در جامعه شنوامحور، همچون دیگر جنبههای جوامع مرکزگرا، سالممحور، فارسمحور، به جای حل مشکلات اقلیتها در فراهم نبودن امکان مشارکت برابر در جامعه، صورت مسئله به «حذف اقلیتها یا ادغام آنها» بدل میشود. اردوان گیتی در این مطلب نشان میدهد که چرا مشکل جامعه ناشنوایان، نه ناشنوایی، که عدم پذیرش جامعه شنواهاست.
جملۀ «من از ناشنوا خوشم نمیاد و همیشه با شنوا ارتباط برقرار میکنم» بارها و بارها در جامعه ناشنوا گفته میشود. چون منفیانگاری هویت ناشنوا بر همه اثر گذاشته و به همین دلیل ناشنواها از هویت خود اعلام بیزاری میکنند. فکر میکنند اگر با ناشنواها باشند یعنی فردی ناموفق هستند.