بعضیهایشان موتور دارند، بعضیها چرخ و بیشترشان هم با یک گونی روی دوششان در شهر میچرخند. آنها به دنبال ضایعات به همهجا سرک میکشند. سطلهای زباله، خرابهها، اماکن دپو و هرجایی که زباله باشد. «ما برای ارباب کار میکنیم. از اول همه او را ارباب صدا میکردند. ضایعاتمان را به او میفروشیم. او با شهرداری قرارداد دارد. از خود ما نمیخرند. اگر تنها باشیم وسایلمان را هم میگیرند و پس نمیدهند. چون برای ارباب کار میکنیم، اجازه داریم این منطقه را بگردیم. اگر بیرون از این منطقه باشیم، ماموران شهرداری میآیند و ما را میبرند اما مهرشهر و مهندسی زراعی کلا دست ارباب است.»
فرزاد عسگری
تعداد مطالب: 1