کریستیَن کیثلی در کتاب «سینهفیلیا و تاریخ یا وزیدن باد بین درختها» که ترجمه فارسیاش به تازگی منتشر شده است، از ضرورت احیاء شیوهای از ادراک و نقد فیلم سخن گفته که از مکاشفه، هیجان، لذت و حسانیت نیرو میگیرد.
امروز سالمرگ فروغ فرخزاد است. متن پیش رو بخش آخر از مقدمه کتاب «گزینه اشعار فروغ فرخزاد» است، به قلم خود او. فروغ در این بخش سنتگرایی و نگاه غیرانسانی به شعر را نقد میکند.
متن پیش رو بخش دوم از مقدمه کتاب «گزینه اشعار فروغ فرخزاد» است، به قلم خود او. فروغ در این مقدمه از درکش از شعر و نقدهایش به آن و به خود میگوید. در روزهای آتی بخش بعدی این مقدمه در «میدان» منتشر خواهد شد.
نویسنده در بخش اول این مقاله کتاب جنون هشیاری داریوش شایگان درباره اندیشه و هنر شارل بودلر را نقد کرده و در بخش دوم با ارائهی تفسیری دیگر از بودلر، شیوهای از برخوردِ ارتجاعی با جهان را که تیپ ایدهآلش در ایران داریوش شایگان باشد، توصیف کرده است.
۸ دی سالروز تولد فروغ فرخزاد است. متن پیش رو بخشی از مقدمه کتاب «گزینه اشعار فروغ فرخزاد» است، به قلم خود او. فروغ از تجربه شاعری خود و مواجههاش با شعر و کلمات میگوید. در روزهای بخشهای بعدی از این مقدمه در «میدان» منتشر خواهد شد.
رمان «ناتمامی» به قلم زهرا عبدی دومین رمان چاپ شده از این نویسنده جوان است. زهرا عبدی در این رمان تلاش میکند تا تصویری از «غربتیها»، محلهشان، زندگیشان و خلق و خویشان ارائه کند و برای اینکار کوهی از جزییات را کنار هم میچیند. اما الفاظ، روحیات، مراودات و حتی چند نکتهای که از زندگی و معیشت غربتها گفته شدهاست اشتباهاند و به خواننده کوچکترین اطلاعات درستی در مورد این گروه نمیدهند.
گرامشی وظیفهای به وظایف روشنفکر میافزاید و خط بطلانی بر دوگانه روشنفکر و غیرروشنفکر میکشد؛ همه میتوانند روشنفکر باشند و وظیفه روشنفکر علاوه بر راهنمابودن این است که همگان را متقاعد سازد که روشنفکرند. در این میان «روشنفکر عام» پا به حیات میگذارد.
صمد بهرنگی کوشید نونگری و تفکر انتقادی مدرن را در ادبیات کودک ترویج و تثبیت کند. او یکی از اولین کسانی است که در عین درک ضرورت آموزش رسمی و عمومی به اهمیت نقش مستقل ادبیات کودک و کارکرد خلاقه آن پی برد و کوشید مبنای نظری برای آن تدوین کند.
امبرتو اکو؛ فیلسوف رماننویس. شاید او را در وهله اول با رمانهایش و بیش از همه با رمان نام گل سرخ بشناسیم، اما اکو گفته آخر هفتهها رمان مینویسد و باقی روزها را به فلسفه مشغول است. در نوشتههای اکو تاریخ و فلسفه در هم میامیزند و زیبایی نقشی اساسی بازی میکند. شکست در آثار اکو موضوعی محوری است. او سادگی را ملالآور میداند و میگوید مردم نیز از چیزها ساده خستهاند. اکو از بازندگان مینویسد، چراکه این بازندگانند که از لذت دانش برخوردارند. دانش در پی شکست محقق میشود و برندگان سهمی از آن ندارند.