داعش در رسانههای جریان اصلی، چکیده تمام بدیهاست؛ هیولایی که، فارغ از خاستگاهها و نقشی که در راستای سیاستهای جنگطلبانه کشورهای غربی بازی میکند، بهعنوان قطب مخالف «غرب» معرفی میشود. در این دوگانهی خیالی چیزی که غریب مینماید، فرار خودخواسته زنان مسلمانی است که ظاهرا طعم آزادی را در جوامع اروپایی چشیدهاند؛ کسانی که، با سختی فراوان، خود را به ظاهرا وحشتناکترین مکان برای زنان در جهان میرسانند تا در صفوف داعش مبارزه کنند. نویسنده متن ضمن به چالش کشیدن نگاه کلیشهای حاکم در جوامع غربی به زن مسلمان، به نقاط ضعف فمینیسم اسلامیای اشاره میکند که به دلیل ناتوانی در ارائه آلترناتیوی سیاسی در مقابله با سیاستهای استعمارگرایانه کشورهای غربی، از جذب این زنان مسلمان ناکام میماند. یادداشت پیش رو با تمرکز بر فرار زنان مسلمان از «بهشت» به «جهنم»، نمونه درخشانی است از اهمیتِ توجه به پیچیدگی وضعیت واقعی، نقش فهم انسانها از وضعیت خود و تاثیر آن در تصمیماتی که برای زندگیشان میگیرند.
آنچه در زیر خواهد آمد روایتی تحلیلی از مواجههی یک هیئت سیاسی از فمینیستهای چپ انترناسیونال کشور فرانسه، با فعالین زن سازمانهای مختلف مرتبط با زنان در کردستان ترکیه است که در خلال این روایت تلاش خواهیم کرد به این سوال پاسخ دهیم که چگونه زنان این دو جغرافیا میتوانند فارغ از هژمونیِ گفتمان دوگانه شرق-غرب که بر سلطه فرهنگی و فکری غرب بر شرق استوار است، به یک همبستگی بینالمللی و ارتباطی دوسویه و سازنده در آینده امیدوار باشند. همچنین نشان خواهیم داد که مقاومت کوبانی و نقش موثر زنان در آن، چطور رویکرد غالب شرقشناسی در تحلیلهای فمینیستی را نیز به چالش کشیده و راه جدیدی برای جنبش زنان در کلیت آن باز کرده است.