جنبش انقلابی که محمدرضا شاه را در سال ۱۹۷۹ سرنگون کرد، ائتلافی عملاً متشکل از طیف گستردهای از گرایشهای سیاسی بود. از جمله چپ انقلابی یا تندرو، اعم از سکولار و مذهبی، شامل حزب توده، فدائیان خلق و مجاهدین؛ احزاب اقلیتهای ملّی، به ویژه کردها؛ عقاید چپگرایانه مشروطهخواه، به ویژه انواع تکراریِ جبهه ملی؛ متجددهای اسلامی، پررنگتر از همه جنبش آزادیبخش، و نسخهای از پوپولیسم اسلامی. هر یک از این گرایشها در شبکههای فراملی و جهانی ادغام شده و هر یک به سهم خود بخشی از ادبیات چپ جهانی را به کار گرفتند.
با مقایسهی فضای قلعهی حیوانات و ۱۹۸۴ و فضایی که نظریهپردازان سیاسی از یک جامعهی «توتالیتر» ترسیم کردهاند، میتوانیم بگوییم هدف جورج اورول بیش از آنکه صرفاً بهتصویرکشیدنِ یک جامعهی کمونیستی بوده باشد، بهتصویرکشیدنِ یک جامعهی توتالیتر بوده است.