skip to Main Content
گفت‌وگو با بهروز صفدری درباره جنبش «موقعیت‌سازان» به بهانه تجدید چاپ «جامعه نمایش»
هوای آلوده ما را ملزم به احتیاط می‌کند
۲۵ شهریور ۱۳۹۳
شرق : بحران ترجمه متون نظری در ایران دهه80، بیش از هر چیز متوجه نادیده‌گرفتن مخاطب است؛ متونی که نه برای مخاطب که به قصد ترجمه‌شدن، ترجمه می‌شوند؛ شاید بتوان نقیضه هنر برای هنر و نظایر آن را امروز «ترجمه برای ترجمه» عنوان کرد. ترجمه‌هایی برای هیچ‌کس، به نیت آشنایی مترجم با متن در دست‌ ترجمه. بحران نتیجه‌ای ندارد جز تولید متونی که پیش و بیش از خوانده‌شدن در قفسه‌های کتابفروشی خاک می‌خورند و بر فرض خریداری‌شدن نیازمند ترجمه‌ای دوباره و بلکه ده‌باره‌اند. بحران هیچ ربطی به سرانه پایین مطالعه در ایران و کتابخوان‌نبودن ما ایرانیان ندارد. هر چه هست، خبره‌ترین و حرفه‌ای‌ترین خواننده‌های متون نظری نیز در چنین آشفته‌بازاری نخریدن و نخواندن ترجمه‌های کنونی را به کار بی‌مزدومواجب خواندن متون مترجمان امروزی ترجیح می‌دهند. گفت‌وگوی حاضر را باید در پس‌زمینه این فضای مغشوش خواند؛ فضایی که بیش از خواننده، مترجم تولید می‌کند و بیش از مترجم. ناقلان کژتاب نظریه به فارسی.
بهروز صفدری سال‌هاست که در فرانسه ساکن است و درگیر معرفی جنبش سیتواسیونیست‌ها به فضای فکری ایران. آثار او می‌تواند نمونه‌ای ایجابی باشد از کار فکری ترجمه در فضای فعلی. وقتی 10سال پیش اثر مهم و تاثیرگذار گی دوبور، «جامعه نمایش»، را به فارسی ترجمه کرد، به‌رغم اقبال خوانندگان و مخاطبان، ایده‌های کتاب چندان که باید و شاید بسط نیافت. با این‌همه، او در معرفی جنبش «موقعیت‌سازان» به ایران صرف‌نظر از مقدمه مهمی که بر «جامعه نمایش» نوشت و ترجمه «تفسیری بر جامعه نمایش»، کتابی از رائول ونه‌گم، دیگر چهره مهم این جنبش، نیز به فارسی ترجمه کرد. تلاش او در ارایه ترجمه مقبولی از «اینک آن انسان» نیچه - پس از انتشار ترجمه مغلوط رویا منجم - با مقدمه‌ای از سارا کوفمن در شرح ایده‌های نیچه در این کتاب ستودنی است همچنین است ترجمه اثری از پیر اِبر سوفرن در شرح پیشگفتار «چنین گفت زرتشت» با عنوان زرتشت نیچه. صفدری در این گفت‌وگو از ایده‌های «جامعه نمایش» و فراز و نشیب ترجمه و انتشار آن می‌گوید؛ اثری مهم در نظریه رادیکال فرانسوی که اینک چاپ دوم آن بعد از سال‌ها با ویرایش جدید منتشر شده است.
بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗