آقای وزیر رفاه در جریانید که مسئولیت اقسام پنهان اشتغال کودکان بر عهده شماست؟ میدانید هزاران کودک در کارگاههای نمور و زیرزمینی و دور از دسترس استثمار میشوند؟ با حقوق بسیار اندک مورد بهرهکشی قرار میگیرند؟
موافقان و مخالفانی طرحهایی مانند دستگیری کودکان کار از «اثربخشبودن» و «اثربخشنبودن» صحبت میکنند. انگار هر دو طرف فراموش کردهاند که راجع به یک آزمایش علمی در آزمایشگاه حرف نمیزنند بلکه بحث بر سر مداخلات اجتماعی است و «اثربخش نبودن» یعنی انبوهی از پیامدهایی که زندگی گروههایی از انسانها را دستخوش تغییر میکند.
از سرنوشت تعدادی از کودکان کار پس از جمعآوری اطلاعی در دست نیست. نهادهای مربوطه به خانوادههای کودکان درباره ارگان دستگیر کننده و محل نگهداری پاسخی نمیدهند.
جمعه فینال مسابقات فوتبال نانآوران است. بچههای کار از شهرهای مختلف به پایتخت آمدهاند تا یک هفته از کار فارغ باشند؛ یک هفته فرصت برای دوست پیداکردن و دویدن به دنبال توپ به جای تلاش برای به دست آوردن پول؛ یک هفته برای فریاد زدن.
پشت گندمزارها و باغهای سبز، گاراژهایی کنار هم ردیف شدهاند که سودای طلای کثیف را به سر دارند. طلا را بزرگترها میبرند و کثیفی و لقمهای نان میماند برای بچهها.
همه دولتها بعد از جنگ از اصول مصرح در قانون اساسی در زمینه بهداشت، مسکن، آموزش، اشتغال و... که در رابطه با آنها موظف شده بودند، عقبنشینی کردند و این به معنای کاهش دستمزدهای اجتماعی نیروی کار است. این مسئله باعث از بین رفتن تعادل درآمدها و هزینههای خانواده شده و واکنش خانواده، عرضه نیروی کار بیشتر به بازار است.