فرشید مقدم: آبان سال ۹۰ که زندهیاد حسین قندی در اثر بیماریِ فراموشی خانهنشین شده بود و احتمالاً دوستان قدیم را از یاد برده؛ علیاکبر قاضیزاده - دوست و همکار قدیمی وی – یادداشت تلخی نوشت با تیتر «برافتادن در شأن دایناسور است» و در آن از عاقبتِ کار روزنامهنگارانِ نامی گلایه کرد: گوشهگیری و بیپولی. آنجا اشارهای هم شد به نقش روزنامهنگاران که حسین قندی با طنزی ویژۀ خود آن را «روزنامهنگار-غسال» مینامید؛ تشبیهی که کار روزنامهنگاران را از لحاظ بیطرفی به کار مُردهشویان مانند میکند؛ که آنها سرد و بیاحساس کار میکنند؛ با حفظِ بیطرفی و ماشینوار. آن زمان یادداشتی نوشتم اما منتشر نکردم مبادا به کسی برخورد. این چند خطْ ویراستۀ همان است. برنخورد!
یادداشت پیشرو را «علی اکبر قاضیزاده» روزنامهنگار و مدرس روزنامهنگاری مدتها پیش درباره و به بهانه «حسین قندی» نوشته است، به این امید که او به کلاس و روزنامه بازگردد، حسین قندی این هفته در مراسمی با حضور همکاران و شاگردانش تشییع شد، اما قاضیزاده در این یادداشت از موضوع او فراتر رفته و به مسئله امنیت شغلی روزنامهنگاران و مشکلات ایشان پرداخته است.