توانا بود هر که دانا بود. این جمله شاید بهترین بیان وضعیت امروز ما در ارتباط با غولهای اینترنتیای همانند گوگل، فیسبوک و صنعت دادههای بزرگ باشد. هر که در مورد ما بیشتر میداند، تسلط بیشتری بر ما دارد. رابطهای که ما به عنوان کاربر با شرکتهایی همانند گوگل و فیسبوک برقرار کردهایم به معاملهای فاوستی میماند. معاملهای که ما در آن خصوصیترین اطلاعات خود را در برابر تعدادی سرویس رایگان اینترنتی در اختیار این شرکتها قرار دادهایم. اطلاعات خصوصیای که اکثریتمان هیچ ایدهای نداریم که چه استفادهای از آنها میشود و در اختیار چه کسانی قرار میگیرند. آیا چنین معاملهای عادلانه است؟ آیا کابران از ابعاد دادههایی که جمعآوری و پردازش میشوند باخبرند؟ آیا این تهدیدی برای دولتهاست یا فرصتی برای حکمرانی همهجانبه؟ از طرفی دیگر اگر دادههای بزرگ و سرویسهای اینترنتی مرتبط با آن لازم و به درد بخورند آیا آلترناتیوی جز آنچه غولهای اینترنتی در برابرمان قرار میدهند قابل تصور نیست؟ به دنبال پاسخی برای این سوالها با جادی، فعال و نویسنده در حوزه تکنولوژی و اینترنت گفتگو کردیم.
دادههای بزرگ یا بیگ دیتا امروزه یکی از مهمترین و ارزشمندترین کالاهای سرمایهداری است. هر روز به شرکتها و سرویسهایی که در واقع از راه تحلیل و جمعآوری دادههای بزرگ درآمد کسب میکنند افزوده میشود. دادههای بزرگ در حال حاضر جهت پیشبینی رفتار انسانها جهت سودآوری بیشتر و کنترل سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد. اما آیا این تنها پتانسیل این دادههاست؟ این متن سعی میکند به این سوال پاسخ دهد.