همهاش یک لحظه بود و تمام؛ روشنایی، تاریکی شد. «سلیمان» و «ناصر» و «مهدی» و «هادی» و «صالح» آن روزها نمیدانستند به جای سرخوشی از تمام شدن بازی، تکهآهنهای پارهپاره و خوش آب و رنگی که بزرگترها به آنها «مینهای لعنتی» میگفتند و کوه به زمین هدیهشان میکرد، میشود بلای جانشان؛ میشود یک انفجار بزرگ، یک صدای بلند و چندینهزار ترکش که هم چشمهایشان را از آنها میگیرد، هم دستهایشان، هم بچگیشان و هم روزهای روشنی را که رفتند و سختتر از سختیهای همیشه، نصفه و نیمه برگشتند.
٢٧ سال از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میگذرد. هنوز پاها، دستها و چشمهایی وجود دارند که هشتسال جنگ را ندیدهاند، اما قربانی مینهای خنثینشده و مواد منفجرهنشده جنگی (UXO) میشوند. حدود ده سال از عملیات پاکسازی میگذرد اما هنوز، ایران با ١٦میلیون مین خنثینشده، بعد از مصر دارای بیشترین مین در جهان است؛ عراق و افغانستان، آنگولا و چین با ١٠میلیون مین در رتبه سوم قرار دارند. آمار وزارت دفاع نشان میدهد که از سال١٣٦٧ تا شهریور ١٣٩٣، ٣٦٨ نفر در کردستان جان خود را توسط مین از دست دادهاند و هزار و ٦٠٠ نفر نیز مجروح شدهاند. هنوز هزار و ٤٦٠ هکتار اراضی مینگذاریشده در کردستان قربانی میگیرد.
آمار ۱۳۹۱ نشان میدهد، فقط در منطقهی چزابه، ۱۴ مینروب بر اثر برخورد با مواد منفجره کشته و مجروح شدهاند. ثامر راشدی و فاضل ملکیزاده هم چوپانانی بودند که در سال ۹۱ بیخبر از وجود مواد منفجره، پا روی مین گذاشتند و کشته و زخمی شدند.