجاد کرده است.
انتخابات پارلمانی بریتانیا در روز پنجشنبه، هشتم ژوئن با نتایج غافلگیرکنندهای برای حزب حاکم محافظهکار و نخستوزیر «ترزا می» به پایان رسید. نتایج رسمی نشان میدهد که حزب «محافظهکار» بهعنوان بزرگترین فراکسیون با ٣١٨ کرسی (١٢ کرسی کمتر از دور قبل)، حزب کارگر با ٢۶١ کرسی (٢٩ کرسی بیشتر از دور قبل)، حزب «ملیگرای اسکاتلند» با ٣۵ کرسی (٢١ کرسی کمتر از دور قبل)، حزب «لیبرالدموکرات» با ١٢ کرسی (هشت کرسی بیشتر از دوره قبل)، حزب «اتحادگرای دموکراتیک» ایرلند ١٠ کرسی (دو کرسی بیشتر از دور قبل)، حزب «شینفین» ایرلند هشت کرسی، حزب «سبز» یک کرسی، حزب محلی «ولز» و مستقلها چهار کرسی را از آن خود کردهاند.
انتخابات پارلمانی بریتانیا در محتوا و شکل خود حاوی درسها و شرایط خاصی است که وضعیت بریتانیا را درست در زمانی که باید نقشه راه خروج از اتحادیه اروپایی «برگزیت» ترسیم شود، در مسیر یک بحران قرار داده است.
این نتایج یک شکست و فاجعه برای حزب محافظهکار است که در مجلس فعلی با ٣٣٠ کرسی از حدنصاب اکثریت ٣٢۶ کرسی برخوردار بود. ترزا می به دلیل نظرسنجیهای زمان اعلان انتخابات زودرس که حدود ٢٠ درصد از حزب کارگر جلو بود، انتظار حداقل ۶٠ کرسی اضافه را داشت، اما اکنون این حزب در «پارلمان معلق» آینده قادر به تشکیل دولت حزبی بدون جلب مشارکت یک متحد ائتلافی نخواهد بود. خانم می در فردای اعلام نتایج انتخابات خلاف درخواست منتقدان و از جمله «جرمی کوربین»، رهبر حزب کارگر، برای استعفا، نهتنها این خواست را اجابت نکرد که با هماهنگی حزب اتحادگرای ایرلند برای حمایت برای تشکیل دولت به حضور ملکه رسید و مجوز تشکیل دولت جدید را اخذ کرد. نخستوزیر در شرایطی درصدد تشکیل دولت جدید برآمد که در پشتسر خود شکست بزرگی را یدک میکشد و هماکنون حتی در بین رهبران حزب محافظهکار بهشدت مورد انتقاد قرار دارد. بههمیندلیل حتی تشکیل دولت ائتلافی یا با حمایت حزب اتحادگرای ایرلند نیز پایان کار نخواهد بود و به نظر میرسد خانم ترزا می، رئیس یک «دولت مستعجل» خواهد بود که با وزش حتی یک نسیم مخالف در هم فرومیریزد.
انتخابات پارلمانی بریتانیا در محتوا و شکل خود حاوی درسها و شرایط خاصی است که وضعیت بریتانیا را درست در زمانی که باید نقشه راه خروج از اتحادیه اروپایی «برگزیت» ترسیم شود، در مسیر یک بحران قرار داده است. بدونتردید این انتخابات تنها تابع عوامل درونی جامعه بریتانیا نبوده و از یک روند عینی در مجموعه اروپایی و حتی آمریکا پیروی میکند که نیروهای تازهنفس و بهخصوص طبقات جوان و ناراضی از وضع موجود با حضور در پای صندوقهای رأی (البته در یک انتخابات نسبتا آزاد و وجود گزینههای ایجابی برای رأیدهندگان) بسیاری از معادلات موجود را برهم زدهاند. این رأیدهندگان جوان و ناراضی معمولا موضع انتقادی به وضع موجود دارند. اکنون گزینه بدیلی که بتواند با برنامههای خود بخشی از خواستههای آنان را پاسخ دهد، این شانس را دارد تا با کسب رأی آنان روند معمول انتخاباتی را دچار شوک و الیگارشی حاکم را با چالشی بزرگ مواجه کند. در این دور از انتخابات بریتانیا هم دقیقا همین وضعیت اتفاق افتاد و جرمی کوربین با تمام اختلافات درون حزب کارگر و خیانت جناح راست علیه خود، تنها به دلیل نزدیکی به مطالبات تودهها و جوانان ناراضی از وضع موجود توانست چنین موج بزرگی را ایجاد کرده و کشتی نخستوزیر را در دریای توفانی به سمت سواحل صخرهای هدایت کند. درواقع این موفقیت بیش از آنچه به حزب کارگر (تابع برنامه بلریسم) متکی باشد، پیروزی جرمی کوربین و برنامه رادیکال چپ او بود که توانست بر همه مشکلات موجود (اختلافات درونحزبی، شوک بعد از برگزیت، حمایت نهادهای مالی و رسانهای از حزب محافظهکار و حتی تأثیر منفی حملات تروریستی منچستر و لندن در یک هفته مانده به انتخابات) فائق آمده و با طرح یک برنامه شفاف و متمرکز بر مطالبات اجتماعی روند انتخابات را به ریل اصلی برگرداند.
قبل از او، «برنی سندرز» تا حدودی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا استارت ظهور این نیروی سوم را زد؛ در فرانسه «ژان لوک ملانشون» در انتخابات ریاستجمهوری یکشنبه ٢٣ آوریل فرانسه توانست لکوموتیو آن را به حرکت درآورد و امروز جرمی کوربین موفق شد ایستگاه اول آن را فتح کند. حزب کارگر به رهبری کوربین نهتنها توانست حدود ١٠ درصد و حداقل ٢٩ کرسی را به آرای ٣٠ درصدی این حزب بیفزاید، بلکه حزب حاکم محافظهکار را هم از اکثریت انداخت و شکست تلخی را بر ترزا می تحمیل کرد. در انتخابات اخیر بریتانیا هرچند در شمارش کرسیها، حزب محافظهکار توانست ۵٧ کرسی بیشتر از حزب کارگر کسب کند، اما نباید فراموش کرد که در مقابل ۴٢,٢ درصد رأی جمهوریخواهان، حزب کارگر توانست ۴٠.١ درصد از آرای شهروندان را کسب کند و نسبت رأی ملی دو حزب به حدود ٢.٣ درصد رسیده است.
در صورت شکست دولت ائتلافی آینده ترزا می و احتمال برگزاری انتخابات زودرس پارلمانی، اینبار کوربین که کاریزمای خود را به ثبات رسانده است، با قدرت بیشتری به مصاف محافظهکاران خواهد رفت.
پدیده این دور از انتخابات، مشارکت زیاد جوانان در این انتخابات بود که اکثریت مطلق آنان به حزب کارگر و برنامه جرمی کوربین رأی دادند که همین موضوع پشتوانه قابلاعتمادی را برای مواضع چپگرایانه جدید این حزب و تثبیت موقعیت کوربین در حزب ایجاد کرده است. بههمیندلیل در صورت شکست دولت ائتلافی آینده ترزا می و احتمال برگزاری انتخابات زودرس پارلمانی، اینبار کوربین که کاریزمای خود را به ثبات رسانده است، با قدرت بیشتری به مصاف محافظهکاران خواهد رفت. نکته مهم در این میان پیروزی حزب کارگر در حوزههای مهم و شهرهای بزرگ بود، درحالیکه محافظهکاران توانستند در شهرهای کوچک و حوزههای روستایی بیشترین رأی را کسب کنند. نقطه قوت محافظهکاران در این انتخابات بیشتر در اسکاتلند بود که برخلاف دیگر مناطق به دلیل اصرار حزب ملیگرای اسکاتلند برای برگزاری همهپرسی خروج از بریتانیا، حامیان برگزیت را در پشتسر حزب محافظهکار بسیج کرد و آنان با کسب ١٣ کرسی در این منطقه (دور قبل تنها یک کرسی کسب کرده بودند) توانستند از سقوط کامل ترزا می جلوگیری کنند. بدونتردید این انتخابات به دلیل بروز اختلافات درونی در حزب محافظهکار و موضوع مهم چگونگی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا پایان کار نخواهد بود و این کشور در کانون بحران سیاسی بزرگی قرار گرفته است. شکست کامل حزب «استقلال» (یوکیپ) که تنها کرسی خود را هم از دست داد و افزایش قدرت حزب کارگر، روزهای سختی را برای خانم می رقم خواهد زد.