skip to Main Content
برندگان ابله‌اند؛ چون معمولاً با شانس پیروز می‌شوند
ادبیات واقعی درباره بازندگان است
۶ اسفند ۱۳۹۴
امبرتو اکو؛ فیلسوف رمان‌نویس. شاید او را در وهله اول با رمان‌هایش و بیش از همه با رمان نام گل سرخ بشناسیم، اما اکو گفته آخر هفته‌ها رمان می‌نویسد و باقی روزها را به فلسفه مشغول است. در نوشته‌های اکو تاریخ و فلسفه در هم می‌امیزند و زیبایی نقشی اساسی بازی می‌کند. شکست در آثار اکو موضوعی محوری است. او سادگی را ملال‌آور می‌داند و می‌گوید مردم نیز از چیزها ساده خسته‌اند. اکو از بازندگان می‌نویسد، چراکه این بازندگانند که از لذت دانش برخوردارند. دانش در پی شکست محقق می‌شود و برندگان سهمی از آن ندارند.
بیشتر بخوانید
گفت‌وگویی با سایمون کریچلی درباره کتاب «یادداشت‌هایی در باب خودکشی»
چگونه تاب بیاوریم؟
۲۹ دی ۱۳۹۴
به اعتقاد آلبر کامو خودکشی بنیادی‌ترین سؤال فلسفی است و همه مسائل فلسفی بعد از آن می‌آیند. در جهانی که روز‌به‌روز بر خشونت آن افزوده می‌شود پژوهش سایمون کریچلی درباره خودکشی تلاش دشواری است برای اینکه خود را جای آنها بگذاریم که خودکشی می‌کنند، در فضای ذهنی آنانی قرار بگیریم که تصمیم می‌گیرند به زندگی خود خاتمه دهند، آنجا که «عقل با نهایت سرعت، درون آخرین تونل طویلی که راه خروجی از آن نیست می‌دود». «خودکشی از سر افسردگی، منطقی منحرف دارد که در آن تمام دلایل به همان تصمیم مرگبار و در ظاهر ناگزیر ختم می‌شوند». کریچلی در زمستان سال ٢٠١٤ به قصد مواجهه رو‌در‌رو با این منطق منحرف، «به قصد ملاقات با تاریکی در تاریکی»، در هتلی با چشم‌انداز دریا در شهر آلدبورو، در ساحل دریای شمال، استان سافک انگلستان اقامت گزید و شروع به نوشتن کرد. حاصل کار کتاب «یادداشت‌هایی در باب خودکشی» است؛ کتابی که هم نوشتاری فلسفی است و هم یک درگیری عمیق و تکان‌دهنده با مسئله‌ای به‌شدت شخصی. کتابی که نگرانی و نارضایتی خود را از چارچوب‌ها و شیوه‌های کنونی بحث بر سر خودکشی ابراز می‌کند. در این مصاحبه طیفی از مسائل مرتبط با خودکشی به بحث گذاشته می‌شود، از جمله گفتمان‌های مذهبی و روان‌پزشکی پیرامون خودکشی و تأثیری که در تصورات اخلاقی ما دارند.
بیشتر بخوانید
اگر افلاطون عضو توئیتر بود، آنجا چه می‌نوشت؟
اگر افلاطون عضو توئیتر بود، آنجا چه می‌نوشت؟
۱۶ آذر ۱۳۹۴
کلاوت، برنامه‌ای است که میزانِ تأثیرگذاریِ آن‌لاینِ هرکس را برایش حساب می‌کند. امتیاز من به صفر میل می‌کرد. این برنامه مشخصاً شبیه چیزی است که یونانیان به آن کِلِئوس (kleos) می‌گفتند. این واژه، برآمده از کلمه‌ای کهن از دوران هومری است به معنای: «من می‌شنوم». در زبان عامیانه، به معنی شهرت بود. اما در عین حال، به معنی کار درخشانی که منجر به شهرت شده است نیز بود، مانند سرودن شعر مهمی که برای سراینده، شهرتی به بار بیاورد.
بیشتر بخوانید
درباره مقاله نئومارکسیسم و بحران جامعه‌نشناسی محمد قوچانی
بازی با فلسفه، شوخی با تاریخ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۲ آذر ۱۳۹۴
رویکرد نشریاتی که محمد قوچانی سردبیری ‌آن‌ها را بر عهده دارد بارها و بارها از سوی چهره‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و فکری مورد نقد قرار گرفته است. بسیاری از این نقدها نیز نوشته‌های خود قوچانی را هدف قرار داده‌اند. سایرا رفیعی در یادداشت پیش رو به شیوه استدلال مورد استفاده قوچانی در نوشته‌هایش پرداخته است. او با بررسی یکی از مقالات اخیر قوچانی در مجله مهرنامه با عنوان «نئومارکسیسم و بحران جامعه‌نشناسی» شیوه استدلال قوچانی را بررسی می‌کند. نویسنده کار قوچانی را شبیه کابینت‌سازی می‌داند که مدام مشغول طبقه‌بندی است. طبقه‌بندی‌ای که در آن نویسنده مجبور است اطلاعات غلط بدهد،‌ بخشی از واقعیت‌ها را نادیده بگیرد، تحریف کند و یا دست و پای مفاهیم و اتفاقات را طوری ببرد که در طبقات کابینت جا شوند.
بیشتر بخوانید
متن سخنرانی مراد فرهادپور در موسسه پرسش
جایگاه ساختاری ترجمه
۲۰ مهر ۱۳۹۴
دیری‌ست که ترجمه به عنوان یکی از تنها شیوه‌های تفکر معرفی می‌شود، مراد فرهادپور، از بانیان این ایده‌، اکنون اعتقاد دارد که در مقایسه با دهه‌ی هشتاد، امروز ترجمه مازاد کمتری دارد. او بحران ترجمه را برآمده از نبود سنت فکری می‌داند، اما در نهایت راه خروج دیگری را بازنمی‌شناسد؛ راهی نیست مگر پذیرش این فقدان و گفتن اینکه «چرا من اکنون باید این متن را ترجمه کنم؟ جایی که ترجمه می‌تواند به شکلی از تفکر نزدیک شود.»
بیشتر بخوانید
داستان سؤال «فلسفه چیست» در ایران
خانه سالمندان جوان
۳۱ خرداد ۱۳۹۴

آنچه در زیر آمده است نقد صالح نجفی در صفحه اندیشه روزنامه شرق (۳۱ خرداد ۱۳۹۴) به ترجمه کتاب «فلسفه چیست؟» اثر ژیل دلوز و فلیکس گتاری است که توسط پیمان غلامی و زهره اکسیری در سال ۱۳۹۱ از سوی انتشارات رخداد وارد بازار کتاب شده است. میدان پیش‌تر در پرونده «بحران ترجمه در فارسی؛ پیرامون ترجمه متون نظری به فارسی» یادداشت‌های صالح‌ نجفی و نقدها به پروژه نقد ترجمه او را منتشر کرده است.

بیشتر بخوانید
چگونه کتاب دیگران را به نام خودمان جعل کنیم
۱ دی ۱۳۹۳

اگر سال‌های پایانی دولت محمود احمدی‌نژاد همراه بود با افزایش افشاگری مدارک دانشگاهی تقلبی، ماه‌های گذشته را اخبار نگران‌کننده حول تقلب در انتشار آثار در مقام مولف پر کرده است. رحمان بوذری در  یادداشت پیش رو که در روزنامه شرق منتشر شده است به یکی از این موارد می‌پردازد.

بیشتر بخوانید
نقدی بر ترجمه‌ی کتاب «خیلی کم...تقریباً هیچ»
«ناسازه‌های دُم‌گزانه» در ترجمه‌های قابل‌قبول
۲۶ آبان ۱۳۹۳
یادداشت پیش‌رو نقد دیگری است از صالح نجفی به ترجمه‌های فلسفی در ایران. او این بار با نقدی کم‌تر بی‌رحمانه به بررسی و نقد ترجمه‌ی کتاب «خیلی کم...تقریباً هیچ» نوشته‌ی سایمون کریچلی می‌پردازد که توسط لیلا کوچک منش ترجمه شده است.
بیشتر بخوانید
فقر و فلسفه
۲۴ آبان ۱۳۹۳
«کارگران چگونه فکر مى‌کنند؟ این پرسش به پرسش اساسى‌ترِ دیگرى راه مى‌دهد که به‌واقع بنا بوده‌است مسئله اصلى فلسفه باشد: «زندگى خوب» چه زندگى‌اى است و چگونه تحقق مى‌یابد؟» امید مهرگان در این نوشته به این موضوع از دریچه تناقض‌ها و تنش‌های کار فکری و کار یدی با یک‌دیگر می پردازد. این‌که آیا این دوگانه بازتاب و تشدید‌کننده همان تقسیم کار و تعیین هویت اجتماعی نیست؟ این که کار فکری و کار یدی در تفکیک از یک‌دیگر در واقع همان تثبیت نقش‌ها و کارکردها و به همین واسطه عدم رهایی سوژه‌های انسانی است.
بیشتر بخوانید
Back To Top
🌗